[زخیرش کنید ولی شروعش نکنید تا پارتاش درست کنم♡] #Vkook اسم فیک: دیدار تو ژانر:کرک، عاشقانه، ازدواج، اسمات، قدرت ماوراء، ذکر هیولا و روح، امگاورس، هیبرید، امپرگ، هپی اند کاپل:ویکوک وایب: جادویی، ماوراء زمان اپ: هفته ای یبار، تا امتحانا تموم شه زودتر میزارم خلاصه: جئون جونگ کوک پس از فرار از موسسه تحقیقاتی به طور تصادفی در چرخه گرما قرار گرفت و در انجا فروخته شد. هنگامی که اون ناامید بود، توسط یک مرد خوش تیپ نجات یافت دو ماه بعد جونگ کوک متوجه شد که... «قبل ازدواج» "جونگ کوک، تو اولین بار منو گرفتی، میخوای با یه تصادف تموم شه؟" "آقا ان روز واقعا تصادفی بود!" تهیونگ ان شخص در اغوش گرفت و گفت: چه تصادفی باشه چه چیزی، باید با من ازدواج کنی! " «بعد ازدواج» "شوهر عزیزم، بزار برای اخرین بار تو را ببوسم" جونگ کوک دهان کمی مترومش را پوشاند و با عصبانیت گفت: نه.. برو، برو"در حالی که به شدت سرخ شده بود . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . #تهکوک #اسمات #خشن #قدرت ماوراء #عاشقانه #ذکر هیولا و روح #هیبرید #امپرگ #هپی اند #امگاورس #الفای اصیل #اژدها #نیمه گرگ #کوک باتم #تهیونگ الفا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پارت 3/4 برگی هستش.. ولی بقیش عادی میشه🫱🏽‍

اگر تو را شیطان می نامند می خواهم برده ات باشم و بدان در اعماق تنهایی کنارت خواهم بود اسمات عاشقانه مافیایی

Completed ✓ «تو جل بوی منی... و تنها کسی که باعث شد یه پسری مثل من، بخواد نوبت مانیکورش رو جلو بندازه!» تولد ایده: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ شروع: ۲ خرداد پایان: ۶ مرداد

🔞هشدار! این فیک به دلیل داشتن صحنه‌های باز و مفاهیمی که نیاز به درک عمیقی دارند مناسب هرکسی نیست! پس لطفا با ذهن باز به سمتش بیاید❌️ روزهای آپ: شنبه‌_دوشنبه‌ها🥰 جئون جونگکوک تنها پسر خانواده‌ی مذهبی که اعتقادات محکمی دارند، بعد از ورود به دانشگاه همراه با دوست صمیمیش پارک جیمین تصمیم می‌گیره دنبال نیمه‌ی گم‌ شده‌ش بگرده، اما هرچی بیشتر تلاش می‌کنه ناموفق تره! تا این که تصمیم می‌گیره از کیم تهیونگ کمک بگیره، تنها پسری که تو کل دانشگاه جذابه و همه‌ی دخترها عاشقشن! اگه به مرور حس کنه احساساتش دارن به سمت و سوی اشتباهی میرن چه اتفاقی خواهد افتاد؟! آیا اونوقت تبدیل می‌شه به یه گناهکار؟! نامقدس، داستانی که روایت جنگی بزرگ بین عشق و اعتقاداته... چی می‌شه اگه یه فرشته عاشق شیطان بشه؟! چی می‌شه اگه یه فرشته بخواد خود شیطان باشه؟! کاپل‌ها: ویکوک، یونمین، ژانر: عاشقانه، درام، دانشگاهی، انگست، اسمات... روزهای آپ: شنبه‌ها

برای تهیونگ، این ازدواج فقط یک برگه‌ست؛ مدرکی برای نمایش "برابری" در اجرای قوانین کشوری که خودش کارگزارش محسوب می‌شه؛ درحالی‌که اوضاع برای همسرش جونگ‌کوک اهل کره‌ی شمالی، کمی متفاوته... ''' «تهیونگ، مواد کشیدی؟» «نه بامبی، اگه قرار به کشیدن باشه که ترجیح می‌دم اون نازِ تو باشه.» ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄, 𝗇𝖺𝗆𝗃𝗂𝗇 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖥𝗈𝗋𝖼𝖾𝖽 𝗆𝖺𝗋𝗋𝗂𝖺𝗀𝖾, 𝖣𝗋𝖺𝗆, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖲𝖼𝗂-𝖿𝗂 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ روز آپ: دوشنبـه‌هـا

