My favorite
22 story
Yeonbin Life in TxT بقلم TXTfanfic_iran
TXTfanfic_iran
  • WpView
    مقروء 33,122
  • WpVote
    صوت 3,544
  • WpPart
    أجزاء 14
کاپل : یونبین یونجون تاپ نویسنده : ABat
+2 أكثر
𝙊𝙪𝙧 𝙃𝙚𝙖𝙧𝙩𝙨 𝙈𝙚𝙩 𝘿𝙚𝙨𝙩𝙞𝙣𝙮 𝙄𝙣 𝘼𝙪𝙩𝙪𝙢𝙣 🍁 بقلم Polaris_18
Polaris_18
  • WpView
    مقروء 5,747
  • WpVote
    صوت 1,449
  • WpPart
    أجزاء 32
Couple : Taegyu𖤐˚. Genre : romance , angst , slice of life Writer : Polaris ⸙ ″زندگی کتابی کهنه با ورق‌هایی کاهی بیش نیست، داستانی مشخص که ما هیچ اختیاری برای انتخاب کردن نقشمون، زندگیمون و یا حتی پایانش نداریم... به این طرح از پیش تعیین شده میگیم سرنوشت! چی میشه اگه دربرابر سرنوشت زانو نزنی و بجنگی؟ بومگیو تمام زندگیش رو صرف جنگیدن با سرنوشت کرده بود، با سرنوشتی که بی‌رحمانه براش نوشته شده بود اما اینبار دیگه قرار نبود بجنگه...! نه از روی اجبار و نه چیز دیگری، با خواست خودش!... و تهیون، پسری که رازی بزرگ در بین خاطرات کم رنگ بچگیش دفن شده فکرش رو هم نمی‌کرد که با راه دادن بومگیو به داخل دایره زندگیش باعث به وجود اومدن مشکلاتی بشه که جون عزیز ترین فرد زندگیش رو بگیره، فقط برای اینکه خودش بتونه زنده بمونه!...″
+6 أكثر
monster  بقلم shinNabiiiii
shinNabiiiii
  • WpView
    مقروء 1,814
  • WpVote
    صوت 292
  • WpPart
    أجزاء 27
دکتر ارشد چوی یونجون؟ دکتر کانگ تهیون؟ دکترچوی بومگیو یا دکتر کای؟ دستای کی جوهری بود؟ اگه اون روز بارون نمیبارید سوبین میتونست اون دفتر خاطراتو بین کتابای دور ریختنی پیدا کنه؟ ژانر: معمایی، عاشقانه، درام کاپل: سکرت، سکرت کارکتر ها: چوی سوبین، چوی یونجون، چوی بومگیو، هیونینگ کای، کانگ تهیون، چوی جیهون.....
༒︎𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍'𝒔 𝑻𝒖𝒓𝒏༒︎ (𝑌𝑒𝑜𝑛𝑏𝑖𝑛) (𝑇𝑒𝑎𝑔𝑦𝑢) بقلم Nara_stay
Nara_stay
  • WpView
    مقروء 3,335
  • WpVote
    صوت 433
  • WpPart
    أجزاء 12
ᴅᴠᴇɪʟ's ᴛᴜʀɴ "بدل شیطان" ᴄᴏᴜᴘʟᴇ᎓Yeonbin, Taegyu ɢᴇɴʀᴇ᎓ᴀɴɢsᴛ, ᴅʀᴀᴍᴀ, ᴄʀɪᴍᴇ, ᴍʏsᴛᴇʀɪᴏᴜs •روز آپ:شنبه ها ༆༄༆༄༆༄༆༄༆༄ ✍︎ بومگیو یه دادستان تازه کاره که تو دوران کودکیش به شدت مورد آزار و شکنجه قرار گرفته و از اون زمان با دیدن هر نوع خشونتی از حال میره، و در این بین مجبوره با یه کالبدشکاف عجیب غریب و مغروری که اصلا علاقه ای به برقراری ارتباط با افراد دورو برش نداره برای حل کردن پرونده هاش همکاری کنه. از اون طرف یونجون دوست صمیمیه بومیگو قسم خورده هر طور شده از دوستِ عزیزش محافظت کنه. چی میشه اگه یونجون عاشق سوبین همکار و دوستِ دوران کودکیش بشه که هیچی درباره ی عشق و احساسات نمیدونه؟
Hi dear neighbor * سلام همسایه عزیز (Yeonbin یونبین |Taegyu تهگیو ) بقلم watermelonsugar_hii
watermelonsugar_hii
  • WpView
    مقروء 4,148
  • WpVote
    صوت 620
  • WpPart
    أجزاء 10
♡ سوبین و یونجون فقط همکلاسی بودن. چی میشه یونجون سر راه سوبین سبز بشه. حتی دم خونه اش ♡کاپل : یونبین Yeonbin, با چاشنی تهگیو ♡ ژانر: رمنس، روزمره ♡نویسنده : watermelonsugar_hii ♡وضعیت: در حال آپ . . ‌. این داستان ساده تر از چیزیه که فکرشو میکنید♡ ♡ Hi dear neighbor ♡
"Love Is Love👨🏻‍❤️‍👨🏼" بقلم lonely6104
lonely6104
  • WpView
    مقروء 313
  • WpVote
    صوت 37
  • WpPart
    أجزاء 1
"Love Is Love" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin" "Short story" -------------------------------- "عشق،عشقه♡..."
ᴍʏ ᴘᴇᴛᴀʟ | گلبرگ من بقلم Dante_1997
Dante_1997
  • WpView
    مقروء 246,580
  • WpVote
    صوت 26,250
  • WpPart
    أجزاء 100
گلبرگ من [ ویکوک] [ کامل شده ] Genre : Hybrid , Mpreg, Romance , Fluff، Dram کیم تهیونگ که به مافیای دارو معروفه و صاحب یکی از بزرگترین شرکت های داروسازی در کره است، در لابراتوار شرکت رقیب تخلفی رو میبینه. استفاده از یک هایبرید خرگوش بی گناه برای تولید دارو و زندانی کردنش ؟؟ این قطعا چیزی نبود که کیم بتونه نادیده بگیره ، مخصوصا اگر اون هایبرید بانمک و می‌شناخت...
Love U More than Chocolate Pizza  بقلم AtlasIsSoooDone
AtlasIsSoooDone
  • WpView
    مقروء 1,570
  • WpVote
    صوت 209
  • WpPart
    أجزاء 3
"اُمگای من خل شده، داره منم خل می‌کنه!" "الان جدی بود که گفت من مسخره‌ش کردم و گفتم قد خرس شده؟ بابا من فقط یه کلمه در اومدم گفتم امشب به جای غذای گوشتی یه چیز دیگه بخوریم!" _______ جونگکوک بارداره. منتظر یه دوقلوئه و هفت ماهشه. هورمونا سر به جونش گذاشتن. زود از همه‌چی می‌رنجه، از کوره در می‌ره و سر کوچکترین چیزا حسابی کولی‌بازی در میاره. و تهیونگ... خب تهیونگ اون‌قدردوسش داره که کم مونده خودشو براش نفله کنه :)
Our dream love بقلم NoraRjLove
NoraRjLove
  • WpView
    مقروء 1,999
  • WpVote
    صوت 263
  • WpPart
    أجزاء 6
«عشق رویایی ما» +نمیفهمم یونجون! _مسئله همینهه سو!! اینبار فریاد یونجون کل فضای خونرو پر کرد.. یونجون سرشو پایین گرفته بود..ولی ریز سریع اشکاش و هق هقاش کاملا گریشو لو میداد.. _مسئله همینه سو...تو هیچ وقت نمیفهمی... سرشو بالا اورد و سوبین با بهت به قیافه گریونش نگاه کرد.. _هیچ وقت..نمیفهمی چه جوری داری زندگیمو جهنم میکنی.. هقی زد: و هیچ وقت نمیفهمی با این حال تا اخرین لحظه زندگیم میخوام کنارت بمونم... ________________________ چوی سوبین و چوی یونجون وارس های شرکت jko و ysm دوساله برخلاف نظر خانوادشون ازدواج کردن...مشکل جاییه که سوبین کاملا به خانوادش متعهده و تلاش میکنه کاری کنه خانوادش بهش افتخار کنن و در عوض یونجون..درحالی که داره زیر فشار خانواده خودش و خانواده همسرش له میشه تلاش میکنه زندگیشو سامون بده.. ♡yeonbin♡ ♡taehgyu♡
"RED BLIND"  بقلم nooorooomi
nooorooomi
  • WpView
    مقروء 869
  • WpVote
    صوت 127
  • WpPart
    أجزاء 9
name: red blind couple: soojun, taegyu,.. "در حال اپ.." خلاصه: زمانی نیروی قرمز دنیا را در برگرفته، مردم ناخوداگاه به دو دسته ی خوب و بد تقسیم میشن! مینی و چوی یونجون هر دو مامور های دولتی و جاسوس های دو کشور تایلند و کره جنوبی هستن که وظیفه دارن نابینای قرمز رو دستگیر کنن! بخشی از داستان: دختر سریع دوربینش رو بیرون اورد و شروع به ضبط صحنه ها و جسد ها کرد! یونجون شمشیری که از نیروی قرمز سهمش شده بود رو بیرون اورد و اروم اروم قدم میزد، صدای دختر سکوت رو شکونده بود.. "سلام به همگی، بنده نیچا یونتاراراک هستم ملقب به مینی یک تایلندی هستم! زمانی که این ویدیو رو میگیرم هفده اوت سال دو هزار بیست و یک هست! زمانی که نیروی قرمز تمام جهان رو در بر گرفته کسانی هستن که از این نعمت الهی در راه نابودی استفاده میکنن که توسط اف بی ای امریکا نابینایان قرمز خوانده شده اند! من و چوی یونجون مامور دولتی کره ی جنوبی برای دستگیری نابینای قرمز تمام تلاشمون رو خواهیم کرد!"