قراره بخونم
25 stories
Amnesia  by I_Jaime
I_Jaime
  • WpView
    Reads 107,015
  • WpVote
    Votes 15,034
  • WpPart
    Parts 13
[کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خسته‌ست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپل‌های فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپل‌های فرعی مومنت چندانی توی این فیک ندارن.) * تهیونگ یه پدر مجرده. * کمی اسمات * انگست * فلاف نویسنده اصلی: taekookshome
RUN║KOOKV by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 136,673
  • WpVote
    Votes 19,442
  • WpPart
    Parts 18
«کیم‌تهیونگ و جئون‌جانا قرار بود به خواست هردو خانواده‌ با هم دیگه ازدواج کنن. همه هم چیز داشت خوب پیش‌ می‌رفت تا اینکه که پای برادر عروس به ماجرا باز شد...» ❈نام‌اَثر: |فــــرار کـن| ❈کاپل: کوکویـ / یونمین ❈ژانر: طنز‌اجتماعی / عاشقانه‌ماجرایی / اسمات / پایان‌خوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نشوید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 223,083
  • WpVote
    Votes 32,758
  • WpPart
    Parts 23
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. - واقعا دوست داشتم قبول کنم، ولی متاسفانه یه شرایطی دارم که نمیشه. اخمای مرد در هم پیچید و با ناراحتی واضحی پرسید: - چه شرایطی؟ سنگینی دست گرمی که روی کمر تهیونگ نشست انقدری بود که تکون آرومی خورد. جونگ کوک با لبخندی که با چشم های سرد و بی روحش تضاد داشتند گفت: - متاسفانه کارآگاه کیم یه استاکر داره. یه استاکر دیوونه، تا اونجایی که شنیدم. می دونی که چی می گم؟ از اونا که آدم ها رو بخاطر دست زدن به معشوقه اشون تیکه تیکه می کنن. به آرومی. با درد. بعد تک خنده ای زد و گره انگشت هاش دور کمر تهیونگ محکم شدند. - مگه نه کارآگاه؟ تهیونگ حتی مکث هم نکرد، فقط در حالی که تند سر تکون می داد با لحن بدبختی گفت: - د..درسته. یه روانی واقعیه.] 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝, 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘔𝘢𝘧𝘪𝘢, 𝘊𝘳𝘪𝘮𝘦, 𝘛𝘩𝘳𝘪𝘭𝘭𝘦𝘳, 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
my Universe (Completed) by __taekookv__
__taekookv__
  • WpView
    Reads 71,513
  • WpVote
    Votes 9,471
  • WpPart
    Parts 25
خلاصه: جونگکوک چهارساله که روی هیونگش کراش داره و یه اتفاق یه بوسه همه چی رو عوض میکنه عشق اون فرد خجالتی رو جسور میکنه و اون جسور رو خجالتی... کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:یونمین ژانر:درام/رومنس/اسمات
mojito 𓏲 KV ✔️ by the_popola
the_popola
  • WpView
    Reads 126,283
  • WpVote
    Votes 17,711
  • WpPart
    Parts 28
✦ تــمام شـده ✦ مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسنده‌ی معروف داستان‌های کلیشه‌ای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتاب‌هاش ازش عصبانی می‌شه و اون رو به داخل خودش تبعید می‌کنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشه‌ای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر می‌کنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.
 We are not friends! by callmedeesse
callmedeesse
  • WpView
    Reads 272,267
  • WpVote
    Votes 42,851
  • WpPart
    Parts 28
نمیخوام دوستت باقی بمونم... میخوام به عنوان یه معشوقه، مالک قسمت بزرگی از ماهیچه ی تپنده ی سمت چپت باشم! لطفا بهم نگو ما دوستیم...! ___ تعطیلات کریسمس 1993، چیزی فراتر از یک تعطیلات عادی برای کیم تهیونگ بود... اونم وقتی بعد از 11 سال دوری به کره برمیگرده و درست همون شب اول با جونگکوک، دوست صمیمی دوران بچگیش رو به رو میشه. مطمئناً تهیونگ هیچ وقت فکرش رو هم نمیکرد دوست 12 ساله اش حالا تبدیل به پیانیست خوش چهره و محبوبی شه...! [Complete] ______________ - Name : ⌠ we are not friends! ⌡ - Writer : ⌠ déesse ⌡ -Couple: ⌠ kookv ⌡ -Genre:⌠romance , slice of life , Angst , smut ⌡
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 237,177
  • WpVote
    Votes 30,114
  • WpPart
    Parts 29
«complete» جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.
ll KookV ll by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 266,285
  • WpVote
    Votes 26,902
  • WpPart
    Parts 63
☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT
DARK OMEGA by AVINA1061
AVINA1061
  • WpView
    Reads 123,291
  • WpVote
    Votes 12,417
  • WpPart
    Parts 35
فیکشن امگای تاریک🖤 کاپل:کوکوی🖤 ژانر:امگاورس🖤انگست🖤ازدواج اجباری🖤اسمات🖤 نویسنده:noor🖤 برشی از داستان: _ازت توقع ندارم منو به اندازه تنها فرزندت دوست داشته باشی یا تمام گذشته رو فراموش کنی اما بهم لطف یک شانس دوباره رو بده امگای من _به نظرت یه پیاله ی شکسته و خورد شده به شکل اولش برمیگرده؟ پایان:هپی اند🖤 بچه ها دوستش داشته باشین🖤
SWIM || KOOKV by Hanaaaam
Hanaaaam
  • WpView
    Reads 390,611
  • WpVote
    Votes 37,907
  • WpPart
    Parts 45
کیم تهیونگ سیاستمدار ۳۰ ساله‌ای که همراه پسر ۵ ساله‌اش جه‌جونگ زندگی می‌کنه. همه چیز از لایحه سیاسی شروع می‌شه که تهیونگ با تصویب نهاییش زندگی خودش رو دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌کنه و دست سرنوشت اون رو به جئون جونگکوک، مردی که شیش سال پیش اون رو رها کرده بود، می‌رسونه. *** - تو نمی‌تونی وقتی کسی رو با خودت هم‌سفر کردی وسط راه ولش کنی؛ شاید این مسیر اون آدم نبوده و فقط به خاطر تو مسیرش رو عوض کرده. تو حق نداری یک دفعه ولش کنی و بری؛ چون اونجا رو بلد نیست و ممکنه تا ابد گم بشه. Name: Swim Writer: Hana Smut's Writer: Rozh Genre: Action, Romance, Smut, Comedy, Angst, Criminal Couple: KookV