نامجون و جین، دوتا مافیای خطرناکن که یه روز دستور دزدی یه پسربچه رو دریافت میکنن. غافل از اینکه...... ژانر: مافیا، فلاف، امپرگ کاپل: کوکوی، نامجین، یونمین

🩶✨ [پایان یافته] like crazy🍷 کاپل ها: یونمین، تهکوک، نامجین خلاصه: چه اتفاقی میوفته اگه پسری با چشم های آبی وقتی میخواد یک شب رو مثل آدم های عادی خوش بگذرونه راهش به یه کلاب بیوفته... و با مردی که روی صورتش زخم عمیقی نشسته روبه رو بشه... و مرد راز پشت چشم های آبی رنگ جیمین رو بدونه؟ *** ✨🩶

𝑱𝒊𝒎𝒊𝒏 من یه هایبرد امگام که طبق قانون باید به محض اینکه هیجده سالم شد منو از خانوادم جدا کنند و واسه بردگی ببرن حالا هر نوعش ...میتونم خدمتکار باشم یا شایدم یه برده ی جنسی ! اما چی میشه اگه خوش شانس باشم و پام به قصر شیاطین باز بشه و بشم خدمتکار شخصی ولیعهد ؟ 🌈🌧️🌈🌧️🌈🌧️🌈🌧️🌈🌧️🌈🌧️🌈🌧️🌈 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒌𝒐𝒐𝒌 هنوز هیفده سالم بود که صمیمی ترین دوستمو ازم گرفتن و من تنها شدم ... گفتن اونو باید برای بردگی ببرن و من واقعا نمی فهمیدم چرا ... تازه منم سال دیگه می فهمیدم که سرنوشتم قراره منو برده ی کی کنه ... ولی شایدم اونجوری پیش نره که انتظارشو داشتم مسلما انتظار نداشتم توسط يه إلف دزدیده بشم . 🐇✨🐇✨🐇✨🐇✨🐇✨🐇✨🐇✨🐇 𝑱𝒊𝒏 من یه الف امگام . کسی که قراره ولیعهد این کشور رو به دنیا بیاره ... البته به شرط اینکه اونم جن باشه این وسط اجاق آقای شاهزاده کور از آب در میاد و از طرفی داداش کوچیکترش و من از هم خوشمون میاد و مخفیانه رابطه برقرار می کنیم عجیب میشه اگه من بچه ی داداش کوچیکه رو حامله بشم نه ؟ 🧸🦋🧸🦋🧸🦋🧸🦋🧸🦋🧸🦋🧸🦋🧸 𝑾𝑯𝑶 𝑻𝑯𝑬 𝑯𝑬𝑳𝑳 𝑨𝑴 𝑰 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑺𝒖𝒑𝒆𝒓𝑵𝒂𝒕𝒖𝒓𝒂𝒍 , 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄 , 𝑾𝒆𝒓𝒘𝒐𝒍𝒇 , 𝑬𝒍𝒇 , 𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈 , 𝑮𝒐𝒃𝒍𝒊𝒏 , 𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚𝑬

+ ادمی که میبینی من نیستم ته. - تو جونگکوکی و جونگکوک رو به روی منه. + شاید من فقط توهم تو باشم. - مهم نیست تو توهم قشنگی هستی. +مثل شیرینی سبزا؟ -مثل شیرینی سبزا...:) کاپل: ویکوک.🍃 ژانر: درام، رومنس.

[𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃] namjoon is your typical teenager with a not-so-typical secret. he has a son. - kim namjoon fears anyone at his new school discovering he's a teenage father after a terrible past. but when a certain goofy, black haired student captures his attention and his heart, the boy finds it hard to keep such a big part of his life a secret. Highest rankings: #1 namjin | #1 yoonmin | #8 fanfiction | #1 singleparent | #1 singlefather | #1 junghoseok | #1 parkjimin | #1 kimtaehyung | #1 bts | #1 bangtansonyeondan | #1 minyoongi | #1 namjoon | #1 jimin | #1 vkook | #1 kimseokjin | #1 btsfanfic | #1 jin | #2 kimtaehyung | #2 kimnamjoon

همه‌چیز توی زندگی جئون جونگ‌کوک، جراح پلاستیک معروف سئول به خوبی و خوشی می‌گذشت؛ البته تا زمانی که سروکله‌ی یه امگای گیلاسی پیدا شد که دنبالش راه می‌افتاد و بدون هیچ شرمی درخواست می‌کرد: _ آقای دکتر، بیا با هم بچه بسازیم! کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، کمدی، فلاف، اسمات، امپرگ

-Persian Translation- -زمانی که خانواده‌ی فقیری مثل خانواده‌ی پارک این قصد رو دارند که دخترشون رو در ازای گرفتنِ پول، با پسر آلفای بزرگ قبیله معامله کنند، تصورش رو نمیکنن که فرار اون دختر همه‌ی برنامه هاشون رو نقشه بر آب کنه! اون ها در برابر آلفای خشمگین قبیله، کیم نامجون، چه پاسخی برای دفاع خواهند داشت؟! Couple : Namjin Genre : omegaverse, romance, Smut, Mpreg > نویسنده | forevermoonchild > مترجم ‌|| Thisismar1

please read the title. strong power thank you. i don't own any pictures in this book so credits to the rightful owners. started: 12/03/18 ended: 03/20/19 all rights reserved 2018