(vkook)
57 stories
The Color of bloody lilies  by ImLeon
ImLeon
  • WpView
    Reads 27,372
  • WpVote
    Votes 3,361
  • WpPart
    Parts 15
"یه آرزو کن، لی‌لی من!" "حالم خوب بشه. با همدیگه زیر بارون برقصیم، بچرخیم و به همه‌ی غم‌هامون بخندیم مارشال... حالا تو یه آرزو کن." "آرزو می‌کنم، حالت خوب بشه..." *** "این کارها یعنی چه؟ چرا موهات رو رنگ کردی، جونگکوک؟" "خـ... خواستم یه... یه چیز جـ... جدید رو امتحان کنم." "مگه بهت نگفتم از این کارها خوشم نمیاد؟ نکنه به کارهای زنونه علاقه‌ی زیادی داری؟" "دیگه... هیچی توی قیافه‌ام رو دوست... نداره!" The color of Bloody Lilies ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , Political ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Vkook ᴜᴘ ᴛɪᴍᴇ : Tuesday ᴡʀɪᴛᴇʀ : Léon
𝐁𝐚𝐛𝐲 𝐁𝐮𝐧𝐧𝐲~ by sara860606
sara860606
  • WpView
    Reads 314,220
  • WpVote
    Votes 39,529
  • WpPart
    Parts 31
جونگ کوک یه لیتله و هیچکس جز افراد نزدیک زندگیش راجب این موضوع خبر نداره.. چی میشه اگه تهیونگ، هم اتاقی جدیدِ جونگ کوک از این موضوع باخبر بشه؟ کاپل: ویکوک~سپ~ناممین💕 ژانر: فلاف-رومنس-اسمات
TigerBun🐯🐰 by sara860606
sara860606
  • WpView
    Reads 314,750
  • WpVote
    Votes 49,625
  • WpPart
    Parts 57
"کوک... رونای تو واقعا بزرگن!" ببر هایبرید بدون هیچ خجالتی اینو گفت و به خرگوش کوچولویی که داشت هویجش رو میخورد خیره شد. پسرک با چشمای درشت شده اش پرسید"هیونگی میدونی چی بزرگتره؟" پسر بزرگتر تلاش کرد تا افکار منفیش رو کنار بزنه. اون میدونست که بانیش معصوم تر از این حرفاست... "چی بزرگ تره جونگکوکی؟" پسرکوچکتر هیجان زده جواب داد"معلومه، عشق من نسبت به هیونگی!" ژانر: هایبرید/امگاورس/فلاف/اسمات/امپرگ کاپل: ویکوک
𝐕 𝐢𝐬 𝐓𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 by sara860606
sara860606
  • WpView
    Reads 181,863
  • WpVote
    Votes 37,638
  • WpPart
    Parts 39
جئون جونگ کوک یه پسر معصوم و ساده اس کیم تهیونگ یه مدیر عامل سرد و جدی.. یه پیام اشتباه این دو تا رو بهم میرسونه.. این داستان پر از اتفاقای بامزه اس 🐰🐯💜 ══════════════════════ کاپل : ویکوک・゜゜・💜 ژانر: چت/فلاف/کمدی/اسمات #1 in Bts #1 in boyxboy #1 in vkook #1 in gay #1 in Jungkook #1 in Taehyung #1 in Taekook #2 in Persian
Smile in Pain  (VKook)  by nazafarin_
nazafarin_
  • WpView
    Reads 26,795
  • WpVote
    Votes 4,696
  • WpPart
    Parts 15
- اسم بابابزرگت چیه؟ + کیم تهیونگ... آقای کیم الان دیگه پدربزرگ شده. پسرش انگار فراموشش کرده و نوه‌ش بعد از سال‌ها قراره یه هفته پیشش بمونه و چی بهتر از این که توی این مدت براش داستان عشق اولش و اون پسرِ خرگوشی رو تعریف کنه؟ این فیک حول محور خاطرات گذشته و اتفاقاتی در حال که به همون خاطرات مربوط میشن می‌چرخه و داستان مردی غمگین رو دنبال می‌کنه که به خاطر دیگران، همیشه لبخند روی لبش بوده و سختی‌ها رو تحمل کرده. اما اگر این درد‌ها روزی غیر قابل تحمل بشن قراره چه اتفاقی بیفته؟ فیک ⊸ با درد لبخند بزن ⊱ ژانر ⊸ درام، رومنس، انگست ⊱ کاپل ⊸ VKook
Forbidden love  by iamliraaaa
iamliraaaa
  • WpView
    Reads 719,837
  • WpVote
    Votes 49,122
  • WpPart
    Parts 60
پسری که عاشق ممنوعه ترین فرد زندگیش بود... عشق ممنوعه جونگکوک به همسر خواهرش تهیونگ که از قضا سرهنگ بود چی میشه اگه جونگکوک نتونه جلوی احساساتش رو بگیره و بخاطر اینکه تهیونگ بازداشتش کنه دست به کارای خلاف بزنه؟! ___________________________ میدونستم که اشتباه بود....یک اشتباه بزرگ.... ولی من هیچوقت پشیمون نشدم.... اون زیبا ترین و لذت بخش ترین اشتباهم بود و من حتی بارها و بارها متولد میشدم باز هم با کمال میل همون اشتباه رو تکرار میکردم! چون من عاشق اشتباهم بودم!... عاشق اشتباهی بنام کیم تهیونگ.... ❗کپی برادری، باز گردانی و انتشار این بوک به هر شکلی غیر مجازه مگر اینکه اجازه نویسنده رو داشته باشید من فیک رو بجز این اکانت و چنل تلگرام خودم جای دیگه ای منتشر نمیکنم و اگه جایی دیدید که افرادی این کارو میکنند بهم اطلاع بدید writer:lira couple:vkook Genre:romance, dram, angst...
