اینجا قراره هرچیزی که برام عجیبه راجب هر موضوعی بگم پس اگه از موضوع فیکشن به صدای آقای گلزار رسیدیم هل نشین دوستان،راجب هر موضوعی بشه میم می‌سازم خیلی هم بی ربط و اینکه قسمت ها اصلا طولانی نیستن و از تعداد پارت نترسین اصلا هم مهم نیست که همه رو ببینین فقط هر وقت مود بدی دارین چند قسمت ببینین که شاید لبخند آوردم رو لب هاتون🍉 اگه میم از گروه خودتون میخواین بگم جز میم بنگتن چیز دیگه ای نمیزنم چون فقط فن اونام با بقیه آشنایی ندارم،اگه جنبه نداری بوک رو نخون بوک تموم شده.

★-داستانی که به شیرینی وصال دو عاشق میپردازد‌✨️ -کیم تهیونگ برای ما از رنج ها و سختی های جدایی می‌گويد در حالی که در دلش امید به دیدار دوباره دارد. •خوشحال میشم در صورتی که دوسش‌ داشتین به بقیه کار ها ام سر بزنید تاریخ آپ : 13 سپتامبر‌ 2025.

احتمال فوران کردن اکلیل و رنگین کمان🐰💋❤ سافت ویکوک🐰 صد در صد هپی اند🙈😍 کیوت ،اسمات،سافت،سوییت،آمپرگ،هیبرید 🐰🐰 🐰🦄🐰🦄 #bts =2⭐ #love=1⭐ #vkook=1⭐ #bunny=1⭐ #dram=1⭐ #korean=1⭐ #army=1⭐ #jin=1⭐ #bl=1⭐ #gay=1⭐ #bangtan=1⭐ #sweet=1⭐ #tae=2⭐ #فلاف=1⭐ #fantasy=1⭐ #yoonmin=3⭐ Yoongi=1⭐ Cute=1⭐

ـــــــــــ درحال ادیتِ پارت‌ها...✍🏻 توی مسیج‌بورد می‌گم که کدوم پارت‌ها ادیت‌شده. ــــــــــــــ تا تمام شدنِ من،این بوک هم پابرجا خواهد ماند...شاید..

یه وانشات در مورد عشقی متفاوت از کوکوی :) همه چیز از جایی شروع میشه که تهیونگ به عنوان یکی از اسرای جنگی زندانی میشه و در اونجا جونگکوک رو ملاقات میکنه . کاپل : کوکوی ژانر : درام ، عاشقانه ، اسمات #OneShot #KooKV #VKooK #Smut #Drama #Romance #وانشات #کوکوی #ویکوک #عاشقانه #اسمات #درام #رومنس

خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بستنی شکلاتی‌‌های مورد علاقه‌ی جونگکوک رو عین انسان‌های اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و می‌خوره. عجیب‌تر اینکه این غریبه ظاهرا نمی‌تونه حرف بزنه ولی می‌تونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه! یا خدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسان‌ها و فرم انسانی خودش نمی‌دونه یهو سر و کله‌ش تو خونه‌ی هادس، خدای جهنم، پیدا می‌شه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده. خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست! "تهیونگ، نمی‌تونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!" "تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"