tomorrowx's Reading List
155 stories
Forgotten Music Vkook  by raya_pcy6104
raya_pcy6104
  • WpView
    Reads 24,250
  • WpVote
    Votes 2,462
  • WpPart
    Parts 67
موسیقی فراموش شده |Fiction:Forgotten music |Couple:Vkook,VMin,secret ... |Gner:romance,angst,smut,drama |season¹•²•³:full ~~~~~~~~~~~~~ -من برای تو چیم؟یه عروسک سکسی؟ +الان نمیتونم بگم ولی.... مطمئنا یه چیز فرا تر از یه عروسک هستی. ~~~~~~~~~~~~~ جونگکوک برای در آوردن خرج زندگیش دست به هرکاری میزنه حتی فریب دادن مردای کله گنده و پولدار...تا وقتی که سر کله ی تهیونگ به زندگیش باز میشه ولی خبر نداره که تموم اینا یه نقشست °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° تاریخ شروع فصل 1 :۱۴۰۲/۱۱/۱۱ تاریخ پایان فصل 1 :۱۴٠۳/۵/۲۶ تاریخ شروع فصل 2 :۱۴٠۳/۶/۱۱ تاریخ پایان فصل 2: ۱۴٠۳/۸/۲۹ تاریخ شروع فصل 3: ۱۴٠۳/۹/۴ تاریخ پایان فصل 3: ۱۴٠۴/۷/۲۷
UnConscious | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 274,742
  • WpVote
    Votes 27,720
  • WpPart
    Parts 55
مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر فرانسه برای نشون دادنِ ذوق هنری نمایشیش، گالری نقاشیش رو برگزار کرده، عشقش رو دوباره ببینه؟! درست وقتی که با یه اسلحه ی دسته مرواریدی سفید، لای دو ابروی نخست وزیر رو نشونه رفته و با آرامش مشغول شمردنه... "سه" "دو" "یک" و لحظه ی بعد خشابِ اسلحه ای که جای خالیِ گلوله ش رو حس میکنه...! UnConscious Wr: Shamim Main Couple: VKooK Genre: Dram,Romantic,smut,Crime,Amnesia
𝖱𝖤𝖯𝖱𝖨𝖲𝖠𝖫 𝖲𝖯𝖨𝖱𝖠𝖫🍷 by nill_vk
nill_vk
  • WpView
    Reads 177,691
  • WpVote
    Votes 20,630
  • WpPart
    Parts 25
تهیونگ ووکالیست گروه معروف راک‌، بی تی اس با میلیون ها طرفداره. اما هیچ‌کس نمی‌دونه پشت این گروه معروف یک گنگ بزرگ مافیایی پنهان شده. گنگی که کاملا تحت حمایت دولت کره‌ی جنوبیه و متحدین قدرت مندی در همه‌جای جهان داره. داستان از یه گفت و گوی ساده توی بار بین تهیونگ و جی‌پارک، دوتا از قدرتمند‌‌ترین رئسای مافیای آسیا شروع می‌شه. تهیونگ از همون اول هم می‌خواست، جی پارک رو تحریک کنه تا حاضر بشه باهاش پای میز قمار بیاد. اما چیزی که بقیه نمی‌دونستن این بود که تهیونگ در قبال واگذار کردن دراگ جدیدش جی پارک رو وسوسه می‌کنه تا روی دوست پسرش، جونگ‌کوک شرط ببنده! اون جونگ‌کوک رو می‌خواست، به هر قیمتی. 𝑵𝒂𝒎𝒆: #Reprisal_Spiral 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: VKook 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: Drama┃Mafia┃Romance┃Smut
𝐒𝐰𝐞𝐞𝐭 𝐓𝐫𝐨𝐮𝐛𝐥𝐞|✔︎ by Th-Raven
Th-Raven
  • WpView
    Reads 75,166
  • WpVote
    Votes 7,904
  • WpPart
    Parts 14
"دردسر شیرین" تهیونگ‌ فقط میخواست سفارش کیکش و ببره تو ساختمون شرکت معروف(golden dream)اما اشتباهی به شخصی برخورد میکنه و از قضا اون شخص رئیس اون شرکت از آب درمیاد،تهیونگ درمقابل خراب کاریش باید بهایی بپردازه اما چه بهایی؟اون رئیس سرسخت ازش چی میخواد؟ "بنظرت نباید خرابکاری ای که کردی رو درست کنی؟" "م..من متاسفم...هرکاری از دستم بربیاد..ا..انجام میدم" "هرکاری؟" "ب..بله!" "چطوره با لبات برام جبرانش کنی هوم!؟" 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐬𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭 𝐅𝐢𝐧𝐢𝐬𝐡𝐞𝐝✓ 𝐁𝐲:𝐓𝐡-𝐑𝐚𝐯𝐞𝐧
Gray Shadow  by _Hnvkook
_Hnvkook
  • WpView
    Reads 3,996
  • WpVote
    Votes 310
  • WpPart
    Parts 9
کیم تهیونگ، کاپوی اول کره، فکرشو هم نمی‌کرد با نزدیک شدن سن پسرخوانده‌اش،‌جونگ‌کوک، به سن ازدواج جانشین مافیاها اوضاع انقدر بهم ریخته بشه.. Couple: KookV , Taekook / secret... داخل داستان متوجه پوزیشن کارکتر ها و کاپل های دیگه میشید ... Ganre : action , mystery , crime , smut ... Instagram : _hnvkook Telegram :Hnvkook
𝗜𝗴𝗻𝗶𝘁𝗶𝗼𝗻 by marcyific
marcyific
  • WpView
    Reads 9,555
  • WpVote
    Votes 1,743
  • WpPart
