-
22 stories
Messiah River by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 61,820
  • WpVote
    Votes 15,279
  • WpPart
    Parts 51
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]
Perfect Red by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 12,105
  • WpVote
    Votes 3,342
  • WpPart
    Parts 16
"توی ماشینت میشینی و یک لیوان قهوه‌ی سرد به دستت میدن. حکم‌ت رو طوری توی دریا میندازن که لحظه‌ای با خودت فکر نکنی این کوفتی شاید چیز ارزشمندی باشه. مسئولین اسکله هرگز چشم دیدنت رو ندارن. عذاب وجدان به گردنشون چنگ میزنه. چون شاید دو هفته بعد از رفتنت، شایعاتی از شهرک‌ها بهشون میرسه. با هم پچ پچ میکنن؛ اوه، رفیق، فلانی رو یادته؟ همون که موهای کوتاه روشن داشت؟ یک گالن خون شده. یا یک بسته گوشت متحرک شده. این‌ها اسم‌هاییه که میذارن. ما میگیم: منبع. نیروی کار. اون‌ها میگن: گالن خون. بسته‌ی گوشت. و من صادقم، توصیف اون‌ها دقیق‌‌تره. توصیفِ لعنتی اون‌ها حقیقتا خیلی خیلی دقیق‌تره." [CHANBAEK] [Dystopia × Angst] هشدار محتوا: خودآزاری/ توهم/ خون/ حیوان‌آزاری
 hyunlix :  blood lake's swan by ilianse
ilianse
  • WpView
    Reads 15,227
  • WpVote
    Votes 2,190
  • WpPart
    Parts 41
// pheredie's. ‹‹ من زاده‌ی ذهن‌تم، عروسکِ جلاد من، هیچوقت واقعیتی رو توی داستان تو اشغال نکردم، من هیچوقت، وجودیتی تایید شده بجز آینه‌ی چشم‌های تو نداشتم. با این حال، من برای تو تلاش کردم. من هر چقدر بی‌رحم، چیزی هستم که بهش احتیاج داشتی و داری، حتی اگر یک لیلیِ پژمرده‌ی احاطه شده با لجنِ مرداب مغزت باشم، من احتیاجِ تو هستم. ›› - یک پرونده‌ی پیچیده‌ی جنایی، از قتل خانواده‌ی بالرین لی‌فلیکس شروع می‌شه و با آلوده شدن دست‌های امن هوانگ هیونجین به خون انسان‌هایی که نباید، ادامه پیدا می‌کنه، هیونجین موفق می‌شه عروسکِ شکسته‌ی صحنه‌ی ترک خورده‌ی زندگی‌ش رو جایی که باید برگردونه؟ درست بین بازوهاش، برای تامین امنیتی که به خطر افتاده. : hyunlix ,, chanin action . horror . harsh . psycologiy . smut
‌ ‌ ‌  𝖺𝗋𝗍𝗂𝗌𝗍𝗋𝗒 𝗆𝖺𝖽𝗇𝖾𝗌𝗌 ‌ ‌. by kumonia
kumonia
  • WpView
    Reads 257
  • WpVote
    Votes 17
  • WpPart
    Parts 1
- جنونِ هنری. - ژانر : اروتیک، رمنس، جنایی. - وارنینگ: خشونت، قتل، خون، جنون. - وان‌شات - هیونلیکس
𝖻𝗋𝗂𝗍𝗍𝗅𝖾 𝖼𝗋𝗒𝗌𝗍𝖺𝗅 , by kumonia
kumonia
  • WpView
    Reads 335
  • WpVote
    Votes 24
  • WpPart
    Parts 1
رمنس، اروتیک؛ : hyunlix
𝗦𝗮𝘆 𝗦𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗔𝗻𝗴𝗲𝗹 by Artemiskz
Artemiskz
  • WpView
    Reads 78,127
  • WpVote
    Votes 8,736
  • WpPart
    Parts 48
«من رو با اسم‌های مختلفی صدا می‌زنن؛ هیونجین، هوانگ، قاتل، شیطان، شکارچی! تو کدوم رو دوست داری؟» ・ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖣𝖺𝗋𝗄 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾︲𝖤𝗇𝖾𝗆𝗂𝖾𝗌 𝗍𝗈 𝖫𝗈𝗏𝖾𝗋𝗌︲ 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍︲𝖣𝗋𝖺𝗆𝖺︲𝖳𝗁𝗋𝗂𝗅𝗅𝖾𝗋︲𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾︲𝖲𝗆𝗎𝗍︲𝖬𝗒𝗌𝗍𝖾𝗋𝗒 ִ ・ 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 ִ ・ 𝖲𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌 : 𝖢𝗈𝗆𝗉𝗅𝖾𝗍𝖾𝖽 ִ ・ 𝖮𝗋𝗂𝗀𝗂𝗇𝖺𝗅 𝗏𝖾𝗋 : 𝖠𝖻𝖺𝖽𝗂𝗌 ִ #1 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 ㅤ┈┈ ៸៸ نوشته‌ای شکل گرفته میون جنگل، همراه با زوزه‌ی گرگ‌های درنده. به اسارت گرفته شدنِ فرشته‌ توسط شیطانی انعطاف‌ناپذیر؛ آغشته به درد، شکنجه و انتقام‌. ﹔«𝖸𝗈𝗎'𝗋𝖾 𝗆𝗂𝗇𝖾, 𝖠𝗇𝗀𝖾𝗅.»
𝗥𝗶𝗱𝗲 𝗼𝗿 𝗗𝗶𝗲 by Artemiskz
Artemiskz
  • WpView
    Reads 1,342
  • WpVote
    Votes 152
  • WpPart
    Parts 6
﹔𝕷𝖊𝖙 𝕿𝖍𝖊 𝕲𝖆𝖒𝖊 𝕭𝖊𝖌𝖎𝖓 ִ ・ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖬𝖺𝖿𝗂𝖺︲𝖡𝖣𝖲𝖬︲𝖯𝗌𝗒𝖼𝗁𝗈𝗅𝗈𝗀𝗂𝖼𝖺𝗅︲𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 ︲𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾︲𝖳𝗁𝗋𝗂𝗅𝗅𝖾𝗋︲𝖲𝗆𝗎𝗍︲𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾︲𝖣𝖺𝗋𝗄 ִ ・ 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾𝗌 : 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑︲𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 ִ ・ 𝖲𝗂𝖽𝖾 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖲𝖾𝖼𝗋𝖾𝗍 ִ ・ 𝖲𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌 : 𝖮𝗇𝗀𝗈𝗂𝗇𝗀 ִ «مثل یک شیشه‌ی مستحکم خودت رو نشون می‌دی؛ درحالی که اگه دست کسی بهت بخوره، درهم می‌شکنی.» ㅤ ·  ·  ·  نور قرمزی که به علت اتصالی کردن هر از گاهی خاموش می‌شد، مردمک‌ چشم‌هاش رو آزرده‌ و به اضطرابش دامن می‌زد. چهره‌ی خونینش توسط قطرات چسبناک عرق مزین شده و ندیده هم می‌تونست نیشخند نشسته بر لب‌های شکنجه‌گرش رو پشت پلک‌هاش تصور کنه. «امیدوارم بتونی از اون زاویه به خودت نگاه کنی، هان جیسونگ؛ به تن برهنه‌‌ای که توسط من به زنجیر کشیده شده و زیباییِ تکامل یافته‌اش رو به رخ می‌کشه.» ㅤ 🔞 ៸៸ 𝖳𝗁𝗂𝗌 𝖻𝗈𝗈𝗄 𝖼𝗈𝗇𝗍𝖺𝗂𝗇𝗌 𝖼𝗈𝗇𝗍𝖾𝗇𝗍 𝗍𝗁𝖺𝗍 𝗆𝖺𝗒 𝖻𝖾 𝗍𝗋𝗂𝗀𝗀𝖾𝗋𝗂𝗇𝗀 𝖿𝗈𝗋 𝗌𝗈𝗆𝖾 𝗋𝖾𝖺𝖽𝖾𝗋𝗌. 𝖱𝖾𝖺𝖽 𝗐𝗂𝗍𝗁 𝖼𝖺𝗎𝗍𝗂𝗈𝗇.
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,442,832
  • WpVote
    Votes 230,680
  • WpPart
    Parts 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,705,502
  • WpVote
    Votes 127,995
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,514,037
  • WpVote
    Votes 67,713
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