playlist-myfavorite
10 stories
Eternal meeting  by Hyunlix_Ir
Hyunlix_Ir
  • WpView
    Reads 48,762
  • WpVote
    Votes 4,641
  • WpPart
    Parts 53
عشق واژه غریبیست برای تعریف احساس من به تو.. تو معبد پرستش بودی و من تنها عبدی که چگونه پرستیدن تو را، بلد بود! "تو دقیقا فرق بین زنده بودن و زندگی کردنم بودی و حالا که کنارم نیستی دیگه نمیدونم دارم چیکار میکنم!" "دوست داشتنت دردناکه، و من عاشق این درد شدم!" . . جوانی از جنس رز سیاه که دلدادگیش برای معشوق را خوب بلد بود.. پیوندی نانوشته بین قلب هایی در دورترین فاصله! مردی که برای تمام عمر جسم و روحش با درد عجین شده بود و این بین در پساتوی خیابان های سرد و خیس خورده پاریس دنبال عشقی گمشده و قدیمی میگشت.. . . . پسرک شرقی ای که تک به تک مویرگ هایش در عوض خون، غم رو پمپاژ میکردن.. قلب از دست رفته اش در پی جستجوی زندگی ای بود که هرگز نصیبش نشد! رویاهای از دست رفته اش، به تلخی قهوه ای فرانسوی در کافه موسیو پیری بود که سال ها به مکان امنش تبدیل شده بود.. آیا در این بین لی فلیکس می توانست عاشقی کردن را به سبک مردش بیاموزد و با آسودگی آن را بیان کند یا در نهایت هوانگ هیونجین در این جاده تاریک و طولانی به تنهایی قدم میزد؟ ~~~~~~~~~~~~ ~~~~~~~~~~~~ ~~~~~~~~~~~~ کاپل: هیونلیکس، ویکوک، مینسونگ ژانر: درام روانشناختی -رمانس -تراژدی-مافیا-پلیسی رایتر: هیوما
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,532,376
  • WpVote
    Votes 227,199
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,295,591
  • WpVote
    Votes 221,525
  • WpPart
    Parts 72
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  by vkfic_
vkfic_
  • WpView
    Reads 606,966
  • WpVote
    Votes 81,451
  • WpPart
    Parts 34
هیچ‌وقت توی بدترین کابوس‌هام هم فکر نمی‌کردم برادر ناتنی‌ای که همیشه درباره‌ش می‌گفتن، همون جفتی باشه که سرنوشت برام انتخاب کرده. جئون جونگکوک، یه آلفای مغرور که از ازدواج پدرش با کیم ته‌هی ناراضیه و اون زن رو یه هرزه می‌دونه، اما هیچ‌وقت حتی به ذهنشم نرسیده بود که پسر همون زن، یه آلفای خون‌خالص، جفتش باشه ... یعنی کیم تهیونگ. «تو یه بی شخصیتی که رایحه‌ش حالمو بهم میزنه.» Dagger [ خنجر ] Couple : Taekook , Namjin , Sope تهکوک ، نامجین و سپ [ شیپ یونگی و هوسوک ] Genre : Omegaverse , Action , Romance , Smut Writer : Mahla Instagram : Vkfic_ Telegram : Tkfic Start:1404,01,01 تایم آپ نامنظم
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,434,752
  • WpVote
    Votes 65,136
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
False trust✴️ by psychomic4
psychomic4
  • WpView
    Reads 47,533
  • WpVote
    Votes 6,068
  • WpPart
    Parts 44
اعتماد... هم میتونه انگیزه ای رو بسازه برای ادامه این جهنم به ظاهر زندگی با تکیه به آدمی که نه جزئی از تو بلکه اون خوده تو باشه... هم میتونه وسیله ای بی رحم برای زمین زدنت بشه... وقتی زیر پاهات جوری خالی میشه که با خودت میگی " اصلا زمینی از اول وجود داشته؟" اعتماد غلط یعنی راهی که با خیال راحت توش قدم گذاشتی و خودتو سپردی به تکیه گاهی که سالها دنبالش بودی... ولی... درست زمانی که برمیگردی و عقبو نگاه میکنی، میبینی زمین با هرقدم تو خرد شده و ریخته... میترسی از اینکه بیوفتی، میخوای راهو بیشتر ادامه بدی ولی درست همون موقع... دستی تورو اروم هول میده... اون لحظه سقوط و معلق بودن... همون شکستیه که ما ازش میترسیم اما... شکست واقعی زمانیه که بفهمی اون دستی که هولت داد... مورد اعتماد ترین ادم زندگیت بوده... _______________________________________________ ✴️: تو به من شلیک نمیکنی.... ✳️: امتحانش ضرری نداره... ◾Genre : criminal, action, mystery, smut 🔺Couple : Hyunlix Hope you enjoy it...
Forbidden〰️ by psychomic4
psychomic4
  • WpView
    Reads 60,336
  • WpVote
    Votes 5,594
  • WpPart
    Parts 37
یک عشق... یک رابطه... یک وابستگی... یک کنجکاوی... یک بازی... یک زندگی... میتونه ممنوعه باشه... ممنوعه فقط به معنای اشتباه و غلط بودن، نیست... میتونه یک گناه باشه... گناهی که شیرینه... مجذوب کنندس... اغواگرانس... مثل الکله... یا شایدم یه زهر سمی و مرگبار اما... مرگی خودخواسته که حاضری زهر رو بچشی و فقط همون چندثانیه اخر ازش لذت ببری و بعد... مرگ... ممنوعه اما زیبا و فریبنده... مثل یک گل در ظاهر زیبا... اما... کشنده... _________________________________________________ ✴️: ما گناهکاریم اما... این زیبا نیست؟ ✳️: زیباترین گناهه... میخوام یه گناهکار باشم و درد بکشم... چون دردش کمتر از ندیدن توعه... 🔶Couple : Hyunlix 🔶Genre : fantasy, part of a life, angst, smut 🔶 آپ : روز های زوج 💠Hope you enjoy it...
Friends or more?  by psychomic4
psychomic4
  • WpView
    Reads 75,572
  • WpVote
    Votes 5,476
  • WpPart
    Parts 28
این نخ های وصل و پینه شده که تکه های نامنظم و کوچک و بزرگ قلبم و روحمون رو مثل پارچه های چند رنگ شده بهم وصل میکنه گویی یک عروسک با پارچه های چهل تکه میدوزی تا دوباره مثل روز اولش بشه...اینها همون قطره های اخر برای حفظ جاذبه ی بی رحم و بی قانونی به اسم رابطه و عشقه...همون مقاومتی که با وجود زخم های باز و عمیق لایه های بیرونی و درونی وجودت میخوای زانوهای دردناکت رو بلند کنی و جلوی اون خشمی که سرچشمه ی وابستگی خطرناک و زهرماننده رو بگیری و دوباره و دوباره... بغلش کنی... بهش بگی چیزی نیست... من خوبم... گریه کنه و داد بزنه... بگه متاسفه... برای اینکه بهت سیلی زد... بگه متاسفه... برای اینکه متولد شد تا سرت داد بزنه... بگه نرو... و زجه بزنه برای موندنت... اما تو بگی... من خوبم...اروم باش... درست میشه... درستش میکنیم چون من نمیرم... و درست همون لحظه... از لای اون نخ های دوخته شده... خون چکه کنه... ___________________________________________________ ✴️ درد داره؟ منو میبخشی؟ ازم متنفری؟... ✳️ اره... درد داره... خیلی زیاد... نه... نمیبخشمت... هیچوقت... ولی... ازت متنفر نیستم... ___________________________________ 🔶 Couple : Hyunlix 🔶Genre : psychology, smut, harsh, slice of life 🔻آپلود : روز های فرد ❇️Hope you enjoy it...
Underworld by psychomic4
psychomic4
  • WpView
    Reads 17,384
  • WpVote
    Votes 1,701
  • WpPart
    Parts 25
یکی برای زندگی می‌جنگه... یکی برای انتقام می‌جنگه... یکی برای خانوادش می‌جنگه... یکی برای عشق می‌جنگه... یکی برای خودش می‌جنگه... و یکی برای خاطراتش... حتی اگه سرنوشت، از اول حکمش مرگ بوده و بس... تو برای چی میجنگی؟ ________________________________________ ✴️: در دنیای تو پسرم... غیر از این خدای ما... خدایی هست؟ ✳️: نه پدر ناپلئون... ما هیچ خدایی نداریم...چون...دنیای ما فراتر از شیاطین و درمقابل خدای این دنیاست... ____________________________________ 🔺Couple : Hyunlix , ... 🔺Genre : Supernatural, Vampire, Fantasy, Angst, Smut روز های آپ : جمعه ها 💠Hope you enjoy it...