Select All
  • Angel Of The Darkness
    129K 10K 130

    زندگی بوسیله تضادهاست که مفهوم پیدا میکند. تاریکی و روشنی...عشق و نفرت...سیاهی و سفیدي...شب و روز...شیطان وفرشته!! و چه به آشوب کشیده میشود زمانی که دو جهان با یکدیگر آمیخته شوند وتضادها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. من فراتر از قوانین قدم گذاشتم و طعم میوه ممنوعه را چشیدم. و چنان با شراب عشقش مست شدم که از یاد بردم زی...

    Completed  
  • Stupids
    116K 16.7K 49

    «احمق‌ها» من معمار نیستم ولی می‌دونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمی‌تونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت ده‌ها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفه‌ی این و اون سرک می‌کشم : ) A Zayn Malik Fanfiction

    Completed  
  • Complicated[H.S][EDITING]
    118K 8.2K 50

    :همونطور كه تو تاريكي نشسته بود ،پك عميقي به سيگارش زد و بي مقدمه گفت ‎تو شبيه برفي - ‎خوشگل و سرد

  • Kpop OneShot BoyxBoy
    135K 6.2K 51

    وانشات های کاپل های پسر کی‌پاپ وانشاتی که از کی پاپ نوشتم. مطالب مثبت 18 دارد.

  • Did she leave me?(xo)
    8.5K 773 26

    خیلی سخته اگه یه روز بیای خونه‌و ببینی کسی که خیلی وقته وابستش شدی نیست...اون گذاشته رفته...‌‌‌‌‌‌‌‍‍‍ و‌حالا تو‌تنها موندی.. . . این حسیه که‌جونگین وقتی سانمی ولش کرد داشت... (باید اضافه‌کنم که بعضی جاهاش‌با‌واقعیت‌تطابق نداره...!!) Chloe Mortez as Sunmi Sulvin ...

    Completed  
  • Baby Boy(Larry Stylinson)
    153K 21.4K 34

    لویی به شماره ی اشتباهی پیام میده و زندگیش عوض میشه.

    Completed  
  • different words
    8.7K 644 6

    _تنها فرقمون کلماتمون بود ! BOOK {2}

  • i am NORMAL
    6.6K 514 10

    با ادمايى كه دورم وجود دارن فك نكنم بتونم تا اخرش همينى كه هستم بمونم...