VKOOK
16 stories
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈✗ by Llaamouri
Llaamouri
  • WpView
    Reads 640,695
  • WpVote
    Votes 74,772
  • WpPart
    Parts 56
▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خونه‌ی مشترکشون. هضم این موضوع برای جونگ‌کوک سخت بود، اینکه می‌دید چطور ازش سوءاستفاده شده قلبش رو به درد می‌آورد. جونگ‌کوک برای نجات زندگی‌ش باید خودش دست بکار می‌شد!
Hyung Crash | AU by Vk_12300
Vk_12300
  • WpView
    Reads 200,035
  • WpVote
    Votes 26,461
  • WpPart
    Parts 47
روزی روزگاری یه پسر روی هیونگ عزیزش کراش میزنه... و این خیلی خوبه البته تا وقتی که هیونگش دوست دختر نداشته باشه!! اینجاست که همه چی به فنای سگ میره! ولی ایا همیشه قراره اینجوری بمونه؟ شاید اره شایدم نه کی میدونه.. توی اکیپ دوستانه شون کلی اتفاقات پاره کننده میوفته بخونش پشیمون نمیشی ژانر: کمدی، روزمره، عاشقانه، اسمات، یه کوچولو با احتیاط وارد شید شروع: 1404/1/3 پایان:1404/3/17 VK ✨ #1 au #1 jungkook #1 romance #1 taekook #1 bts
ℛ𝒶𝒾𝓈ℯ𝒹 𝒾𝓃 ℘𝒶𝒾𝓃 🔗 by _darkbluefic_
_darkbluefic_
  • WpView
    Reads 562,058
  • WpVote
    Votes 63,618
  • WpPart
    Parts 83
نام⸙ بزرگ شده در درد ژانر⸙ اسمات/رومنس/خشن/BDSM/درام کاپل⸙ ویکوک رده سنی⸙ +21 خلاصه⸙ ͎.:جونگ کوکی که از بچگی فروخته شده بود تا به عنوان برده توی خونه همسرش زندگی کنه و هر شب دردناکک ترین رابطه ها رو تجربه کنه و هیچ دلخوشی تو زندگیش نداره و تنها دلیلی باعث شده تا الان این همه درد و سختی رو تحمل کنه فقط یه آرزوی کوچیکه...اون آرزو داره یکبار دیگه پدرشو ببینه تا ازش بپرسه به چه دلیلی این بلا رو سرش آورده!؟ جونگ کوک میتونه تا روزی که پدرشو ببینه دووم بیاره یا در نهایت بدون یک روز زندگی راحت ، زیر دست همسرش جون میده و برای همیشه چشماشو میبنده؟؟؟ لطفا قبل از خوندن به رده سنی توجه کنین این فیک صحنه های باز و تجاوز داره لطفا اگر تحملش رو ندارید نخونین!
Nepenthe | Vkook Namjin by _SaeVa_
_SaeVa_
  • WpView
    Reads 873,759
  • WpVote
    Votes 109,281
  • WpPart
    Parts 52
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ
LOSER  by shayllllin
shayllllin
  • WpView
    Reads 270,829
  • WpVote
    Votes 26,431
  • WpPart
    Parts 52
کیم تهیونگ مردِ عاشق و خودخواهی که تو زندگیش برای هیچ چیز به اندازه به دست اوردن پسر عمه اش تلاش نکرده. جئون جونگکوک پسری که از عشق قدیمی تهیونگ چیزی جز حس خشم و نفرت درون قلبش نیست. تو جنگ بین عشق و نفرت کدوم یکی بازنده است!؟ کاپل: ویکوک"یونمین ژانر : درام"عاشقانه"اسمات
Stubborn Omega _ Vkook  by bts1399
bts1399
  • WpView
    Reads 927,399
  • WpVote
    Votes 107,913
  • WpPart
    Parts 121
جونگکوک ، فردی که فکر نمی کرد روزی انقدر کسی رو دوست داشته باشه که به خاطرش تمام کار هایی که ازشون متنفره رو انجام بده و تهیونگ ، آلفایی که از وجود مود رمانتیک و مهربونش خبر نداشت ، باورش نمیشد با پیدا کردن جفتش همچین رویی رو از خودش نشون بده مثل اینکه الهی ماه تصمیم داشت به اون دو نفر یادآوری کنه که هنوز خودشون رو کامل نشناختن ! ( پارت های یک تا چهل مال پنج سال پیشه قضاوتم نکنید 😔😂 ) کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : نامجین ، یونمین ، هوسون
Kim Taehyung Sucks || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 599,798
  • WpVote
    Votes 98,675
  • WpPart
    Parts 43
[ کیم تهیونگ مزخرفه ] پایان یافته ژانر : فان / درتی تاک / رمنس / تکست / اینستاگرام / امپرگ کاپل : اصلی - ویکوک ؛ فرعی - سپمین ، نامجین وقتی که‌ جونگکوک بی حواس نظرش رو درمورد یوتیوبر معروف کیم تهیونگ جلوی میلیون ها از فن هاش توی لایو یونگی میگه! Original story by @vvantae95 translated by @Nyctowx پ.ن. کار خیلی قدیمی‌ایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 621,508
  • WpVote
    Votes 61,226
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
lone star by happyVic1
happyVic1
  • WpView
    Reads 10,949
  • WpVote
    Votes 1,010
  • WpPart
    Parts 10
Lone star 💫 عشق با اجبار به دست میاد؟ عشقی که با اجبار به دست بیاد، اصلا عشقِ؟ میشه اسم رفتار های بیمارگونه رو عشق گذاشت؟ داستان در باره‌ی مردی که با دیدن پسربچه‌ی دبیرستانی، تصمیم میگیره اون رو برای خودش داشته باشه؛ تا آخر عمرش! Genre: harsh _ smut _ forced love ژانر: هارش، اسمات، عشق اجباری
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 1,091,908
  • WpVote
    Votes 100,917
  • WpPart
    Parts 76
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb