Jinavkook7
- Reads 862
- Votes 254
- Parts 10
"_عقلتو از دست دادی تهیونگ؟ به همجنس خودت علاقمند شدی؟"
"_کجای این کار گناهه؟ مگه عشق دست خود آدمه هیونگ؟ "
"_بگو... بگو که دارم کابوس میبینم و این واقعیت نداره...بگو که قرار نیست چشمات کسی جز من رو ببینه، دستات تن کسی جز منو لمس کنه و لبات، روی لبای کسی جز من بشینه... بگو که قرار نیست نیلوفر آبیتو ترک کنی شاهزاده من."
"_گریه نکن قلبم... میخوای تو بارون چشمات غرق بشم که حتی آسمون هم بفهمه چقدر عاشقتم؟"
⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒
عشق؛
زیباترین احساسی که ندانسته به جانت میوفته و داخل قلبت جوانه میزنه و وقتی به خودت میای، میفهمی نمیتونی ریشه اش رو ببری.
عشقی ممنوعه و تلخ در کل تاریخ، میان شاهزاده و رعیت...قلب هایی که ناخواسته و ندانسته به هم پیوند میخورن و حالا...چه کسی میدونه قوانین بی رحم دنیا چه برنامه ای برای آن دو مرد جوان در نظر داره و قلم سرنوشت، قراره چطور داستان عشق اونا رو بنویسه؟
⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒⭒
♛Couple: Vkook, Yoonmin
♛Genre: Romance, Dram, Historical, Smut, Royal
♛Writer: Jina
♛Chanel: @Vkook_temple7