فانتزیای موردعلاقم🛐🛐
11 stories
••💮SignMate💮••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 529,668
  • WpVote
    Votes 88,658
  • WpPart
    Parts 88
تو دنیایی که همه وقتی هجده ساله میشن یه نشانه روی مچ اشون برای شناسایی نیمه گمشده اشون ظاهر میشه بیون بکهیون نشانه ای نداره!اونم مثل هر هجده ساله دیگه ای روز تولدش با شور و شوق مچ اش رو چک کرد اما هیچ خبری از اون نشانه خاص که قرار بود به بکهیون سرنوشت اش رو نشون بده نشد! بکهیون اون روز تصمیم گرفت که هیچوقت نذاره کسی رازش رو بفهمه و دنبال سرنوشت اش جای دیگه ای بگرده...چهار سال بعد همون سرنوشتی که در حق بک بی انصافی کرده بود اون رو به خونه پارک چانیول کشوند.یه طراح مانگا بد اخلاق که فقط یه دستیار سر به راه میخواد...اما خوب بک داستان ما هرچیزی هست جز سر به راه! چه حسی داره وقتی بدونی همه تو دنیا یه جفت دارن و فقط تو جا موندی....؟؟ 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - چه خوبه اینجوری یکی به آدم برسه؛ تا حالا کجا بودی پارک چانیول؟! + احتمالا بدون اینکه متوجه باشم داشتم دنبال تو میگشتم..! #Chanbaek 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - ازم بدت مياد؟ + مشكل اينه كه هركاری ميكنم، بدم نمياد! #hunhan 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - میدونی تازگی ها دارم فکر میکنم شاید ارزش این همه تلاش رو نداشتی.. و این بدترین حس دنیاست.. #kaisoo 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 Story Started: 18.01.2017 Story Finished: 13.11.2017 💮هم نشان 💮کاپل ها: چانبک.هونهان. کایسو 💮ژانر: رمنس. زندگی روزمره. فانتزی
𝐻𝑎𝑟𝑚𝑜𝑛𝑖𝑎. by Lilastoryteller
Lilastoryteller
  • WpView
    Reads 16,723
  • WpVote
    Votes 2,700
  • WpPart
    Parts 13
بکهیون ، امگای کتاب فروش با رایحه یاسمن ، که دورگه از یه مادر مراکشی و پدر کره ایه ، عاشق سکون زندگیشه. تنها آرزویی که داره حفظ این ریتم تکراریه، بدون هیچ تغییری. اما یه روز تو آخرای تابستون یه مرد درشت هیکل به کتابفروشیش میاد و تهدیدش می‌کنه اگه باهاش ازدواج نکنه به دولت خبر میده که غیرقانونی اینجاست و طبق قوانین برای امگایی مثل اون، برگشتش به کشور جنگ زدش حتمیه. بکهیون بیست و سه ساله هیچوقت نمی‌خواست امگای پارک چانیول بشه- آلفای سی و پنج ساله ی ارتشی که تنها چیزی که ازش دیده میشه اخم دائمیه بین ابروهاش و یه سایه سیاهه، سایه ای با رایحه عود بُرمه ای . ❦︎فیکشن : Harmonia ❦︎کاپل ها : چانبک ❦︎ژانر : امگاورس ، رمنس ، درام ، اسمات ❦︎محدودیت سنی :+18 ❦︎نویسنده : @lilanotes
One Big Miracle🐺 [ Book #2 of Miracle series☄ ] by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 124,382
  • WpVote
    Votes 25,338
  • WpPart
    Parts 26
بکهیون از حیوون ها متنفره و اوج تنفرش هم نسبت به سگ هاست...و تنها علتی که داره به اجبار توی یه پت شاپ کار میکنه بی پولیه...اما یه روز شیومین که یکی از عزیزترین دوستهاشه ازش درخواست میکنه یه مدت از یه هاسکی که تو عملیات اتش نشانی اسیب دیده مراقبت کنه و بکهیون چون نمیخواد قلب دوستش رو بشکونه قبول میکنه... بکهیون حتی احتمالش هم نمیداد که این اتفاق قراره زندگیش رو عوض کنه و یه روز اون هاسکی تبدیل بشه به یه پسر با درشت ترین چشم ها و کشنده ترین لبخند هایی که دیده... شاید این قراره اولین و تنها ترین معجزه زندگی بک باشه... 🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐 🐕کاپل ها: چانبک(اصلی). شیوچن 🐕ساید استوری :" #معجزه_کوچک_من " 🐕ژانر:رمنس.روزمره.فانتزی .فلاف.کمدی 🐕تعداد پارت : 24 🐕محدودیت سنی: 18+ NC 🐕نویسنده : #SilverBunny 🐰🌸🌿 • مَستر وقتی یودا درد داره زخمش رو میبنده و میذاره یودا سرش رو روی پاش بذاره .. یودا هم میخواد از مَستر مراقبت کنه .. مَستر حتی بوی خوشمزه ای میده..!
