درحال خواندنم.
13 stories
Cancer by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 38,112
  • WpVote
    Votes 9,188
  • WpPart
    Parts 20
"بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کردم... داری من رو به جنون می‌رسونی. داری کاری می‌کنی که از دستت خودم رو خلاص کنم، بکهیون!" [CHANBAEK × KAIHUN] [Angst × Slice of life]
Lie by byunmihee
byunmihee
  • WpView
    Reads 14,299
  • WpVote
    Votes 3,160
  • WpPart
    Parts 28
همیشه فکر می‌کردم من مثل یه جزیره‌م که با آب احاطه شده‌، با این تفاوت که دریای اطراف من، آدم‌هایی بودن که دروغ می‌گفتن. مدتی که گذشت فهمیدم در واقع این جزیره است که به خودش دروغ می‌گه، از عمق آب در‌اومده؛ ولی خودش رو خشکی می‌دونه. فقط کافیه تا سطح آب یه مقدار بالا بیاد تا جزیره کاملا غرق شه. چه اشتباهی بدتر از دروغ گفتن به خودت؟ [ChanBaek]
🎼#𝑫𝒊𝒆𝒔𝒆🎼 by Rubyl10
Rubyl10
  • WpView
    Reads 43,866
  • WpVote
    Votes 10,028
  • WpPart
    Parts 37
🎻پایان یافته🎻 اجازه بده من "دیز" صدای تو بشم و صدات رو اونقدر بلند به گوش همه‌اشون برسونم که دیگه حتی شجاعت نادیده گرفتنت رو نداشته باشن. 🎼✨🎼✨🎼✨🎼 فیک: دیز روز‌های آپ: یک پارت در هفته کاپل: چانبک ژانر: رمنس_انگست_درام_معمایی_اسمات
Alora by sabaajp
sabaajp
  • WpView
    Reads 86,167
  • WpVote
    Votes 15,434
  • WpPart
    Parts 34
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که از پیش براش تعیین شده بود فرار کرد، بیون بکهیون، پسر بیچاره و امگای اون خانواده مجبور شد به جای خواهرش در جایگاه قرار بگیره و با تن دادن به ازدواج با پسر عجیب و مرموز آلفای خانواده‌ی پارک، خانواده‌ی خودش رو از رسوایی و خطر ورشکستگی نجات بده. بکهیون امگای بیست ساله و خوش اخلاقی که ماه های آخر کارآموزیش رو در یکی از کمپانی های تفریحی بزرگ کره میگذروند هیچ زمان فکرش رو نمیکرد که فقط چند روز قبل از دبیو به عنوان آیدل نسل جدید کیپاپ مجبور شه پا به زندگی مردی بذاره که باعث نابودی رویاهاش شده بود. مردی که حالا اون رو به عنوان یک هیولا میدید. هیولایی به اسم پارک چانیول... ******************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
 ۞Between Heaven And Hell [ChanBaek]۞ by ItzLotus
ItzLotus
  • WpView
    Reads 482,839
  • WpVote
    Votes 98,732
  • WpPart
    Parts 95
بکهیون چانیول رو دوست داشت. حاضر بود خودش رو به خاطرش فدا کنه و هفت سال بعد تنهایی به خاطرش درد بکشه. فکر میکرد چانیول هم اون رو دوست داره و به خاطر کارایی که براش کرده ازش ممنونه. هر چند وقتی دوباره همو میبینن، چانیول شروع میکنه به اسیب زدن بهش. اون بابت هیچ چیز ممنون نیست و بکهیون از این که یه زمانی دوستش داشته متنفره. •••🎴•••🎴••• چانیول از بکهیون کینه داره. نه میتونه اون رو ببخشه و نه میتونه رهاش کنه، تنها کاری که میتونه بکنه اینه که کنار خودش نگهش داره و با دیدن اینکه هر بار بعد از اسیب زدن بهش، چقدر درد میکشه، خودش هم اسیب ببینه. ✤Between Heaven And Hell✤ Author: Nil Couple: Chanbaek, Sulay Genre: Romance, Drama, Criminal هشدار: فضای فیکشن دارکه و صحنه های خشونت امیز داره، اگه حساسین یا سنتون کم تر از ۱۵ ساله، نخونینش.
