iamfatemeh's Reading List
20 stories
《 𝒄𝒐𝒏𝒇𝒆𝒔�𝒔𝒊𝒐𝒏 》                                               ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by blueskynovels
blueskynovels
  • WpView
    Reads 50,404
  • WpVote
    Votes 6,626
  • WpPart
    Parts 23
《 اعتراف 》 ⚜️جئون جونگکوک عضو گروه BTS بعد از اجرایی که با پارک جیمین داشت،متوجه شد جیمین ازش فرار میکنه. باید میفهمید چرا هیونگ عزیزش فاصله گرفته چون جونگکوک...(کامل شده در حال ادیت) •کاپل اصلی:کوکمین •کاپل فرعی:پنهان •ژانر:عاشقانه،کمدی،ریل لایف،هپی اند •نویسنده: blue sky #1 in بنگتن #1 in reallife #1 in btsjungkook #1 in kookmin #1 in jikook #1 in btsfiction #1 in rm #2 in btsjimin #3 in کوکمین #5 in bangtan #5 in جیکوک #10 in جانگکوک #10 in bl
🔱Fate Number Four🔆 by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 102,380
  • WpVote
    Votes 12,285
  • WpPart
    Parts 15
داستان این فیک در مورد بکهیون بدشانسیه که در اثر خوردن یک نوشیدنیِ طلسم شده دچار یک دردسر بزرگ میشه . کاراکترهای این فیک در نقش خودشون و عضو گروه اکسو هستن . اسمش از رو از روی اسم آلبوم یکی از گروههای مورد علاقه م وینر برداشتم و از اونجایی که شماره بکهیون هم چهاره فکر کردم بد نمیشه این عدد که در کره یک عدد نحس به شمار میره رو برای نشون دادن سرنوشت عجیب و غریب بکهیون استفاده کنم . بعضی از صحنه های کمدی این فیک الهام گرفته شده اند ولی کلیت داستان از تخیلات ذهن سوراخ سوراخ خودم میباشد 😁 ژانر فیک هم امپرگه . لطفا با آگاهی از این موضوع و اگه این ژانر رو میپسندین، با سرنوشت یک شماره ی چهار بدشانس همراه بشین و فیک رو بخونینش💖
love Me Blue (ZARRY) by DarkStylik
DarkStylik
  • WpView
    Reads 64,314
  • WpVote
    Votes 6,755
  • WpPart
    Parts 26
#🔞 "" درست وقتی که وارد دانشگاه شدم اتفاق افتاد.. اولین روزی ک واسه ملاقات با مدیر دانشگاه رفتم اون خورد بهم! دوتا قطب مخالف ولی مکمل همدیگه من زیادی تو کیوتیتم موندم! و اون زیادی گُنگُ خشنه! ولی بلده چیکار کنه..! احمقانس ازش جلوی بقیه تو راهرو دانشگاه کتک بخوری ولی چند وقت بعد تو خونه ای که واسه دانشگاه با هم زندگی میکنین ببوستت و تو هنوز دوسش داری! ترسهام نمیزاره راحت زندگی کنم و حالا از اونم باید بترسم..! اون میخونه برام و من میبوسمش ولی همیشه درست وقتی ک همه چی خوبه یهو همه چی خراب میشه ب همون میزان خوشی، بگا میری چون عشق میگاد! عشق ما آبیه اون میخاد من اونو آبی دوس داشته باشم! من معتاد ب صداشم وقتی واسم میخونه: I need you to love me blueee... "حتی اگه جای زمین و آسمون عوض شه یا خورشید بباره و ابر بتابه یا همه ی دنیا بخان اونو از من بگیرن اون زین منه و منم هزای اونم... " #Zarry ♡ By Free Stylik ((تو این فنفیک یجاهایی ضربان قلبت میره بالا از حرارت،یجاهاییش جدیت داستان فکرتو به کار میگیره،و یجاهاییشم نمیزاره بلند نخندی! و همه اینا میتونه حتی یک جمله درمیون واست اتفاق بیفته! پس شروع کن به خوندن که پشیمون نمیشی!)) Tlg: ZarryWorld - Zarrold Ig: Viva.Zarry
Soulmates or Soul enemies? || Ziam  by fake_liam_zayn
fake_liam_zayn
  • WpView
    Reads 142,661
  • WpVote
    Votes 15,066
  • WpPart
    Parts 35
[COMPLETED] [ ابديت يا بى نهايت ... ؟ ] ∞ داستان دو پسر جوان كه رابطه خوبى با هم ندارن اما به كمكـ هم براى نجات مهم ترين آدماى زندگيشون تلاش ميكنن ، و احتمالا اونجاست كه همه چيز عوض ميشه ........
