All I owned (L.S)
توی نوشته هام ، من تو رو شبا می بردم خونه و صبح با صدای کتاب خوندنت بیدار می شدم.
توی نوشته هام ، من تو رو شبا می بردم خونه و صبح با صدای کتاب خوندنت بیدار می شدم.
داستان درباره تشكيل روابط اشتباه..روابطي ك باعث فاش شدن رازهايي ميشه ك هيچوقت نبايدگفته ميشدن،هست. 🔞لطفا با توجه به درجه سني تون بخونين.🔞
من دوست دخترمو کشتم و الان دارم ازت دزدی یاد می گیرم! Highest rank : #7 in fanfiction وارنینگ : حاوی اندکی معصومیت از دست رفته (سکچوال کانتنت خودتون)
یه نقطهای از بزرگ شدن هست که توش آدما هیچ ذوقی ندارن و هیچچیزی به وجدشون نمیاره. امیدوارم تو هیچوقت بزرگ نشی، همسایهی کوچولو.
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ول...
" جانگکوک عزیز. من متوجه زخم های روی دست هات از زیر آستین بلندت شدم. این گل های یاس رو توی آب بذار و هر روز ی خورده از اون آب به دستات ، به زخمات بزن. توی افسانه ها میگن بوی گل یاس آدم رو جادو میکنه و باعث میشه گناهانش رو ترک کنه ".
تو باعث نفس تنگی من میشی... مهم نیست چقدر تلاش کنم با وجود تو نمیتونم درست نفس بکشم. مطمئنا تا وقتی که هستی نمیذاری به طور عادی زندگی کنم. اما چکار کنم؟ چشمان تو جهان را برام تازه کرد. تو همه چیز در زندگی منی. هرکاری هم کنم باز هم دوستت خواهم داشت. حتی اگه نفسم رو بگیری... The best ranking #1 jimin #1 jikook #1 bangt...