HaniRahmanpoor
- Reads 896
- Votes 274
- Parts 21
کیم تهیونگ آلفای خون خالصی که عشق رو ضعف میدید عاشق نفری شد که فهمید
دشمنشه .....
و در واقع دشمنش جئون جونگ کوکه آلفای اصیل زاده
.....
_تهیونگ من نمیخوام دلیل نگرانی هات و اذیت شدنت باشم باید از اول بهت میگفتم!
_پس دلیل زندگی کردنم باش آلفا......اسلحه ام باش بِرتا!
_ترکم نمیکنی اِروس؟
_بند روح سیاهم به تو وصله!ترک کردن؟اون روزی که میمیرم هم ترکت نمیکنم!
|
____________________________________________________________________
دو پسری که از خانواده هاشون ضربه خوردن...
از نزدیکانشون،قرار بود همه چیز برنامه ریزی باشه ولی دو آلفا نتونستند این بازی رو ادامه بدن،گرفتار عشقی شدن که ول کن نیست و ریز به ریز از این عشق به متلاشی شدن نزدیکه!اما چرا متلاشی؟
این متلاشی شدن تکه هاش تبدیل میشه به خاطره های فراموش نشدنی یک زندگی!
جونگ کوک با برنامه به کیم تهیونگ مسابقه دهنده ی ماشین رانی نزدیک شد،اما فارغ از اینکه توی بد ترین شرایط متوجه شد که اون.....
«جفتشه»
کیم تهیونگی که از هرچی احساسه فراری بود چون کل زندگیش طرد شد!
با یه بار دیدن رئیس مافیای اوبسیدین جئون جونگ کوک،زندگیش متلاشی شد.....
متلاشی ای از جنس عشقی در دل سیاهی و تاریکی....
هپی اند....
Happy end........
____________________________________________________________________
|
نویسنده:haniv
ژانر: دارک رومانس:اسمات:امگاورس:مافیایی
کاپل:kookv vkook