خوندم
21 stories
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 615,612
  • WpVote
    Votes 53,310
  • WpPart
    Parts 37
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
black bell | ناقوس سیاه by seven7purple
seven7purple
  • WpView
    Reads 119,758
  • WpVote
    Votes 14,023
  • WpPart
    Parts 37
( فصل اول ) جونگکوک نگاهی به کلیسا انداخت و سرشو بالاتر برد + ناقوس سیاه؟ تاحالا ندیده بودم یک ناقوس سیاه باشه ! ... اینجا میتونه یه لوکیشن بینظیر برا ضبط فیلم ترسناکا باشه ! شاید یه ویدیوی قنادی اینجا ضبط کردم ... پسر مو سیاه درحال مسخره بازی و فیلم گرفتن بود غافل از اینکه شخص دومی هم توی اون مکان بود ... اون هم نه یک انسان معمولی ... اصلا اون فرد ... انسان بود ؟! کاپل اصلی : ویکوک . کوکوی .( ورس ) کاپل فرعی : نامجین . یونمین ژانر : عاشقانه . دارک . اکشن . هیجانی . طنز . تخیلی . اسمات نکته: فیک از هیچگونه از قوانین دنیای تخیلات و واقعی پیروی نمیکنه و فقط زاده های ذهن مریض نویسندست پس دنبال الگوریتم خاصی نباشید و از سم بودن ماجرا لذت ببرید 🌝🤌
Black bell | ناقوس سیاه by seven7purple
seven7purple
  • WpView
    Reads 65,664
  • WpVote
    Votes 6,714
  • WpPart
    Parts 22
( فصل دوم ) _ آلبا ... من و ببین ..‌من خوبم خب؟... من خوبم ، نیازی به اینکار نیست... جونگکوک من و ببین ، من ناراحت نیستم ... به خودت بیا! کاپل اصلی : ویکوک . کوکوی .( ورس ) کاپل فرعی : نامجین . یونمین ژانر : عاشقانه . دارک . اکشن . هیجانی . طنز . تخیلی . اسمات نکته: فیک از هیچگونه از قوانین دنیای تخیلات و واقعی پیروی نمیکنه و فقط زاده های ذهن مریض نویسندست پس دنبال الگوریتم خاصی نباشید و از سم بودن ماجرا لذت ببرید 🫡🤝 🥉#واتپد 🥇#شیپ
GRAY VKOOK by NARCOKIM
NARCOKIM
  • WpView
    Reads 38,079
  • WpVote
    Votes 4,065
  • WpPart
    Parts 26
ژانر: ددی کینک، رومنس، فلاف کاپل: تکوک، یونمین جیمین از ددی ارومش خسته شده بود و ددی خشنی مثل مال جانگکوک می خواست. از طرفی جانگکوک از اینکه بیست و چهاری سکس داشته باشه خسته شده بود. اون دو نفر هیچ کاری نمی تونستن انجام بدن چون ددی هاشون از ادمای کله گنده و سرشناس کشور بودن. در نهایت پیشنهاد جیمین جانگکوک رو وسوسه کرد... پ.ن: این داستان فاقد هرگونه محتوای خاصیه! شما زمانی حق دارید این فیکشن رو استارت بزنید که مثل سگ حوصلتون سر رفته و هورنی شدید چون غیر از سکس، ولخرجی و هرز پریدن شاهد هیچ چیز دیگه ای نیستید. در ضمن این فیکشن کاملا هپی اند و خیسه می تونید ورژن های دیگه این فیکشن رو ( کایهون، چانبک) (کایسو،هونهان) (کوکمین، نامجین) رو توی چنل دنبال کنید @narcofic
𝐂𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋𝐋𝐄 <ⱽᵏᵒᵒᵏ> by VIIRTTU
VIIRTTU
  • WpView
    Reads 44,399
  • WpVote
    Votes 6,389
  • WpPart
    Parts 11