Lost my mind. by polargreen
polargreen
  • WpView
    Reads 89,379
  • WpVote
    Votes 29,630
  • WpPart
    Parts 52
🕯️COMPLETED🕯️ روزهای با تو بودن، دیگه برای من قابل لمس نیست و انگار تمام اون روزها رویا بودن، تمام اون روزها خوابِ شیرینِ من در انتهای یک روزِ سرشار از نداشتنِ تو بودن و اون خوابِ شیرین مدت‌هاست که توسطِ شب به تجاوز رسیده و من بدن زخمی و خونی خاطرات و رویاهام رو روی دست‌های ناتوانم بلند میکنم تا تمیزشون کنم... اما چرا مدام خونی‌تر میشن؟ هم دست‌هام و هم رویاها و خاطراتم! حالا تمام روزها، هوای منفیِ بیست درجه‌ی تنهاییه و رادیو اعلام نمی‌کنه که امروز چندمین روزِ بدون تو بودنه... -Couple : Chanbaek (baekyeol), Sebaek. Other. -Genre : Drama, Romance, Fantasy, Smut(+18), Angst.
🐾 • Catnip •🐾 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 399,018
  • WpVote
    Votes 125,535
  • WpPart
    Parts 52
🏺✨ بکهیون یه هایبرد پاپیه که درست از وقتی که به بلوغ هایبردی رسید و فهمید وقتی زیادی هیجان‌زده میشه دم و گوشاش بی اجازه میان بیرون چشم‌هاش روی گربه همسایه زوم شده بود. درست شنیدید گربه همسایه! ولی خب اقا گربه ما پارک چانیول حوصله پاپی‌ها رو اصلا نداره و فقط ترجیح میده گوشه اتاقش چرت بزنه و هیچکس هم مزاحمش نشه. بکهیون خیلی برای جناب گربه صبر کرد تا نگاش کنه ولی بی‌فایده بود... " یه سری چیزها رو هیچوقت نمیشه عوض کرد! " این رو بکهیون خوب یاد گرفته ولی اگه پای یه کم جادو بیاد وسط چی؟ ✨🏺 🐈 اسم فیکشن : Catnip 🌿 کاپل : چانبک 🐈 ژانر : رمنس.فانتزی. فلاف 🌿محدودیت سنی : 18+ 🐈 نویسنده : SilverBunny 🕰️ وضعیت : پایان یافته ✔️
𑁍᪥Spiraea𑁍᪥ by fujinsasha
fujinsasha
  • WpView
    Reads 131,332
  • WpVote
    Votes 25,120
  • WpPart
    Parts 53
بکهیون علی‌رغم سختی‌ها امگای خوشبختی بود. تو یه محله قدیمی و صمیمی به همراه برادر کوچیک‌ترش زندگی میکرد و توی زندگیش فقط دنبال یک چیز بود، آرامش. منتظر بود آلفایی که از نوجوونی به‌همدیگه علاقه داشتن بهش پیشنهاد بده تا جورچین خوشبختی ناچیزش، کامل بشه. ولی همه‌چیز شروع به دگرگونی کرد و به ویرانی رسید وقتی رفتار نامزدش عجیب شد و سروکله آلفایی با عطر سدار لبنانی تو زندگیش پیدا شد... . . ‌. اسم: اسپیریا᪥𑁍 کاپل‌ها: چانبک، هونهان، چانگمین&تهیانگ ژانر: امگاورس، رومنس، درام، مافیایی (محدودیت سنی +18🔞) نویسنده: #SASHA
🌱𝗽𝗲𝗮𝘀🌱 by Rubyl10
Rubyl10
  • WpView
    Reads 2,117
  • WpVote
    Votes 472
  • WpPart
    Parts 3
🌱پایان یافته🌱 برای لحظه‌ای احساس کرد محیط اطرافشون تا حدودی تاریک شد. انگار ابرها برای لحظه‌‌ای جلوی خورشید قرار گرفتن تا به بکهیون موقعیتی برای فرار بدن. باید فرار می‌کرد تا قبل از اینکه چانیول هم اون رو "هیولا" صدا بزنه‌. به نظر امروز نخود فرنگی‌ها اشتباه کرده بودن! 🌱☂🌱☂🌱☂🌱 🌱فیک: نخود فرنگی 🌱کاپل: چانبک 🌱ژانر: رمنس، روزمره، درام
🌿Scent of the lemon by NeomaStory
NeomaStory
  • WpView
    Reads 22,220
  • WpVote
