MaryamGhotbi's Reading List
161 stories
Achmaz by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 83,923
  • WpVote
    Votes 7,478
  • WpPart
    Parts 11
جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد نودفرستادن برای استاد کیمی که ازش متنفره، باعث بشه درگیر راز کثیف و غیرقابل‌تصور اون استاد بشه؛ چه برسه به اینکه بابت اون اشتباه، باید هر شب خسارتی بپردازه که زندگیش رو به دور از تصورش ببره! _داستان اینه وروجک؛ تو می‌خوای بدویی و من بیفتم دنبالت، منم دویدن رو خوب بلدم. - مگه موش و گربه‌ایم؟ _ تو شکار منی، منم شکارچی‌ام. - غذا نیستم من. اخم‌هاش رو توی هم کشید؛ به غرور پسرانه‌اش برخورده بود خب! اما مرد، خیره به لب‌های آویزون پسر که تبدیل شده بود نقطه‌ضعفش، گفت: _ اما خوشمزه‌ای. - معلومه که هستم! 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Achmaz-Vkook 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Comedy, Smut, BDSM, School life
Rebel (AU) by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 144,450
  • WpVote
    Votes 22,093
  • WpPart
    Parts 44
هفت سال پیش وقتی جونگ‌کوک رو از دست داد بابونه‌اش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسف‌باری قرار داشت! +می‌شه بپرسم چرا من رو جونگ‌کوک صدا می‌زنید؟ _ت... تو... من رو نمی‌شناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegaverse, Romance, Fantasy, Mystery, Smut, Mpreg
Your Voice | Minsung by RoziDabiri
RoziDabiri
  • WpView
    Reads 56,035
  • WpVote
    Votes 5,719
  • WpPart
    Parts 33
" صدای تو " ( پایان یافته ) دو سال بود کسی صدای هان رو نشنیده بود. درست بعد از اتفاق تلخی که توی دریا افتاد. یعنی کسی میتونست هان رو نجات بده؟ کاری کنه که دوباره مثل قبل با صدای بلند بخنده؟ کسی میتونست حس زندگی رو به خونه هان برگردونه؟ یا بهتره بگم... کسی منتظر شنیدن صدای هان بود؟! 𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 ژانر: عاشقانه، مدرسه ای، رومنس، ملودرام، اسمات کاپل: مینسونگ، هیونلیکس امیدوارم از داستان لذت ببرید ◕◡◕ MinsungW2
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑴𝒊𝒏) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 154,201
  • WpVote
    Votes 8,968
  • WpPart
    Parts 54
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکمین ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگ‌کوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و پارک‌ جیمینی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان جونگ‌کوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جیمین همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
tormentor/VkookVer/editing by reyhanekimm
reyhanekimm
  • WpView
    Reads 101,840
  • WpVote
    Votes 10,648
  • WpPart
    Parts 40
جونگ کوک پسری که دریک شب بارونی،باماشین فردی تصادف میکنه و به کما میره ! چه اتفاقی میوفته اگه اون شخص سردسته ی بزرگترین و خطرناک ترین باند قاچاق بدن انسان باشه؟! پس پا به سرنوشت جدیدی میزاره و بازی سرنوشت جوری رقم میخوره که رییس اصلی این باند اونو به عنوان برده ی جنسی اش انتخاب میکنه! 🚫هشدار🚫 این فیک بشدت خشنه و اگه روحیتون لطیف یا تاثیر پذیری بالایی دارید نخونیدش🔞 Couple:"vkook_sope_namjin_xusuk(xukai&leejongsuk" genre:"angst_hard_smut_b.d.s.m_psycholic" writer:"kimhwayung"
Dancing on broken glass  by FanficFarsi
FanficFarsi
  • WpView
    Reads 11,599
  • WpVote
    Votes 1,179
  • WpPart
    Parts 36
نمی‌شود به عقب برگشت و گذشته را از نو ساخت، فقط می‌شود با آن کنار آمد 🚬 ¥ تهيونگ بيا اينجورى كه ميخوايم زندگيمون رو تغيير بديم ... - نميتونيم جونگ كوك .. ما عروسك هاى خيمه شب بازى هستيم كه فقط ميتونيم نقش از پيش تعيين شدمون رو بازى كنيم #taekook #sopemin #namjin Other *secret* couple ... 🎬 Genre: ⛓ Action ⛓ Drama ⛓ Slice of life ⛓ Crime ⛓ Darkfic ⛓ smut 🔞 Seoson 1 completed 💋 Seoson 2 ** Unsolved broken ** 🍷
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 242,271
  • WpVote
    Votes 30,545
  • WpPart
    Parts 30
«complete» جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.
