Hildashon
- Reads 7,885
- Votes 1,276
- Parts 49
داستانی، اَز فَرامُوش نَشُدَنی هایِ سَرزَمین مِهرِگان...
حِکایَت آرام گِرفتَن دِل هایِ آشُفته از دِلتَنگی ها وَ؛
جَنگ هایِ نابِسامانِ اِحساسات مَنطِق دار...
نَغمِه هایی جان گِرِفته اَز دِل عِشقِ خاکِستَری
بَرخواستِه اَز میانِ سیاهی و روشَنی روزِگار...
رِوایَت اَفسانِهای، شایَد گُم شُده دَر حَقایِق تاریخ
.
.
.
.
سرنوشت تهیونگ، ارباب تاریکی، فرزند بزرگ ترین استاد جادوی نور در مهرگان...
هیچ کس انتظار بازگشت فردی که ۱۵ سال پیش کشته شده است را ندارد
هیچکس... نه حتا جونگکوک، شکارچی تاریکی
فردی که سالها در درد از دست دادن تهیونگش، لحظه هایش را به عذاب سپری کرده است....
اما... تقدیر تصمیم دیگری برایشان گرفته است... تصمیمی از جنس عشقی دوباره میان تاریکی و نور
چه اتفاقاتی رغم خواهد خورد اگر ارباب تاریکی کشته شده به دست مردم نادان، دوباره به سرزمین مهرگان بازگردد و با گذشته ملاقات کند؟!
.
.
.
.
برای خوندن خلاصه اصلی لطفن به پارت اول سر بزنید ستاره ها ♡
زمان آپ: پنجشنبه ها
ساعت؟ هروقت اینقدر ادیت بخوره که قشنگ ترینش بشه