Believe me باورم کن "هرچقدر میخوای ازم متنفر باش، تحقیرم کن، نابودم کن. اما آقای کیم، فراموش نکن. روزی که فهمیدی من بی‌گناهم، روزی که فهمیدی پسری رو که با تمام وجود عاشقت بود رو چطور از خودت روندی، اون روز حق نداری برگردی پیش من! حق نداری بهم بگی عاشقمی و میخوای دوباره همه چیز رو درست کنیم. یادت نره آقای کیم، روزی که بی‌گناهیِ من ثابت بشه، روزیه که تو ادعای عاشقی میکنی و این بار این منم، که باورت نمیکنم!" - - - Couple: taekook Genre: sad/angst/lovestory Writer: wicler Cover by: wicler Telegram: WICLER_69 - نسخه جدید فیکشن به هیچ عنوان بازگردانی کامل نیست! روند کلیِ داستان از یک رمان الهام گرفته شده، اما از ابتدا تا انتها مجدد توسط خودم نوشته میشه. ممنونم. - happy end.

"سایه های قدرت" Summary: تهیونگ،مافیا روسی که بعد از مرگ پدر و مادرش کسی لبخندی ازش ندیده و جونگکوک پسری که در یک کافه کوچیک کار میکنه. یک روز تهیونگ زخمی میشه و نزدیک ترین جا بهش کافه جونگکوک هست.چی میشه اگر وقتی جونگکوک بهش کمک کرد، نظر تهیونگ رو جلب کرده باشه و زیر نظرش بگیره؟ولی جونگکوک تنها کسی نیست که نظر تهیونگ رو جلب کرده،بلکه تهیونگ هم نظر جونگکوک رو جلب کرده.داستان دوتا استاکر با هم به کجا میرسه؟ تهیونگ دستشو روی عکس های جونگکوک روی تخته مخصوصش کشید و از لپتاپش به جونگکوک نگاه کرد و زمزمه کرد: -خیلی نزدیکه...که بیوفته تو دام ببره،خرگوش کوچولو. جونگکوک سرش و پایین اورد و پوزخندی زد و در همون حالت لب زد: +منتظرتم،مافیا کیم. Couple: Vkook Genre:Romance.mafia.angst.smut.happy ending. (تایم اپ:نامشخص)

~~~ جونگ‌کوک یه پسر دبیرستانی سال آخر کیوت و مهربون که یه زندگی عادی با یه خوانواده معمولی داره، ولی قرار نیست زندگیش همین قدر معمولی بمونه .... بلاخره با کمک های فراوان یوگوم و سون‌هان و دوست های روسی اون دو تونست وارد سایت دارک وب بشه ولی همین جهت سرگرمی داخل دارک وب گشتن براش درد‌سر میشه! ~~~ یک طرف شهر جونگ‌کوک که داشت توی بغل جیمین گریه میکرد +یعنی...هق...یعنی هنور بهم فکر میکنه؟ و یک طرف دیگه شهر تهیونگ با به لبخند غمگین کنار نامجون _دلم برای چشمای براقش تنگ شده ژانر:مافیایی جنایی اسمات فلاف دارک‌رومنس اولین فیکیه که مینویسم و امیدوارم مشکلی نداشته باشه و خوشتون بیاد:)

★ژانر: عاشقانه،انگست، ★موضوع: جونگکوک یک پسر نابیناست که توی دبیرستان خیلیا براش قلدری میکنن و بخاطر مظلومیتش خیلی اذیت میشه..یه روز اشتباهی به جای میز خودش،پشت میز یکی از پسرای ساکت کلاس میشینه و نمیدونه بعد از اون قراره کل سرنوشتش عوض بشه... این اولین داستان منه پس امیدوارم خوشتون بیاد ستاره ها🤍:)

My half brother برادر ناتنی من! خلاصه🕷️: جونگکوک باید کشور، دوستاش و دوست پسرشو ول کنه و به عمارت شوهر ثروتمند مامانش نقل مکان کنه اون با تهیونگ برادر ناتنیش آشنا میشه ‌ اونها بعد مدتی مخفیانه دیوونه وار عاشق هم میشن! سر انجام این عشق به کجا میرسه؟ کاپل اصلی🐾: ویکوک ژانر🌚: عاشقانه ، هیجانی ، اسمات ، هپی اند 🌑داستان کاملا برگرفته شده از فیلم Culpa mia هست ورژن ویکوک نویسنده🕸️: کاکاگورویی🐈‍⬛🖤