nabie_2024
- Reads 22,489
- Votes 2,867
- Parts 34
genre: romance, harsh, angst
قلب مادرت بین مرگ و زندگی میزنه، حاضری برای نجاتش تا کجا پیش بری؟
کیم تهیونگ، پسری با ترس از تنهایی، که درگیر سختترین انتخاب زندگیشه. وقتی زنی مرموز، به ظاهر ناجی، دست کمک به سمتش دراز میکنه، نمیدونه قراره با امضای یه قرارداد ساده، وارد دنیایی بشه که پر از دروغه.
تهیونگ برای نجات مادرش، پا روی غرور و آرامش زندگیش میذاره، اما وارد دنیایی میشه که توش مرز بین نجات و نابودی خیلی باریکه.
یه قرارداد...
یه بازی خطرناک...
و مردی که قلبش مثل یخ سرده... در میون همهی این تهدیدها، احساساتی شکل میگیره که سرنوشت چهار مهره رو تغییر میده...
-------
« تا الان برای آرا بازی میکردی، از الان به بعد، مجبوری توی زمین من بازی میکنی تهیونگ... برای من.»
«دست از سر من و مادرم بردارین!»
«لعنت بهت... روز به روز داری برام جالبتر میشی...»
«اگه مال من شه، خدا هم نمیتونه ازم بگیرتش.»
___