•• Supreme ••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 537,606
  • WpVote
    Votes 135,599
  • WpPart
    Parts 94
آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیکشن : #Supreme ♟ • کاپل‌ها : چانبک.ویکوک.کایسو ♟ • ژانر: امگاورس. درام. رمنس ♟ • محدودیت سنی : 🔞 ♟ • نویسنده : @SilverBunny 🐰
Drown 🎻 [Chanbaek] by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 51,994
  • WpVote
    Votes 19,262
  • WpPart
    Parts 34
کتاب سوم از ششگانه‌ی 'بکهیون' جلد اول از کتاب سوم: نیویورک FICTION : Drown - مغروق COUPLE : چانیول و بکهیون 🎻 GENRE : رمنس، روزمره، اکشن، اسمات SUBGENRE : مافیایی AUTHOR : #صفید EDITOR : ترنم Nc-20 READ ON : چهارشنبه مغروق؛ نیویورک و پس‌ از‌ آن داستان: پارک چانیول فقط ۲۱ ساله بود که توی اون اقیانوس ناشناخته و عجیب غرق شد و بیون بکهیون قصدی برای غرق‌کردنش نداشت و وقتی که به خودش اومد، دید داره به مرگِ ویولنیست جوان لبخند می‌زنه. شش‌گانه‌ی #بکهیون آیدی در تلگرام: Author @TheWhiteOne Channel @panne_fiction
The Hands🎬 by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 133,193
  • WpVote
    Votes 43,178
  • WpPart
    Parts 55
FICTION : The Hands- دست‌ها COUPLE : چانبک 🎬 GENRE : رمنس، روزمره، انگست، اسمات AUTHOR : #صفید EDITORS : ترنم و صدف READ ON : یک‌شنبه‌ NC-20 داستان: روزی انگشت اشاره‌ی دست چپِ بیون بکهیون با پوستر مسترکلاس‌های کارگردان پارک برید و خط سرخ خون روی اون انگشت کشیده نگاه کارگردان رو به خودش گره زد. تلگرام: Author : @theWhiteOne Channel : @panne_fiction
 Agreed  by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 53,070
  • WpVote
    Votes 12,272
  • WpPart
    Parts 66
همه چیز از نامه‌ی مرموزی که در زیرزمین پیدا کرد شروع شد. نمیدونست در اون عمارت تاریک چه اتفاقاتی انتظارش رو میکشه. شاید برای فهمیدن باید اول حافظه‌اش رو به دست میاورد. ******************* × مشکل شماها چیه؟ میگن باید برای تتو یه طرح با معنی انتخاب کنین. اینا چه معنی‌ایی داره؟ + ماها؟ × تو تنها مشتری عجیبم نیستی پارک. + عجیب‌ترین مشتریت کیه؟ × یکی که ازم میخواست رو زخم‌های بدنش یه مشت اسم رو خالکوبی کنم. درد کشید تا اسم دشمن‌هاش رو روی بدنش بکشه. + عجیب‌ترین اون بود؟ پوزخند زد و گفت: × این عجیبش میکرد که، روی زخم روی قلبش اسم تو رو نوشت. ******************** Couple: Chanbaek, Hunhan, Kaisoo Genre: smut, mystery, mafia, angst, action
ᴘᴇʀɪᴘᴇᴛᴇɪᴀ by csyncc
csyncc
  • WpView
    Reads 8,706
  • WpVote
    Votes 1,902
  • WpPart
    Parts 17
ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sʟɪᴄᴇ ᴏғ ʟɪғᴇ, sᴍᴜᴛ ᴡʀɪᴛᴇʀ: ᴄᴄ * اینجا یه نقطه‌ی بی‌بازگشت برای کساییه که میخوان زندگیشون طور دیگه‌ای باشه. چانیول یه دانشجوی عکاس و تازه‌کاره که دنبال ترقی و پیشرفته اما به عنوان یه انسان زیادی بدشانسه و همیشه بدون این‌که بخواد گند میزنه. بکهیون وارث گروه بیون‌ها، یه مرد جوون و پرتلاشه که هرگز اشتباه نکرده و با تمام توان به سمت موفقیت می‌تازه. تلاقی خط سرنوشت اون‌ها، بدون این‌که بخوان به یه رسوایی بزرگ ختم میشه. چانیول برای اولین بار توی زندگی می‌فهمه خوش‌شانسی چه شکلیه و تمام زندگی بکهیون زیر و رو میشه...