من نوشتم
6 stories
Boy In The Basement [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 23,480
  • WpVote
    Votes 4,319
  • WpPart
    Parts 38
THRILLER || PSYCHOLOGY / PSYCHOTIC AU - همه ما هيولا هستيم، فقط بعضي از ما ميتونن بهتر پنهانش كنن. انسان از خوبي حرف ميزنه اما از درون تشنهٔ قدرته! بدي رو محكوم ميكنه اما گناهان خودش رو توجيه ميكنه. بزرگترين جنايات رو افراد شرور انجام نميدن بلكه اون هايي مرتكب ميشن كه خودشون رو درستكار ميدونن. كسي كه مطمئنه ادم خوبيه، هر بي‌رحمي و خيانتي رو براي رسيدن به هدفش توجيه ميكنه و همين باعث ميشه از هر هيولايي خطرناك‌تر باشه! TW : خشونت جنسي - حبس . Mpreg Start:17/09/402 End: Word Count: 280,000 © : eyasmin
Me, Myself & Harry! [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 104
  • WpVote
    Votes 35
  • WpPart
    Parts 2
ROM-COM || - لويي، افسر سادهٔ پليسيه كه توي رودآيلند زندگي و كار ميكنه! هيچكس اون رو جدي نميگيره و لويي از همه چيز خسته شده تا اينكه بهش مأموريت اسكورت هري به نيويورك كه دچار سوءتفاهم شده، رو ميدن. © : eyasmin
Velvet Green [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 166
  • WpVote
    Votes 48
  • WpPart
    Parts 2
ROMANCE || - من گناهكار نيستم! من فقط يك مرد سي و هفت سالهٔ كاملا بالغ، عاقل و باهوش هستم كه عاشق زني در جسم پسري شانزده ساله شدم و اين كاملا منصفانه اس، هري اون دليلي باشه كه من تا ابديت درون جهنم بسوزم. / اقتباسي از لوليتا / © : eyasmin
Sad Oriental [Z.M] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 229
  • WpVote
    Votes 51
  • WpPart
    Parts 1
COMPLETED || EDITED SAD || - اما عزیزِ دورِ من، کاش در روزگار دیگري مي‌زیستیم،ما همگي حیف بودیم! Word Count: 2200 © : eyasmin
To Blue Bird [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 837
  • WpVote
    Votes 243
  • WpPart
    Parts 7
SEQUEL TO BLUE COLD ROOM COMPLETED || BOOK 2 SAD || - پرسیدي چگونه دوستت دارم؛ گفتم پرنده‌اي عاشقم كه از برخورد گلوله‌اي به سینه‌ام تا مرگ، بیشتر از چند ثانیه طول نمیکشد و همان چند ثانیه را به تو فکر خواهم کرد. Word Count: 6000 © : eyasmin
Blue Cold Room [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 1,418
  • WpVote
    Votes 270
  • WpPart
    Parts 6
COMPLETED || BOOK 1 SAD || - خواب ميبينم اولاي زمستونه، سر و ته توي حياط آويزونم كردن و پاهام رو محكم با يه طناب بستن و دستام رو بريدن. حالا اون مورچه هايي كه توي سرم بودن اومدن بيرون و روي صورتم راه ميرن و من دست ندارم كه پسشون بزنم. Word Count: 10,000 © : eyasmin