cafune_ii
- Reads 170,737
- Votes 24,056
- Parts 72
وقتی لونای پک خبر گمشدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون میگذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بیثباتی، باید دست به انتخابی دردناک میزد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی میتوانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد.
( از خلاصه قضاوت نکنید
این کار تریسام ندارد و اگر خوندید خوشتون نیومد هیت ندید داستان های نویسنده براشون مثل بچه هاشون هستن )