خوانده شده
21 stories
𝗖𝗿𝗮𝘅𝗶𝘀 ᵛᵏ ᴬᵁ by vk_dusk
vk_dusk
  • WpView
    Reads 98,949
  • WpVote
    Votes 9,560
  • WpPart
    Parts 12
• خـلاصـه: جئون جونگ‌کوک باید رضایت شاکیِ برادرش رو به‌دست می‌آورد؛ اما می‌تونست با مایه‌گذاشتن از اعضای بدنش کنار بیاد؟! • بـرشی از داسـتان: - زانو بزن. - چی؟! - خودت که نمی‌تونی خسارتم رو پرداخت کنی؛ اما شاید دهنت تونست راضیم کنه. ✗ اتمام یافته ✗ 𝗡𝗮𝗺𝗲: Craxis ✗ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: Vkook ✗ 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Smut, Mystery ✗ 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: Silvana
I'm sick  by izarQWX
izarQWX
  • WpView
    Reads 6,739
  • WpVote
    Votes 735
  • WpPart
    Parts 5
•~📓「 #MultiShot 」 𝐍𝐚𝐦𝐞: I·ᴍ sɪᴄᴋ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , sᴍᴜᴛ 𝐂𝐨𝐩𝐞: Jᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: @Shadi7v
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 462,630
  • WpVote
    Votes 45,354
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
°!Alpha Jeon!°||°KOOKV° by S_TAEHKOOK
S_TAEHKOOK
  • WpView
    Reads 1,095,375
  • WpVote
    Votes 112,638
  • WpPart
    Parts 40
امگایی مطیع که مجبور میشه به اجبار خانواده اش و راحتی زندگیشون با الفا خون خالص و مغروری جفت بشه.‌‌.. *** Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmin Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:Completed By:S_TAEHKOOK
Enigmas Reino Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 45,892
  • WpVote
    Votes 5,668
  • WpPart
    Parts 6
تهیونگ به مدت هفده‌سال، پرستار وارث نیکولاس کورتز و رهبر آینده‌ی انیگماها بود؛ شهری که هیچ امگا یا بتایی حق نداشت داخلش زندگی کنه. بعداز هفده‌سال تصمیم می‌گیره اونجا رو ترک کنه و به زندگی خودش برسه؛ اما خبر نداره که جئون جونگ‌کوک کله‌شق‌تر از این حرف‌هاست و بهش چنین اجازه‌ای نمی‌ده! به زندگی خودشون برسن؟ برای جئون، زندگیش توی بودن اون امگا خلاصه می‌شد. ‌ ژانر: امگاورس، فلاف، رومنس، اسمات. کاپل: کوکوی.
Casino by Nazanin_low
Nazanin_low
  • WpView
    Reads 106,730
  • WpVote
    Votes 11,432
  • WpPart
    Parts 8
Completed کیم تهیونگ کسی نبود که چیزی رو ببینه، بخواد، و بدست نیاره.. و اون شب توی یکی از سرنوشت سازترین بازی‌هاش توی کازینوی شخصی خودش، چشمش به پسری افتاد که قسم می‌خورد تاحالا مثلش رو ندیده! و اون عروسک از خوش شانسیش، پسر رقیب اون شبش بود و بزرگ‌ترین اشتباه اون مرد شرط بستن روی پسرش بود.... *پسرتو می‌خوام... *چی؟! *جونگکوکِ تو.. حالا شد جونگکوکِ من! ......... couple:Taekook genre:smut. romance
𝘐𝘮𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘦 || KookV by yamiic3
yamiic3
  • WpView
    Reads 505,359
  • WpVote
    Votes 60,966
  • WpPart
    Parts 57
「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه لرزونش کوچ کرد "زندگیش همیشه به تکراری ترین حالت ممکن می‌گذشت و همیشه فکر میکرد یک روز شخصی جنازش رو زیر پتو روی تخت پیدا میکنه، درحالی که بوی گندش تمام خونه رو به کثافت کشونده!" با غرش بلند اون موجود ترسناک، فهمید اونقدرها هم زندگیش کسل کننده نیست... "حداقل قرار بود توسط یک گرگ، گوشت از بدنش جدا شه!" •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈ 𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐘𝐚𝐦𝐢🌱 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯, 𝐡𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐬𝐮𝐦𝐭