    Parts 17
«تهیونگ همیشه زندگی رو به سبک خودش پیش می‌برد. بی‌پروا، مستقل و فارغ از قوانین. براش هیچ‌چیز مهم‌تر از آزادی نبود، تا وقتی که اتفاقی شیء‌ای رو از زمین برداشت، بدون اینکه بدونه چه پیامدهایی در انتظارشه. جونگکوک همیشه مردی بود که همه‌چیز رو تحت کنترل داشت. سرد، جدی و فرمانده‌وار، هیچ‌وقت اجازه نمی‌داد چیزی یا کسی مسیرش رو تغییر بده. اما این‌بار، کسی سر راهش قرار گرفته بود که هرگز نمی‌تونست نادیده بگیره. شیء‌ای که تو دست‌های تهیونگ قرار گرفته بود، ارزشی فراتر از تصور داشت. و حالا، سرنوشت دو مردی که هیچ‌وقت قرار نبود مسیرشون به هم گره بخوره، به آرومی توی آتیش تصمیماتشون شعله‌ور می‌شدن.» نویسنده: ماریا کاپل: کوکوی، نامجین، یونمین ژانر: رومنس، امگاورس، اکشن، اسمات زمان آپ: نامشخص
His To Ruin | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 45,127
  • WpVote
    Votes 6,520
  • WpPart
    Parts 19
دو نوع انسان تو دنیای جئون جونگکوک وجود داشت. اونایی که ازش وحشت می‌کردن و اونایی که زخمی می‌شدن چون فکر می‌کردن نیازی به ترسیدن نیست. اون سرد بود و محاسبه‌گر، جوان‌ترین رئیس مافیا، با دست‌های تتو شده و چشم‌هایی مثل یخ. جونگکوک با دیدن التماس و خونریزی آدم‌ها تکون هم نمی‌خورد. خیلی وقت بود که شکسته بود. و بعد کیم تهیونگ اومد. با پلیورهای نرم و ناز، شکلات‌‌های تمشکی، و سوال‌هایی که هیچکس جرات پرسیدنشون رو نداشت. "چرا سوکجین هیونگ گفت می‌خوای من رو بخوری؟ آدم‌ها رو گاز میگیری؟" جونگکوک نمی‌دونست که می‌خواست از اون پسر محافظت کنه، یا نابودش کنه تا فقط نزدیک نگهش داره. Couple: Kookv. Genre: Romance, mafia, comedy, smut. Author: MaryBTS2013. Translator: Asal. روزهای آپ: دوشنبه و پنجشنبه ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (MaryBTS2013), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.
𝗧𝗼𝗰𝗸𝗮 | 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 6,698
  • WpVote
    Votes 1,270
  • WpPart
    Parts 6
"- برای همین... به خودش که اومد پخش زمین شده بود. اگه با دستاش جلوی ضربه رو نمی گرفت، احتمالا سرش می شکست و در حالی که هنوز روی زمین بود، با دهانی باز اطراف رو نگاه کرد تا ببینه کار کی بوده. مین جو در حال خندیدن با دوستاش بود و سخت نبود که حدس زد کار کی بوده، ولی توی همون لحظه نگاه تهیونگ به شخصی که دو متر اون طرف تر ایستاده بود افتاد. جئون جونگ کوک به مین جو خیره بود و... عجیب به نظر می رسید. به عنوان آدمی که خودش توی اذیت کردن و حتی تلاش برای کشتن تهیونگ کم نذاشته بود، خیلی عجیب بهش نگاه می کرد. و بعد نگاهش برای لحظه ای به نگاه تهیونگ گره خورد. - نچ. فقط همینو گفت. اوه خدا. می خواست بکشتش. اون دیوونه لعنتی می خواد بکشتش. و بعد... همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
||Forbidden Hut | کلبه ی ممنوعه|| by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 637
  • WpVote
    Votes 141
  • WpPart
    Parts 1
~•~ ماجرا از اونجایی شروع شد که تهیونگ به اصرار و اجبار پدرش قرار بود کل تابستان رو به روستایی که پدر بزرگش اونجا زندگی میکرد بره و تعطیلاتش رو پیش پدربزرگش بگذرونه! ولی نمیدونست چرا راجب کلبه ی رو به رویی خونه ی پدربزگش، حرفای جالبی زده نمیشه. • 👀تیکه ای از فیک : + خودش نمیدونه ولی این منم که بعد از اینکه چراغ هاشون خاموش شد، و همشون خوابیدن میرم پیشش. هر دفعه بالا رفتن از دیوار برام سخته ولی آخرش اون موهای پخش شده روب صورتش رو میبینم؛ یا لبای نیمه بازش رو میبینم ؛ یا عادت بغل کردن بالشتش رو میبینم ، یا ملچ مولوچ کردنش رو میبینم ، تموم خستگیم پر میکشه... • Ganer : Au . Smut . Romance .Fakechat. Fantcy .Hybird Writer: Aloura 🎀 Couple : Kookv
City Of Dead [Vkook AU] by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 161,201
  • WpVote
    Votes 26,217
  • WpPart
    Parts 13
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"