Vkook
23 stories
..[STRANGER] غریبه by saina-zafari
saina-zafari
  • WpView
    Reads 1,365
  • WpVote
    Votes 84
  • WpPart
    Parts 14
جونگ کوک یه افسر پلیس تازه کاری که برای ماموریت به یکی از جزیره ی ججو فرستاده میشه. غافل از اینکه بدونه سرنوشت چی در انتظارش گذاشته.. «میان عدالت و وسوسه تا کجا کشیده می‌شود؟» "ورژن تهکوک"
No Choice by arin_oo
arin_oo
  • WpView
    Reads 820
  • WpVote
    Votes 152
  • WpPart
    Parts 9
در جهانی که سایه‌ها نفس می‌کشن و عشق، حکم مرگ داره، دو قاتل از گروه SYN با زنجیر خون به هم بسته‌شدن. ته‌هیونگ، مردی با ذهنی عجیب و قلبی پر از عشق. جونگ‌کوک، سلاحی کامل که فقط برای کشتن برنامه‌ریزی شده. میون مأموریت‌هایی که بوی مرگ می‌ده، میون گلوله‌ها، رازها و حافظه‌های پاک‌شده، عشقی زاده میشه که باید وجود داشته باشه. عشقی که هرچه بیشتر رشد می‌کنه، بیشتر می‌سوزونه. و در انتهای این مسیر، فقط یک حقیقت باقی می‌مونه: وقتی قلبت برای کشتن ساخته شده، عاشق شدن، بدترین گناه ممکنه. 🟣 ژانر:روان‌شناختی / جنایی / عاشقانه‌ی تاریک / دلهره‌آور / معمایی / اکشن / درام کاپل:ویکوک
𝙩𝙝𝙚 𝙚𝙮𝙚𝙨 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣:چـشمان اقـیانوس  by cherrylad
cherrylad
  • WpView
    Reads 897
  • WpVote
    Votes 89
  • WpPart
    Parts 15
چـشمان اقـیانوس .~🌊 ⋆。°✩ همه‌چی از یه پروژه‌ی گمشده‌ها شروع شد ✩°。⋆ جایی که نجات، بهای سنگینی داشت... جونگکوک نمی‌دونست، نجات‌دهنده‌ش قربانی همون پروژه‌ست 🖤⚙️ . . . . . ˗ˏˋ 🤍 دستات... دیگه آرامشی برای لمس کردن ندارن ˎˊ˗ می‌دونستی با لمس کردنت من زنده‌م، ولی دریغشون کردی. با هر نگاهت من تو اقیانوس غرق می‌شدم، اما تو چشم‌هاتو بستی و رفتی... و حالا من نهنگِ تنهایِ تهِ اقیانوسم، طلسم‌شده‌ی نبودنت. 🐋💫 . . . : 𓂃 ࣪˖ ִֶָ☁︎ 𝐑𝐎𝐙 𝐇𝐀𝐘𝐄 𝐏𝐀𝐊𝐇𝐒𝐇 : ✦ 𝙨𝙝𝙖𝙣𝙗𝙚 ✦ 𓂃 ࣪˖ ִֶָ☁︎ 𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧:𝙘𝙝𝙖𝙧𝙮𝙮𝙡𝙖𝙙𝙮
For You by AtlasIsSoooDone
AtlasIsSoooDone
  • WpView
    Reads 5,122
  • WpVote
    Votes 703
  • WpPart
    Parts 8
"عجیب نیست که جونگکوک وقتی رئیس کیم تو خطره این‌جوری از کوره در می‌ره و وحشی می‌شه؟ بدون لحظه‌ای فکر کردن، حاضره جونش رو واسش بده!" "همه‌ی ما همینیم احمق. این کارمونه، یادت رفته؟" "ولی واسه جونگکوک فرق داره. فکر نکنم براش فقط حکم یه کار رو داشته باشه." جونگکوک بی‌رحم ترین بادیگارد کیم تهیونگ، کاپوی کیم فامیلیاست. هیچی غافلگیرش نمی‌کنه و از هیچ‌کس وحشتی نداره. بزرگ و کوچیک ازش حساب می‌برن و بهش احترام می‌ذارن. احترامی از جنس ترس و تحسین. (و اگه هر بار که تهیونگ از در تو میاد، زانوهاش شل می‌شن... خب، اینو دیگه واقعا لازم نیست کسی بدونه.) یا: جونگکوک بعد از مرگ پدر و مادرش پیش خانواده کیم بزرگ می‌شه و تمام بچگی و نوجوونیشو با اذیت کردن تهیونگ (و جا باز کردن تو قلبش) می‌گذرونه، تا وقتی که یه اتفاق اونو تبدیل به مرگبارترین سلاح کیم فامیلیا می‌کنه. این فیک جوجوی آسنا می‌باشد🐥❤️ و ماهی مومو🐡🔥
Raven [ ریوِن] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 360,970
  • WpVote
    Votes 58,172
  • WpPart
    Parts 52
زندگیش اونوقتی تغیر کرد که فهمید‌‌‌... فقط اونه که میتونه ازش مراقبت کنه🥀 ... -دهنتو باز کن پسر خوب... -...ولم...کن... لبخند گرمی زد و فک پسر زیرش و محکم تر فشورد... -خوش ندارم حین بوسه همکاری ازت نبینم تهیونگ... چشم هاش و محکم بست و سعی کرد به تن خسته و کرختش حرکتی بده...وزنش زیاد بود و انگار کاملا به زمین پینش کرده... -خواهش میکنم...ولم کن... سرشو جلو برد و گونش و با انگشت شصت نوازش کرد... به جنون رسیده بود... -خیلی زیبایی...جوری که دلم میخواد تا اخر عمرم پیش خودم اسیرت کنم...دکتر کوچولو. -چرا باید بهت اعتماد کنم؟ -واقعا نباید بکنی‌. ... کیم تهیونگ...روانپزشک مرموزی که اخرین پروندش متعلق به یک بیمار خطرناک با هویت جعلیه... ... کاپل:kookv/ vkook کاپل فرعی: ؟ ژانر: دارک رومنس/درام /جنایی_مافیا/اسمات/هپی اند ... روند اپ: دو روز درمیون به بچم عشق بدین... لاویو 🐯🐰
Collapse | VKOOK by dibaphg
dibaphg
  • WpView
    Reads 231,900
  • WpVote
    Votes 12,660
  • WpPart
    Parts 37
Collapse ~ فروپاشی ❖ کاپل ⇐ ویکوک ❖ ژانر ⇐ درام، جنایی، اکشن، معمایی، انگست، اسمات ❖ روزهای آپ ⇐ یکشنبه ها ❖ نویسنده ⇐ Diba جئون جونگکوک، وکیل والا مقام های شهر سئول برای پیدا کردن خواهر گمشده‌اش و رو کردن دست آدمهایی که از شغل و جایگاهشون برای منافع کثیفشون استفاده میکنن به سراغ کیم تهیونگ، مردی که سه سالِ نگاه جوونش رو بخاطر به گردن گرفتن جرم پسر شهردار کیم پشت میله های سرد زندان پیر کرده میره...مجرم بیگناهی که با پا گذاشتن تو مسیر اون وکیل یاغی، بعد از سالها خونه ی امنش رو پیدا میکنه، خونه ای که آوار شدنش آغازگر فروپاشی یک عشق خواهد بود... بخشی از فیــکـــ: _ جونگکوک...اگه نمیخوای... _ مطمئن باش اگه نمیخواستمت هیچ وقت بهت اجازه نمیدادم تا این حد پیش بری، دلباخته‌ی جونگکوک. دلباخته بود...واژه ای که به درستی از دهان پسر برای توصیفش بیان شده بود...دلباخته ای که دلش رو به سراب وجود ابدی یک وکیل باخته بود.