کانل/دارچین(کامل شده) دارچین:درختی که از همه ی قسمت هاش بوی مطبوعی استشمام میشه و مثل چوب جادویی هرچیز رو لمس کنه، رائحش رو به اون میده. داستانی در دهه 50 میلادی، بین جغرافیا های مختلف و شخصیت های متفاوت تر. مرد تاجری که اعتیادش به تنباکوی لیکوای فرانسوی، با عطر دارچین آمیخته میشه، و پسر چشم آبی نابغه ... __________✴✧ _قرار بود با بوسیدنت بفهمم حسم بهت چیه... اما این چهره ی غرق خونت چرا داره نفسم رو میگیره؟! ___________✴✧ 🔺𝙶𝚎𝚗𝚎𝚛 : 𝚌𝚕𝚊𝚜𝚜𝚒𝚌, 𝚍𝚛𝚊𝚖, 𝚁𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎, 𝚂𝚖𝚞𝚝 🔻ᴄᴏᴜᴘʟᴇ :ᴠᴋᴏᴏᴋ, ꜱᴇᴄʀᴇᴛ 🦋𝗛𝗲𝗮𝗿𝘁 𝘄𝗮𝗿𝗻𝗶𝗻𝗴🦋 *کانل= کلمه دارچین در زبان اسپانیایی*
Pudding (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 336,433
  • WpVote
    Votes 43,031
  • WpPart
    Parts 35
←⁩ پودینگ تمام‌شده. ✔️ به‌طور ناگهانی همه‌چیز توی زندگی تهیونگ عوض می‌شه؛ وقتی که در عوض بدهی‌های پدرش، می‌دزدنش و مجبور می‌شه چیزهایی رو تجربه کنه که هیچ‌وقت حتی خوابشون رو هم نمی‌دید! «این داستان کلیشه‌ایه؛ اما درعین‌حال به‌دور از کلیشه‌ست.» کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، درام، امگاورس، امپرگ، ازدواج اجباری، فلاف، اس.مات
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 155,960
  • WpVote
    Votes 26,458
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
my cute bunny[vkook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 793,069
  • WpVote
    Votes 92,209
  • WpPart
    Parts 30
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید) میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
 ریحون🌱 و مجنون (دو ورژنه) by Nilzland
Nilzland
  • WpView
    Reads 57,357
  • WpVote
    Votes 7,690
  • WpPart
    Parts 25
[completed] هشدار! ⚠️ (این بوک صرفا جنبه‌ی فان دارد لطفا با جنبه وارد شوید) . . . تاحالا فکر کردین که اگر تهکوک ایرانی بودن قصه عشق‌شون چطوری میشد؟ ریحون و مجنون، داستان طنز عشق تهکوکیه که در یکی از محله های کاملا معمولی کشور ایران زندگی می‌کنن و با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می‌کنن؛ اما عشق، چیزیه که این زوج رمانتیک رو به جنگیدن با مشکلات زندگی تشویق میکنه! ژانر: رمنس، طنز، فلاف، اسمات🔞 کاپل: در ۲ ورژن کوکوی و ویکوک رایتر: نیلز🌸 و ونوس🥀
𝑫𝑰𝑺𝑨𝑺𝑻𝑹𝑶𝑼𝑺 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽  by Haru_Gogo
Haru_Gogo
  • WpView
    Reads 463,847
  • WpVote
    Votes 59,964
  • WpPart
    Parts 34
[Completed] کیم تهیونگ همیشه میدونست که خیلی بدشانسه ! از دست دادن پدر مادرش تو بچگی و چند بار تا دم مرگ رفتن... از همه‌ی اینا که بگذریم جفتی که اینهمه منتظرش بود کسی شد که حتی از به اسم آوردنش هم بدنش به لرزه میفتاد .. !! کسی که ترجیح داد بکشتش بجای اینکه جفتش بشه .. _____________ "دیگه ازت خسته شدم .. ازت متنفرم !! تو و اون بچ واقعا برای هم ساخته شدید برای منم اون بیرون آلفاهای زیادی هست که بخوان بفاکم بدن و حدس بزن چی؟ اونا قراره کونمو داشته باشن.. اگر فقط یروز از عمرم مونده باشه این مارک نفرین شده ی چندشو از رو گردنم پاک میکنم !!" 🎀 روزهای آپ : جمعه یا شنبه ~ 🎀 ژانر : امگاورس، مدرسه ای، درام، اسمات، انگست، امپرگ 🍓✨ 🎀 کاپل اصلی : کوکوی ~ 🎀 کاپل فرعی : نامجین ، یونمین ~ ©️ this beautiful story belongs to : kimuyaiv 🍒 🎀 Start : 99/10/28 🎀 End : 01/2/20 امیدوارم دوسش داشته باشید^^💗🧚🏻