Hidden Badge 2 by themeowthe
themeowthe
  • WpView
    Reads 182,566
  • WpVote
    Votes 22,973
  • WpPart
    Parts 33
⋆ ─ بــــــــخــــــــشی از فیــــــــــــــــک: - می‌شه... لمست کنم؟ - می‌خوای؟ - فاک... آره... چشم‌هاش با بدجنسی درخشیدند و رعشه‌ای به تنم انداختند که همزمان با فاصله گرفتن لب‌هاش، بی‌اختیار ناله‌ای کردم و به لحن مرموزانه‌اش گوش سپردم: - چقدر می‌خوایش؟ - خـ... خیلی. - اونقدری هست که با نگام برام بیای؟ ‌⋆ ─ خــــــــلاصــــــــه: بعد از سه‌سال چه اتفاقی برای رابطه‌ی کوک و تهیونگ میوفته؟ کوک همونی که به داشتن طبع آرومش معروف بود می‌مونه یا صبرش لبریز می‌شه و روی سرکشش رو حتی به رخ جفتش هم می‌کشه؟ تهیونگی که همیشه حرف حرف خودش بوده، قراره چطور با این کوک کنار بیاد؟ ‌⋆ ─ اطــــــــلاعــــــــات فیــــــــــــــــک: ‌⋆ Genre: Omegaverse , Smut , Romance, Fluff ‌‌⋆ Up: پنج‌شنبه‌ها
Dancing miracle [Completed] by Aramis_Rajina
Aramis_Rajina
  • WpView
    Reads 59,171
  • WpVote
    Votes 8,747
  • WpPart
    Parts 37
"پایان‌ یافته - 32 پارت" آلفایی‌که به‌نظر همه‌چیز برای داشتن یک زندگی‌ِفوق‌العاده داره، تصمیم به خودکشی می‌گیره! اما پیامک دعوت شدنش به پیست پاتیناژ که اولین پیام دریافتیش بعد از ماه‌هاست، اون رو به جفتش می‌رسونه. آیا امگایی که ماهرانه مقابل چشم‌هاش می‌رقصه، امید کافی‌ای برای ادامه دادن هست؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐀𝐫𝐚𝐦𝐢𝐬 𝐑𝐚𝐣𝐢𝐧𝐚 روز آپ: دوشنبه آغاز: 1403/7/12 پایان: 1404/4/16
the ShowCase :::... by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 852,505
  • WpVote
    Votes 175,449
  • WpPart
    Parts 96
ıllıllı ویترین ıllıllı + خب ، جونگکوک. بهم بگو...چی میبینی؟ - یک بدبخت بیچاره...یک جنس...یک هرزه! + میخوای بدونی من چی میبینم؟ - ....؟ + یک شاهکار...یک زیباییِ غیر قابل انکار! ~.~ ~.~.~ فیکشنی که در "کلیشه ترین" و "قابل پیش‌بینی ترین" وضعیت شروع میشه و در "غیر کلیشه ترین" و "غیرقابل انتظار ترین" حالت ممکن ادامه پیدا میکنه.... ~.~ ~.~.~ ژانر : ( روانشناسی جنسی / سمات / رمنتیک / درام / اکشن / سیاسی ... ) کاپل(ها) : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامشخص
𝖳𝗁𝗂𝗋𝗍𝗒 𝖾𝗂𝗀𝗁𝗍 𝖣𝖾𝗀𝗋𝖾𝖾 𝖢𝗂𝗋𝖼𝗎𝗂𝗍 by Nazanin_low
Nazanin_low
  • WpView
    Reads 211,250
  • WpVote
    Votes 22,779
  • WpPart
    Parts 46
•𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱• [مـدار 38 درجــه] تاریکی و خون تمام دنیای من بود! یک سایه از اشتباهاتم حتی نمی‌ذاشت نفس بکشم تا وقتی که تو... تو پاتو توی زندگیم گذاشتی جونگکوک! تو من رو درهم شکستی، بهم بگو کی بهت اجازه داد من رو عاشق کنی سربازِ اعزامی از یگان ضربتی؟ 𓂃ᬉ🪖 نمی‌تونست اشک‌هاش رو کنترل کنه. دست زخمی ولی هنوز زیبای فرمانده‌اش رو بالا آورد و چشم‌هاش رو بست. روی زخمش رو بوسید و بدون توجه به چشم‌های گرد شدۀ مرد، بوسه‌هاش رو تا بازوی عضلانیش ادامه داد و جای باند پیچی شدۀ گلوله رو روی سینۀ برهنۀ مرد بوسید! هنوزم گریه می‌کرد. +اگه از دستتون می‌دادم... می‌مردم فرمانده... لب زد و چشم‌های خیس و نگرانش رو باز کرد و به چشم‌های فرمانده کیم داد... وقتی سکوت مرد رو دید با همون بغض خندید و دستش رو زیر بینیش کشید. +به چی این‌طوری خیره شدین فرمانده؟ -می‌خوام ببینم تا کجا می‌تونی گستاخانه پیش بری! +واقعا؟ واقعا می‌خواین بدونین؟ 𓂃ᬉ🪖 ミ𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝟑𝟖 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭 ミ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 ミ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐖𝐚𝐫, 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜, 𝐒𝐦𝐮𝐭 ミ𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐄𝐜𝐡𝐨