The Watcher | نظاره‌گر by jasmine_so
jasmine_so
  • WpView
    Reads 2,253
  • WpVote
    Votes 592
  • WpPart
    Parts 14
جونگ‌کوک بعد از سال‌ها تلاش وارد دانشگاه میشه، غافل از اینکه هر لحظه زیر نگاه کسیه که نفس‌هاش رو می‌شماره. چشمی که ازش جدا نمی‌شه، سایه‌ای که همیشه قبل از اون سر می‌رسه... ❝تو نمی‌تونی فرار کنی. نه از من، نه از چشم‌هام، نه از سایه‌م. هر کسی بهت نزدیک شه... خونش پای منه❞ عشق یا جنون؟ شکار یا نجات؟ این فقط شروع داستانه... 🔻 ژانر: دارک، روانی، وسواس، عاشقانه، معمایی 🔻 شخصیت‌ها: Taehyung × Jungkook (Taekook) #مرموز#خشن#ترسناک#دارک#تهکوک#taekook #stalker#darkromance
𝗠𝗲𝗿𝗹𝗼𝘁 by vk_dusk
vk_dusk
  • WpView
    Reads 3,074
  • WpVote
    Votes 195
  • WpPart
    Parts 3
• خـلاصـه: شراب چندین ساله‌ی مسابقات رالی، قراره به‌محض دیدن پسری چشم‌وابرو مشکی هوس کنه اون رو برای یک شب روی تختش داشته باشه و البته به اینکه جئون جونگ‌کوک دوست‌دختر داره هیچ اهمیتی نمی‌ده؛ اما تمام ماجرا همینه؟! • بـرشی از داسـتان: - ماشین خوشگلی داری. + اگه روی صندلی عقبش برام زانو بزنی، خوشگل‌تر هم می‌شه. ▸ 𝐍𝐚𝐦𝐞: Merlot ▸ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: VKook ▸ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Thriller, Racing, Smut ▸ 𝐔𝐩: Friday ▸ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Silvana
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 467,656
  • WpVote
    Votes 74,424
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action
Heir of Love by Jinavkook7
Jinavkook7
  • WpView
    Reads 2,183
  • WpVote
    Votes 538
  • WpPart
    Parts 13
"_عقلتو از دست دادی تهیونگ؟ به همجنس خودت علاقمند شدی؟" "_کجای این کار گناهه؟ مگه عشق دست خود آدمه هیونگ؟ " "_بگو... بگو که دارم کابوس میبینم و این واقعیت نداره...بگو که قرار نیست چشمات کسی جز من رو ببینه، دستات تن کسی جز منو لمس کنه و لبات، روی لبای کسی جز من بشینه... بگو که قرار نیست نیلوفر آبیتو ترک کنی شاهزاده من." "_گریه نکن قلبم... میخوای تو بارون چشمات غرق بشم که حتی آسمون هم بفهمه چقدر عاشقتم؟" ⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒ عشق؛ زیباترین احساسی که ندانسته به جانت میوفته و داخل قلبت جوانه میزنه و وقتی به خودت میای، میفهمی نمیتونی ریشه اش رو ببری. عشقی ممنوعه و تلخ در کل تاریخ، میان شاهزاده و رعیت...قلب هایی که ناخواسته و ندانسته به هم پیوند میخورن و حالا...چه کسی میدونه قوانین بی رحم دنیا چه برنامه ای برای آن دو مرد جوان در نظر داره و قلم سرنوشت، قراره چطور داستان عشق اونا رو بنویسه؟ ⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒ ♛Couple: Vkook, Yoonmin ♛Genre: Romance, Dram, Historical, Smut, Royal ♛Ending: Happy end ♛Writer: Jina ♛Chanel: @Vkook_temple7