وقتی همه چیز بهتر بود؛
37 story
Fucking School[complete] بقلم yeganekrm
yeganekrm
  • WpView
    مقروء 144,886
  • WpVote
    صوت 15,356
  • WpPart
    أجزاء 32
+لی من...من متاسفم _متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو +باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟ _نه +نه؟ _نه زین سرشو انداخت پایین... +باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم
+10 أكثر
Betting/ziam ~ By Atusa20 بقلم atusa20
atusa20
  • WpView
    مقروء 101,987
  • WpVote
    صوت 11,026
  • WpPart
    أجزاء 24
جایی که لیام استاد هات زینه! زین پسریه که سر خوابیدن با استادش شرط میبنه لری هم داره ولی کم داستانی شاید کوتاه از زیام !completed! ---- Start : 1st jan 2018 End : 28st jan 2018
+4 أكثر
Yellow&red {Z.M}{completed}  بقلم zahra_284
zahra_284
  • WpView
    مقروء 133,898
  • WpVote
    صوت 14,265
  • WpPart
    أجزاء 73
Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!
The Wedding Date [ Persian Translation ] بقلم themaniro
themaniro
  • WpView
    مقروء 56,973
  • WpVote
    صوت 10,544
  • WpPart
    أجزاء 33
• زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که مامانش انتخاب کرده به یه قرار بره. اون شب یه اتفاقی می افته. اتفاقی که باعث میشه لیام پین رو استخدام کنه تا به عنوان قرار در عروسی برادرش حضور داشته باشه. چیزی که در نهایت، تبدیل به بهترین تصمیمی میشه که تا حالا توی عمرش گرفته. • [ ترجمه فارسی ] [کمپلتد]
far from love [Z.M]°•°[L.S] بقلم sunLAYower
sunLAYower
  • WpView
    مقروء 112,740
  • WpVote
    صوت 17,086
  • WpPart
    أجزاء 75
- الان موقعیتش رو داری اونو بکش، اون قابل بخشش نیست + من نمیکشم چون کشتن بلد نیستم... ولی زجر دادن؟ این چیزیه که بیشتر از نفس کشیدن یادش گرفتم الانم میخوام صدای فریادتو موقع شکستن استخونات بشنوم... این همون موقعیتیه که از دستش نمیدم ------------- ♡ ژانر : عاشقانه، درام ♡ کاپل : زیام، لری ♡ روزهای آپ : یکشنبه ها
Car Lover [Z.M]~[completed] بقلم ngra20
ngra20
  • WpView
    مقروء 341,679
  • WpVote
    صوت 42,398
  • WpPart
    أجزاء 56
معشوقه های اون پسر ماشین ها بودن اما از کجا میدونست میل به دست آوردن اون ال وی ان تک ساخت قراره به کجاها بکشونش؟ #1 - fanfiction #1 - ziammayne
Curse of the wolves  بقلم ZeddyMayne
ZeddyMayne
  • WpView
    مقروء 4,635
  • WpVote
    صوت 746
  • WpPart
    أجزاء 16
سایه‌ی شوم نفرینی که آسایش رو از مردم بی گناه گرفته، به دست منو تو برداشته می‌شه. منو تویی که یک نگاه کوتاه به همدیگه انداختیم بدون اینکه بدونیم سرنوشت مارو برای همدیگه انتخاب کرده. Ziam story, Liam top Werewolves Fantasy تمام شده-
Who are you? بقلم ZiamsNation
ZiamsNation
  • WpView
    مقروء 481,700
  • WpVote
    صوت 56,238
  • WpPart
    أجزاء 75
Highest ranking: #1 in fanfiction [complete] by sadafiiiii تو کی هستی؟ یه فرشته از قعر جهنم... زین مالیک پسری که حامله شد
+17 أكثر
Diplomat ~ by : Atusa20 بقلم atusa20
atusa20
  • WpView
    مقروء 198,065
  • WpVote
    صوت 33,531
  • WpPart
    أجزاء 63
-من نخست وزیرم لیام...این مسخره بازیو تمومش کن +تو نخست وزیری منم همسر نخست وزیرم...این بحثم همینجا تمومه a story by : Atusa20 No. 1 in fanfiction 😎
fools gold (Ziam)(mpreg)  بقلم setidarcy
setidarcy
  • WpView
    مقروء 284,129
  • WpVote
    صوت 37,756
  • WpPart
    أجزاء 50
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بی‌محلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام‌ اما با همه‌ی اینا من بازم عاشقتم :))))