Seokjin✨
7 stories
𝐒𝐢𝐥𝐞𝐧𝐭 𝐁𝐥𝐮𝐞 by Jinisbackhome
Jinisbackhome
  • WpView
    Reads 9,182
  • WpVote
    Votes 1,619
  • WpPart
    Parts 40
(Completed) گاهی عشق شبیه گل ارکیده‌ست . زیبا، کمیاب و سمی. تهیونگ همیشه می‌گفت ارکیده تو خلوت خودش نفس می‌کشه، از نور فرار می‌کنه، و آروم‌آروم با عطر خودش می‌میره. جین اما... حالا می‌فهمه چرا تهیونگ می‌گفت ارکیده تو سموم خودش غرق میشه؛ چون عشقشون هم همونطور بود . زیبا، آروم، اما سمی به نرمی بوسه‌ای که آخرین بوده. «گل نیست، جین... ارکیده‌ست. ارکیده با لبخند می‌میره.» و شاید همین جمله، نفرین و نجات‌شون بود. چون از اون شب به بعد، شراب و ارکیده، عشق و مرگ، برای همیشه بوی همدیگه رو گرفتن. -Happy ending ⚠️ Content Warning / هشدار محتوا این فیک شامل مضامین روانی، اشاره به خشونت، خون و تصاویر ذهنی سنگین است. این اثر جنبه‌ی هنری و احساسی دارد اما ممکن است برای برخی خوانندگان آزاردهنده باشد. مطالعه برای افراد بالای ۱۶ سال توصیه می‌شود. Couple:taejin Genre: Romantic , Crime, Thriller, Omegaverse, Emotional Drama, Erotic, smut
Moonlight Sonata | ᴊɪɴ+ʏɢ  by kmoonlight77
kmoonlight77
  • WpView
    Reads 21,709
  • WpVote
    Votes 4,997
  • WpPart
    Parts 24
[-کامل شده-] 𝐉𝐢𝐧𝐆𝐚 -من ماه بودم و دنبالِ تک ستاره ام، اما انگار اون ستاره به من تعلق نداره. *** ▪Name: Moonlight Sonata ▪Couple: YoonJin (Jin🔝) ▪Gener: Fluff, Romance, Slice of life *** ▪𝘍𝘪𝘳𝘴𝘵 𝘗𝘢𝘳𝘵: 𝘈𝘶𝘨𝘶𝘴𝘵 19th, 2020▪ ▪𝘓𝘢𝘴𝘵 𝘗𝘢𝘳𝘵: 𝘔𝘢𝘺 17th, 2021▪ توجه داشته باشید که این داستان فقط افکارِ منِ نویسنده‌اس و اتفاقاتی که توی کتاب میفته هیچ ربطی به این اشخاص در زندگی واقعی نداره. این افراد مثل بازیگرهای یه سریال می‌مونن، استفاده از اسم و چهره‌اشون تنها برای برقراری ارتباط و تصور راحت‌تر شماست :) _______________________________________
You owe me a dance by Mariajin1994
Mariajin1994
  • WpView
    Reads 41,450
  • WpVote
    Votes 5,774
  • WpPart
    Parts 39
جین از این مهمونی ها متنفر بود...اون ها ثروتمند نبودند...حتی کمی از اقشار متوسط هم پایین تر بودند و این برای یکی از پسران خاندان بزرگ و سرشناس کیم نوعی سرشکستگی محسوب میشد...
I succeeded [Jinkook] by focus_on_jinkook
focus_on_jinkook
  • WpView
    Reads 23,209
  • WpVote
    Votes 3,334
  • WpPart
    Parts 28
خدایا بیخیال میدانم اشتباه است اما من عاشق این اشتباهم اشتباه هم آغوشی با او خدایا بیخیال من بوی تن او را میخواهم زل زدن به چشم های قشنگش برایم اوج تمام لذت هاست شیرین ترین اشتباه زندگیم چشیدن لب های اوست خدایا بیخیال " پایان یافته "
A Silent Voice [NamJin] [Completed] by BangtanOT7_0613
BangtanOT7_0613
  • WpView
    Reads 14,730
  • WpVote
    Votes 3,211
  • WpPart
    Parts 31
پسر بالاخره برگشت و با دیدن او آنجا، انگار شوکه شد. دستپاچه اطراف را نگاه کرد. به دنبال چیزی می‌گشت. دفترچه‌ای برداشت و آن را مقابل چشم‌های مشتری بی صبرش گرفت. نوشته‌ها از قبل آماده بودند. (معذرت می‌خوام. نمی‌تونم بشنوم.) کاپل: نامجین ژانر: درام/انگست/رمنس/اجتماعی
I succeeded 2 [Jinkook] by focus_on_jinkook
focus_on_jinkook
  • WpView
    Reads 30,951
  • WpVote
    Votes 4,603
  • WpPart
    Parts 37
"دوست داشتن" عضوی از بدن است. درست است که همه فورا به فکر "قلب" می‌افتند ولی من می‌گویم که "دوست داشتن" دندان آدم است دندان جلویی که هنگام لبخند برق می‌زند... حالا تصور کنید روزی را که "دوست داشتن" آدم درد می‌کند! آرام و قرار را از آدم می‌گیرد! غذا از گلویت پایین نمی‌رود، شب‌ها را تا صبح به گریه می‌نشینی... آن قدر مقاومت می‌کنی تا یک روز می‌بینی راهی نداری جز اینکه دندان "دوست داشتن" ات را بکشی و بیاندازی دور! حالا... دندان دوست داشتن را که کشیده باشی، حالت خوب است، راحت می‌خوابی، راحت غذا می‌خوری و شب‌ها دیگر گریه‌ات نمی‌گیرد ولی... همیشه جای خالی‌اش هست، حتی وقتی از ته دل می‌خندی... #دیل_کارنگی
Nepo by T_snowflake_
T_snowflake_
  • WpView
    Reads 9,536
  • WpVote
    Votes 1,595
  • WpPart
    Parts 29
داستان درباره کیم سوکجین ۲۷ساله، پزشک ماهر وجذابی که به عنوان مدیر تیم پزشکی بیمارستان هانسان به نپو اعزام میشه... * * * بین اون همه هیاهو جونگکوک تمام حواسش معطوف به دلبرش بود که جلوتراز خودش نشسته و به نقطه ای وسط گود خیره شده. برای جونگکوک مثل روز روشن بود که فقط جسم جینِ که اینجاست ولی فکر وروحش جای دیگه است، درست مثل اتفاقی که امروز تو کمپ افتاد. جین دوباره خودکارو دست گرفته بود ومدادم درشو باز وبسته میکرد وجونگکوک اونقدری عمیق محو دیدن جین شده بودکه می تونست پرده شفاف اشک که تو چشم های جین جمع شده رو ببینه. قلبش امونشو بریده بود تا بره ودستشو دور کمر باریک جین حلقه کنه، سرش وروشونه خودش بذاره وباهاش حرف بزنه. "چی شده قربونت برم ؟چرا حال وهوات ابریه ؟چرا چشمات بارونیه ؟ دورت بگردم باهام حرف بزن." _______________________ Couple : kookjin Genre : Action , Romance , Drama , Mystery , Thriller , Millitray , Medical , Psychological , Suspense • توجه توجه همونطور که میبینید همه چی داره🙄☝🏻 صبور باشید تا به همشون برسیم😁🤌🏻