llTARAll
- Reads 10,565
- Votes 1,325
- Parts 4
(متوقف شده)
بعداز حملهی شکارچیهای بیرحم به گله ی پژواک، همهی خانوادهی تهیونگ کشته میشن و اون تنها بازمانده میمونه. تنها امگای خونخالصِ جهان.
چند روزی رو زخمی و بیپناه توی جنگل میچرخه، تا اینکه با یه گلهی مرموز روبهرو میشه؛ گلهای با چهار گرگ خطرناک، به رهبری انیگمایی به اسم لوبو.
تهیونگ که چیزی برای از دست دادن نداره، به رهبر پیشنهاد میده که در ازای تقدیمکردن بدنش، بذاره توی گلهاش بمونه.
- داری بدنت رو بهم تقدیم میکنی که اجازه بدم توی گلهام بمونی؟ این خیلی... هرزهوار نیست؟
+ کسی که حاضره برات یه جانشین بهدنیا بیاره رو هرزه صدا میزنی؟
ژانر: امگاورس، عاشقانه، اسمات، امپرگ.