Two Years Too Late|•𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷 by Rumyme
Rumyme
  • WpView
    Reads 21,381
  • WpVote
    Votes 2,718
  • WpPart
    Parts 21
⁂ بازگوی روند اتمام یه رابطه و پس گرفتن ارزش وجودت، از نو ساختن خودت و باورهات و البته، شروع دوباره‌ی همه چیز؛ این‌ بار قوی‌تر و مطمئن‌تر. ⁂ -دیدِ تو به تموم کردن یه رابطه، درست کردنشه؟ تهیونگ، آدم‌ها یه رابطه رو تموم می‌کنن چون دیگه کار نمی‌کنه؛ چون دیگه قرار نیست که کار کنه. پس تو تمومش می‌کردی و هر دفعه دوباره برمی‌گشتی تا 'شاید' درست بشه؟! ༄༆༄ "برگرد و حداقل نشونش بده که چقدر تغییر کردی؛ که دیگه اون احمقِ ساده‌لوح قبلی نیستی که محتاج به علاقه‌ی پوچ‌اش باشه. اگه فرار کنی تهیونگ، قسم می‌خورم برای تمام زندگیت بازنده‌ای." ༄༆༄ تهیونگ قبولش می‌کرد یا نه، بهش فرصتی می‌داد یا نه، جونگکوک دیگه نمی‌تونست صدای احساسش رو خفه کنه. به قدری رشد کرده بودن و ارتعاش داشتن، که ممکن بود این‌ بار خودش کسی باشه که راه تنفسش بسته می‌شه. ༄༆༄ و شاید هیچ کدوم اون‌ها مقصر نبودن. شاید مقصر فقط خودِ رابطه بود. جوری که شروع شد، ادامه پیدا کرد و در نهایت به پایان رسید. شاید هدایتِ اون رابطه بود که اشتباه پیش رفت... ⁂ Couple: Kookv ⁂ Genre: Drama, Romance, Angst, Slice of life (می‌تونین از چنل تلگرام با آیدی @jungitata به صورت پی‌دی‌اف هم بخونینش!)
submissive/مطیع by okiko_yoko
okiko_yoko
  • WpView
    Reads 5,900
  • WpVote
    Votes 669
  • WpPart
    Parts 7
درحال آپ📌 -ازت متنفرم +من بیشتر -دوست دارم +من بیشتر *** بعد از مرگ مادر تهیونگ، پدرش با عمه‌ی جونگ‌کوک ازدواج می‌کنه و این دوتا پسرِ ناخواسته توی یه خونه‌ی مافیایی گیر می‌افتن. یه دعوای بزرگ همه‌چیو می‌شکنه؛ پدر تهیونگ، جونگ‌کوکِ چهارده‌ساله رو تبعید می‌کنه روسیه... جایی که هشت سال تو جهنم مافیا بزرگ می‌شه و برمی‌گرده به کره؛ اما نه همون پسری که رفته بود، بلکه شیطانی پر از خشم و نفرت... حالا پدر تهیونگ دوباره اونا رو مقابل هم می‌ذاره... این‌بار توی یه مأموریت مشترک. جایی که باید کنار هم بجنگن، در حالی که زخمای قدیمی هنوز تازه‌ن و هیچ‌کدوم نمی‌دونه آخر این داستان، قراره با کینه ادامه پیدا کنه یا دل بهم ببندن؟ کاپل: ویکوک کاپل فرعی: یونمین ژانر: مافیایی، اکشن، انمیز تو لاورز، بی دی اس ام
The Color of bloody lilies  by ImLeon
ImLeon
  • WpView
    Reads 6,835
  • WpVote
    Votes 1,006
  • WpPart
    Parts 10
"یه آرزو کن، لی‌لی من!" "حالم خوب بشه. با همدیگه زیر بارون برقصیم، بچرخیم و به همه‌ی غم‌هامون بخندیم مارشال... حالا تو یه آرزو کن." "آرزو می‌کنم، حالت خوب بشه..." *** "این کارها یعنی چه؟ چرا موهات رو رنگ کردی، جونگکوک؟" "خـ... خواستم یه... یه چیز جـ... جدید رو امتحان کنم." "مگه بهت نگفتم از این کارها خوشم نمیاد؟ نکنه به کارهای زنونه علاقه‌ی زیادی داری؟" "دیگه... هیچی توی قیافه‌ام رو دوست... نداره!" The color of Bloody Lilies ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , Political ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Vkook ᴜᴘ ᴛɪᴍᴇ : Tuesday ᴡʀɪᴛᴇʀ : Léon