چیمیشه اگ دختری به اسم لیسا رویایی ببینه که باعث عوض شدن زندگیش بشه؟ . . . . . . . . . . . . .

از همان کودکی به بنده اموختند که ساکت باشم. میگفتند: هیس... کسی فرصت شنیدن اراجیف تورا ندارد پس من هم سکوت را تمرین کردم و یاد گرفتم. لب باز نمیکردم، مگر وقتی نیاز ضروری‌ ای که داشتم. چند کلمه‌ خشک و کوتاه، فقط برای زنده‌ ماندن... یه لزبین استوری خیلی کوتاهه و امیدوارم خوشتون بیاد☆ *تموم شده*

+اون دختره ، اونجا... دوستته؟ -نه! + اها... - دوست‌ دخترمه.

کیم جنی حاضر بود به قیمت محافظت کردن از خانواده‌ش دست به هر کاری بزنه. از مخفی کردن خود واقعیش زیر یه کالبد سرد و بی‌احساس گرفته، تا تبدیل شدن به یکی از قلدرهای ترسناک دبیرستان. اما خب این تمام ماجرا نبود. زندگی غیرقابل پیشبینی بود. و برای جنیِ دردسرساز به مراتب بیشتر... اما خب چیزی که دختر مومشکی هیچوقت تصورش رو نمی‌کرد این بود که مجبور شه برای جبران اشتباهاتش قدم به بیمارستان روانی سئول بذاره. یا در واقع اگه بخوایم دقیق‌تر بگیم، چهاردیواری تاریکی که خیلی وقت بود زندان یه دختر موچتری شده بود. و خب شاید، این می تونست نقطه‌ی شروعی برای هر دوی اون‌ها باشه. چیزی که می‌تونست بار دیگه به قلب یخ‌زده‌ی جنی حرارت ببخشه و حامی‌ای برای لالیسای قربانی شه.

دنیای خاطرات غوطه ور در شهوت و درد... رویا های ازدست رفته... یه شروع دوباره... {تکمیل شده}

جنی وبتون نویس معروفیه که توسط یه گروه مافیایی دزدیده میشه و شرایط برای ادامه زندگیش روز به روز سخت تر میشه.. . . . جنی:اینجا کجاست؟ لیسا:من ازت مراقبت میکنم جنی .. . . . ژانر : اکشن .. عاشقانه .. اسمات .. * * * * #jenlisa .. #blackpink .. #cheasoo .. #jisoo .. #jennie .. #rose .. #lisa .. @bp_jenlisa_23_forever

روزی روزگاری، ایتالیا، ۱۹۷۸، رومئو و ژولیت دوباره متولد شدند، با فرق اینکه اینبار سرنوشت چیز دیگری برایشان رقم زده بود. اینبار رومئو و ژولیت وصل بودند به سزار و بروتوس، آن دو نماد دشمنی که عاشق ترین دشمنان بودند. حال چه میشود بر ژولیتی که رومئو ریاکار دارد و چه میشود بر سزاری که دل می‌بندد به بانی مشکلاتش؟ -قبلا قلب مهربون تری داشتی، حداقلش دست نوازش رو سر رز پژمردت میکشیدی -قلبی که نابودش کردی رو یادم نیار وگرنه عشقی که نابودش کردم رو یادت میارم کاپل اصلی:جنلیسا، تهکوک کاپل فرعی: یونمین، نامجین، چهسو ژانر:رمانس، درام،انگست، اسمات، هیستوریکال، میستوری روزای آپ:یکشنبه، سه شنبه، پنجشنبه نویسنده:اریکا

الهه ای که عاشق یک برده شده.پدرش کسیه که به عشق اعتقادی نداره یک الهه برای جنگیدن واسه عشقش چیکار میتونه بکنه؟ دوستان این یه فیک ترجمه هستش امیدوارم که خوشتون بیاد❤ پیج اصلی:QueenJendeukie@

"دارم به این فکر میکنم که چرا انقدر برای زنی که دوست دختر داره شایعه میسازن، واقعا احمقن!" قراره اینجا AUهایی کوتاه و فیک چت از جنلیسا و چهسو آپ بشه. با اضافه کردن به لایبریتون میتونید هر زمان که آپ شد فیک چت جدید بخونید.

چی میشه تو دام دختری بیفته که از قضا پر از نفرینه . - با ...م...من کاری ند...نداشته باش + اینو تو تعیین نمیکنی - نه ....نه ای....این کارو...با من نکننننننن « پایان یافته » ژانر : بی دی اس ام ، جنایی ، عاشقانه شخصیت های اصلی : جنلیسا به افراد زیر ۱۸ سال و افرادی که با خوندن رمان های جنون وار حالشون بد میشه توصیه نمیشه