    Votes 5,472
  • WpPart
    Parts 30
• 𝑺𝒄𝒆𝒏𝒕 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒍𝒆𝒎𝒐𝒏🍋 [レモン の 香り] ~ 𝒂 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌 𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚. 🌿رایحه لیمو [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] چی میشه اگه یه روز تابستونی، توی یکی از محله های سرسبز دور افتاده از شهر، یه پسر ریزجثه با بافت لیمویی سر و کله‌ش توی زندگی چانیول پیدا شه و باعث شه اون پسر قدبلند که تا الان به اطرافش بی‌اعتنا بود، حالا از خودش بپرسه: _ چطوری توی این فصل بافتنی تنشه؟! و هیچکس نمیدونست پشت همین سوال ساده، چه رازی پنهان شده.. • نویسنده | 𝑵𝒆𝒐𝒎𝒂 • ژانر | فلاف، روزمره، معمایی، فانتزی، اسمات ^^ • چنل تلگرام | 𝐍𝐞𝐨𝐦𝐚𝐒𝐭𝐨𝐫𝐲@
♤ Desdemona ♤ by Viaiba
Viaiba
  • WpView
    Reads 18,129
  • WpVote
    Votes 3,038
  • WpPart
    Parts 14
دو خانواده مافیایی که به خون هم تشنه ان و برای کشتن همدیگه لحظه شماری میکنن .. چانیول آلفای خانواده نیکولایچ ، از یه پدر صربستانی و مادر کره ای و بکهیون امگای خانواده بیون ... این دو نفر هیچوقت فکرنمیکردن وسط دشمنی که خانواده هاشون باهم دارن ؛ عاشق همدیگه بشن . قرار های یواشکی همراه با ترس و لرز ؛ بوسه و لمس های سریع وسط مهمونی های بزرگ و دور از چشم بقیه ، کادوهایی که از سر ترس قایم میشدن ، تعصبی که روی همدیگه داشتن ، سرانجام همه اینا به یه ازدواج پنهانی منجر شد ‌. ولی هیچکدوم نمیدونستن که عشق و ازدواجشون قراره یه جنگ بزرگ بین دو خانواده رو شروع کنه . ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ ♤ ʜᴜɴʜᴀɴ ♧ ᴋʀɪꜱʜᴏ♡ ɢᴇɴʀᴇ : ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ , ᴍᴀꜰɪᴀ , ᴍᴘᴇʀɢ , ᴅᴀʀᴋ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ꜱᴍᴜᴛ ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
The Type [ Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 226,750
  • WpVote
    Votes 43,430
  • WpPart
    Parts 68
دو نفر که آشنا شدنشون یه حادثه، عاشق شدنشون یه اتفاق و جدا شدنشون یه فاجعه بود. دونفری که کنار هم بهترین، شادترین و جذاب‌ترین کاپل رو تشکیل میدادن و به دور از هم پر از نقص بودن. دو نفر که سال‌ها پیش مسیرشون رو از هم جدا کردن. یکی برای تحصیل به آمریکا میره و روز به روز پیشرفت میکنه و دیگری، توی کره میمونه و... به قعر جهنم سقوط میکنه. پارک چانیول... آلفای مغرور و جدی‌ایی که به زودی قراره ازدواجش با دختر بزرگترین سهامدار شرکت‌های زنجیره‌ایی Mitchel اتفاق بیوفته. بیون بکهیون، امگایی که خانواده و دوستانش طردش میکنن، مجبور میشه درس و دانشگاهش رو ول کنه تا... بچه‌ایی رو که پدرش خبری از وجود داشتنش نداره بزرگ کنه. زندگی بعد از چهار سال... چه چیزی براشون داره؟ این دیدار مجددشون چطور میتونه رخ بده؟ آیا اون دلخوری‌ایی که از هم دارن، مانع این میشه که باز هم عاشق همدیگه بشن؟ ژانر داستان: فانتزی،امگاورس، رمنس، درام،اسمات، انگست، امپرگ