Love
12 stories
Little Cherry ᵏᵒᵒᵏᵛ☕️🌸 by leoraishere
leoraishere
  • WpView
    Reads 9,720
  • WpVote
    Votes 1,429
  • WpPart
    Parts 8
چی میشه اگه امگایی که همیشه روی پای خودش وایساده و اجازه نداده آلفایی کنترل زندگیش رو به دست بگیره، انیگمایی رو ببینه که از همون دیدار اول "امگا کوچولو" صداش میزنه؟ تایم آپ: شنبه‌ها Couple: KookV♡ Genre: Omegaverse, Romance, Fluff, Smut, Drama, Mpreg, SocialCriticism ~ حتما قبل از شروع، پرولوگ و توضیحات رو بخونید🍒 #14 romance
ll KookV ll by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 285,879
  • WpVote
    Votes 28,444
  • WpPart
    Parts 65
☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT
Help, Bodyguard! (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 61,979
  • WpVote
    Votes 9,104
  • WpPart
    Parts 21
[ اِنیگما وقتی قرارداد محافظت از کیم تهیونگِ 18 ساله رو با خون امضا کرد، انتظار دیدن یک امگای تخس و هورنی رو نداشت که از سیاست، فقط اسمش رو داخل اخبار شنیده بود. ] دراما/ اسمات/ اِنیگما x امگا کاپل : کوکوی/ کمی یونمین
|| زندان عشق  | Prison of love || by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 18,957
  • WpVote
    Votes 2,994
  • WpPart
    Parts 10
داستان از این قرار بود که ، پدر تهیونگ طی اتفاقی اونو مجبور با ازدواج اجباری با مرد انیگمایی میکرد که فقط اسمش رو میدونست و ازش 12 سال بزرگتر بود ! اون برای فرار از ازدواج هرکاری میکرد ولی نمیدونست که .. • Ganer 🐺: Omegavers . Romance . Au . Smut . Fakechat . Couple✨: KookV Writer🪄: Aloura
Claimed تصاحب شده by suni_22_
suni_22_
  • WpView
    Reads 56,854
  • WpVote
    Votes 3,942
  • WpPart
    Parts 19
Claimed تصاحب شده ژانر: ددی کینک، طنز، پزشکی، روزمره کاپل: کوکوی kookv - yonmin-namjin and ... وقتی یک جراح مغز سرد و موفق، سرپرستی پسری هفده‌ساله با گذشته‌ای سوخته رو قبول میکنه، زندگیش آروم ‌آروم از منطق به احساس کشیده میشه. تهیونگ: «اگه من پسر خوبی باشم... امشب بغلم می‌کنی ددی؟ فقط یه کوچولو؟
fake chat||KOOKV by legantr_
legantr_
  • WpView
    Reads 75,079
  • WpVote
    Votes 7,341
  • WpPart
    Parts 27
مجموعه ای از فیک چت ها و داستان های کوتاه از کوکوی . فیک چت|ایو|روزمره زندگی|کوکوی|اسمات
Forbidden Love  by kaihan_33
kaihan_33
  • WpView
    Reads 37,244
  • WpVote
    Votes 5,191
  • WpPart
    Parts 27
A stroy of a little and his caregiver _ توی این مدت که من نیستم پیش یکی از دوستام میمونی عزیزم ... - ولی بابا من که بچه نیستم ...
||Forbidden Hut | کلبه ی ممنوعه|| by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 637
  • WpVote
    Votes 141
  • WpPart
    Parts 1
~•~ ماجرا از اونجایی شروع شد که تهیونگ به اصرار و اجبار پدرش قرار بود کل تابستان رو به روستایی که پدر بزرگش اونجا زندگی میکرد بره و تعطیلاتش رو پیش پدربزرگش بگذرونه! ولی نمیدونست چرا راجب کلبه ی رو به رویی خونه ی پدربزگش، حرفای جالبی زده نمیشه. • 👀تیکه ای از فیک : + خودش نمیدونه ولی این منم که بعد از اینکه چراغ هاشون خاموش شد، و همشون خوابیدن میرم پیشش. هر دفعه بالا رفتن از دیوار برام سخته ولی آخرش اون موهای پخش شده روب صورتش رو میبینم؛ یا لبای نیمه بازش رو میبینم ؛ یا عادت بغل کردن بالشتش رو میبینم ، یا ملچ مولوچ کردنش رو میبینم ، تموم خستگیم پر میکشه... • Ganer : Au . Smut . Romance .Fakechat. Fantcy .Hybird Writer: Aloura 🎀 Couple : Kookv
Before you (I thought I had it all) | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 322,223
  • WpVote
    Votes 31,757
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانوهاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره‌ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره‌ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیزها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه‌هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش‌تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em. ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (Es_and_Em), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.
His To Ruin | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 45,055
  • WpVote
    Votes 6,507
  • WpPart
    Parts 19
دو نوع انسان تو دنیای جئون جونگکوک وجود داشت. اونایی که ازش وحشت می‌کردن و اونایی که زخمی می‌شدن چون فکر می‌کردن نیازی به ترسیدن نیست. اون سرد بود و محاسبه‌گر، جوان‌ترین رئیس مافیا، با دست‌های تتو شده و چشم‌هایی مثل یخ. جونگکوک با دیدن التماس و خونریزی آدم‌ها تکون هم نمی‌خورد. خیلی وقت بود که شکسته بود. و بعد کیم تهیونگ اومد. با پلیورهای نرم و ناز، شکلات‌‌های تمشکی، و سوال‌هایی که هیچکس جرات پرسیدنشون رو نداشت. "چرا سوکجین هیونگ گفت می‌خوای من رو بخوری؟ آدم‌ها رو گاز میگیری؟" جونگکوک نمی‌دونست که می‌خواست از اون پسر محافظت کنه، یا نابودش کنه تا فقط نزدیک نگهش داره. Couple: Kookv. Genre: Romance, mafia, comedy, smut. Author: MaryBTS2013. Translator: Asal. روزهای آپ: دوشنبه و پنجشنبه ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (MaryBTS2013), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.