+22 more
𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 || 𝓥𝓚𝓸𝓸𝓴 by moni_ir
moni_ir
  • WpView
    Reads 800,432
  • WpVote
    Votes 103,676
  • WpPart
    Parts 46
[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] توافق یعنی تو مال من باشی... عشق توی دنیای مافیا معنایی نداره. یه مافیا به آدم ها مثل اشیا نگاه میکنه، همونطور که وقتی چشمش یه الماس رو میگیره و اونو به هرطریقی به دست میاره، با آدم مورد علاقش هم همینطور رفتار میکنه، به دستش میاره حالا یا به میل خودش یا ... اما چی میشه رئیس با نفوذ ترین گنگ مافیا بفهمه به وجود یه پسر معتاد شده؟ چطور مخدر تخسش رو رام میکنه؟ و چی میشه اگه بفهمه این مخدر خاص تر و خالص تر از چیزیه که فکر میکرده؟ ❥───────────⋆⊰ ₂ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐌𝐨𝐧𝐢 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤 ,𝐡𝐢𝐝𝐝𝐞𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬 ,𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚 ,𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 ,𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭:𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟏/𝟓 𝐄𝐧𝐝:𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟓/𝟒 بوک تیزر داره، توی پارت معرفی تیزرش رو نگاه کنید💎
Unknown Heir (VKook) by armyyon
armyyon
  • WpView
    Reads 374,337
  • WpVote
    Votes 39,893
  • WpPart
    Parts 35
کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین«جیمین تاپ»، سکرت. خلاصه: جونگ کوک سال ها پیش حافظه‌ش رو به همراه پدر و مادرش از دست میده و کنار داییش و پسر داییش یونگی زندگی نرمال و به دور از هیجان و خونریزی ای داره. اما چی میشه که همون خاطرات فراموش شده باعث بشه فردی به اسم کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و زندگی نرمالش رو نابود کنه؟ ژانرها: عاشقانه، مافیایی، کمدی، ازدواج اجباری، اسمات، معمایی، جنایی و اکشن. Start : 03/03/26 End: 03/07/18 *** بخش هایی از فیک: VKook جونگ کوک با حرص داد زد. _ چی میخوای؟! چی از جونم میخوای؟! سمتش قدم برداشت. _ همونی رو که بابا جونت برات به ارث گذاشته. * _ نمیدونم چرا من رو آوردی اینجا و دنبال چی هستی... اما من یه پرنده نیستم که توی قفس زندانیم کنی، من عین ماهیم... دائم از لای دستات سر میخورم. تهیونگ بدون اینکه بچرخه، با صدا پوزخند زد. کمی سر چرخوند. _ پس چطوره نفست رو بگیرم ماهی کوچولو؟ YoonMin _ آره دارم تمومش میکنم، اما نه فقط بخاطر خودم، بخاطر خودمون، بخاطر جون پسری که هیچی نمیدونه و هنوز غرق تاریکی این دنیا نشده. با خشم و بغض فریاد زد. _ دلیل زنده بودنت... همینه که همه میدونن معشوقه منی! Rankings: 🥇Mafia 🥇Bts 🥇Action 🥇Fic 🥇Mystery 🥈Jungkook 🥈Persian 🥈Fiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: Desa🖤
ᴸᴵᵀᵀᴸᴱ ᶜᴴᴱᴿᴿᵞ🍒🍷 by Aylar_
Aylar_
  • WpView
    Reads 199,376
  • WpVote
    Votes 17,138
  • WpPart
    Parts 25
عنوان: Little Cherry 🍒 ژانر: مافیایی، امگاورس، اسمات، رومنس، درام [پایان یافته] کاپل: تهکوک،یونمین(کاپل فرعی) نویسنده:aylar خلاصه: تهیونگ، آلفای خون‌خالص و رئیس بی‌رحم مافیا که دچار اختلالات روانی هم هست، وقتی می‌فهمه جونگکوکِ درون‌گرا، امگای ۱۶ ساله و پسر یکی از بزرگ‌ترین صاحبان شرکت‌های مسکو، جفتشه... همه‌چیز از کنترل خارج می‌شه. تهدید، معامله و کشمکش‌های پیچیده... اما همیشه این‌طور می‌مونه؟ یا سرنوشت، مسیر دیگه‌ای براشون رقم زده؟ یا شاید هم تهیونگ داره چیزی رو ازش مخفی میکنه؟! چنل تلگرام:vkooki_fiction🦋