او در نظر دیگران زاده ی یک افسانه بود اما ... برای من یک رویای قابل لمس. رویایی که من را در عمیق ترین دریایش غرق کرد درحالی که هردو از پایانش بی‌خبر بودیم. تنها و تنها یک چیز میان ما مشترک بود... ما نگهبان بودیم.... _completed_

گفتی دوستم داری، ولی نگفتی تا کی. گفتم دوستت دارم، ولی نگفتی تا کجا می‌تونی زخمی‌م کنی. حالا که سال‌ها گذشته، چرا هنوز اسم تو با قلبم بازی می‌کنه، تهیونگ؟»

کاش هیچوقت به زیر زمین نمیرفتم .... بعضی وقت ها بهتره ندونیم که کی هستیم و از کجا اومدیم ...🪦🩸 کاپل اصلی : ویمین ژانر : ترسناک ، فانتزی، اسمات

ژانر : امگاورس ، امپرگ ، عاشقانه ، روزمره ، اسمات اگه در خواست بشع

سورپرایز ! پدر و مادرت تموم این مدت یه رازی رو ازت مخفی کرده بودن - اینکه تو پرنسس یه خانواده سلطنتی و تنها وارث تخت پادشاهی هستی . برای فاش کردن این راز و خبر مهم ، اونا تورو به پادشاهی همسایه میفرستن جایی که هفت شاهزاده خوشتیپ و مقاومت ناپذیر همه چیزهایی رو که باید بعنوان فرمانروای بعدی بدونی بهت یاد میدن اما به محض رسیدن با یه سری تهدید مواجه میشی . یه نفر توی قصر نمیخواد که تو جاتو به عنوان پرنسس پس بگیری . اون کسی که سعی داره نابودت کنه همون شاهزاده ایه که داری عاشقش میشی؟ *نیازی نیست حتمن طرفدار بی تی اس باشین تا از این داستان لذت ببرین * *هر هفت عضو بی تی اس توی این فیک نقش اصلی ان و نویسنده هفت پایان برای هرکدوم از پسرا نوشته * با اجازه نویسنده ترجمه شده [ کامل شده ✔] ©FireTiger8

هوسوک و یونگی از هم متنفرن چی میشه اگه مجبور بشن هم‌خونه بشن؟👀 ---part of story--- اگه این یه فیلم بود و یونگی مخاطبش، صد در صد ژانر این فیلم رو گی حدس میزد ولی خب یونگی تصمیم گرفته بود حتی اگه این یه حرکت گی بارون هم یاشه فعلا چیزی به روی خودش نیاره خلاصه که یونگی هنوزم نمیدونست چه خبره و خب سعی میکرد جور دیگه‌ای مسئله رو برداشت کنه مثلا اینجوری که "هوسوک فقط به خاطر عذاب وجدانی که داره باهاش انقدر خوب رفتار میکنه و مهربونی" بله حدس شما درسته مین یونگی یک احمقه! ---information--- name: You Are My Tongue couple: Sope, Kookv Author: Rashel genres: fluf, slice of life, happy end, comedy, angst status: complete part: ten ---Ranking--- سپ: 2🏅 سپ: 3🏅 یونسوک: 2🏅 شوگا: 6🏅 شوگا: 7🏅 جیهوپ: 5🏅 هوسوک: 3🏅 هوسوک: 8🏅 To My SoulMate.

မင်းရဲ့ဖြစ်တည်မှုကို ငါလက်ခံမယ်.... ပိုကောင်းမွန်တဲ့ ဖြစ်တည်ခြင်းဆီကို လျှောက်လှမ်းနိုင်ဖို့ ငါက အမြဲမင်းနဲ့အတူ ဘေးနားမှာရှိနေပေးမယ်.... အနဂ္ဂဘုန်းမြတ် တစ်ယောက်ယောက်က ငါ့ဖြစ်တည်မှုကို အလေးထားတယ် မြတ်နိုးတန်ဖိုးထားပေးတယ်ဆိုတဲ့ အသိက ငါ့ကို ရူးမတတ်ဖြစ်စေတယ်..... ထိန်လင်းသာ Start Date _ May 6, 2025 End Date _ Oct 26 ,2025

جونگوک، استاد مشهور روانشناسی، همیشه با جدیت و عدالت قضاوت می‌کرد. برای او، آدم‌هایی که با ثروت همه چیز را می‌خرند، قابل احترام نبودند. فویو، دختری با چهره‌ای سرد و گذشته‌ای پنهان، دقیقاً یکی از همان‌هایی به نظر می‌رسید که جونگوک ازشان دوری می‌کرد. اما هیچ‌کس ندانست... که فویو نه انتخاب کرده بود، نه خواسته بود. او فقط بازیچه‌ی تصمیم‌هایی بود که هیچ‌گاه نظرش را نپرسیدند. در میان سکوت و نگاه‌های سرد، احساسی شکل گرفت. نه آشکار، نه قابل‌قبول - بلکه چیزی که هیچ‌کدامشان نمی‌خواستند به آن اعتراف کنند. اما چطور می‌توانی قلبت را انکار کنی، وقتی در سکوت یک کلاس، کسی آرام، به تو خیره شده؟ ________________________ •𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚 ➫ 𝑗𝑒𝑜𝑛 𝑗𝑢𝑛𝑔 𝑘𝑜𝑜𝑘 & ℎ𝑎𝑛 𝑓𝑢𝑦𝑢 •𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚 ➫ 𝐶𝑎𝑠𝑢𝑎𝑙, 𝐴𝑐𝑎𝑑𝑒𝑚𝑖𝑐, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 •𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧 ➫ 𝑁𝑜𝑢𝑟𝑎 _________________________ Torpe| تورپه یعنی کسی که به شدت عاشق فردیه اما نمی تونه احساساتش رو نسبت به اون قبول کنه-

TAEHYUNG FF -This is dramatic sweet love story of two people who were best friend in the past but their fate made them separate. After many years later they accidentally met......Then what happened? If wanna know then, Read! -------------------------------------------------------------------------------------------------- Y/n - Taehyung I want to apologize for what I did in the past. ... ... .... Taehyung - y/n our life is giving us second chance to live with each other I think we should gladly accept that. -------------------------------------------------------------------------------------------------- Highest Ranking 🥇 #1 loveff 4/7/2023 #1 vff 27/7/2023 #2 btsv 18/12/2023 #1 Kthff 23/12/2023 ( EDITING COMPLETED) This is my first ff NOTE - THE PICTURES THAT USED IN THE STORY NOT BELONGS TO ME, CREDIT GOES TO REAL OWNER ENGLISH IS NOT MY FIRST LANGUAGE AND THIS IS JUST A IMAGINATION. SO NO HATE PLEASE.

"لطفا اجازه بده خونه ات باشم. فقط کافیه منو ببخشی" "می‌بخشمت. به این شرط که بذاری منم خونه ی تو باشم."