Remember My Life...(zarry,by Raphael.shagha) by raphael_S__H_A_G_H_A
raphael_S__H_A_G_H_A
  • WpView
    Reads 970
  • WpVote
    Votes 79
  • WpPart
    Parts 3
فقط کافیه یادت بیاد... چرا یادم رفت ما.. زندگیمونو یادته.. نه این شروعش بود... چرا باید پایانش بد باشه دل منو شکست من بلند شدم ولی قلبم نمیتپه بیا پیشم یادت بیاد زندگیمونو بازی سرنوشت. چرا بد تا کردی بگو پیشم میای. بیا تو رویام بیا از اول بسازیمش ما قوییم بیا این دفعه ما با سرنوشت بازی کنیم نزار ما بازیچه باشیم. میای دستمو بگیری من تا آخرش باهاتم......
Fading by tothemoonmydear
tothemoonmydear
  • WpView
    Reads 2,644,970
  • WpVote
    Votes 83,359
  • WpPart
    Parts 31
Louis knows about beauty; the combination of qualities that pleases the aesthetic senses. He creates that combination every day in the garments he designs while studying fashion at uni. The cut of the design, the color of the fabric, the intricacy of the stitching; it all comes together to create something beautiful. When the science student with the long legs and dimpled smile agrees to model for him, Louis decides he's found beauty personified. Harry just thinks Louis needs someone to show him how beautiful he is. (please keep in mind that this has not been edited as I am just posting it over here for the people who asked for it)
Bodyguard(narry)(persian) by niallssm
niallssm
  • WpView
    Reads 43,482
  • WpVote
    Votes 6,421
  • WpPart
    Parts 38
"دلیلی که من اینجام تویی هری، من باید از تو مراقبت کنم و اهمیتی نداره که چه اتفاقی برام میفته. تو کسی هستی اما من نه. کسی اینجا به من نیازی نداره.این شغل منه که از تو مراقبت کنم" من، من بهت نیاز دارم، تو کسی هستی. من میخوام که تو کسی باشی نایل" " orginal story by @Onlythosewho cover by @HarrietStylse
Take Care(Ziam One-Shot) Persian Translation  by larrysbear
larrysbear
  • WpView
    Reads 3,291
  • WpVote
    Votes 186
  • WpPart
    Parts 1
زين دوست نداشت احساس كنه كه به كسى نياز داره،مخصوصا موقعه اى كه مريض شده. ليام دوست داشت كه احساس كنه كه زين بهش نياز داره،مخصوصا موقعه اى كه اون مريضه.
Dark And Dangerous Love (18+) [Persian Translation] by 1direction_ffiction
1direction_ffiction
  • WpView
    Reads 3,941
  • WpVote
    Votes 356
  • WpPart
    Parts 7
"همه چیز در جهان درباره ی سکسه ، به غیر از سکس. سکس درباره ی قدرته" -اسکار وایلد خلاصه داستان : زمین : سال 2438 دنیا الان متفاوته : به وسیله ی هیولاهای بی رحم و ظالم حکمرانی میشه. تمام چیزی که اولین بلک برن میخواست آزادی بود. ولی چطور میتونی از پیرترین خون آشامی که وجود داره و پادشاه قوی ترین نژادی که تا به حال پاش رو روی زمین گذاشته فرار کنی...؟ ولی میز میچرخه (شرایط همونطور نمیمونه) خون آشام ها از دل شب طلوع کردن تا به سیاره ای که مال خودشون بود حکومت کنن و از اول کنترلش کنن قرن 25ام ، عهد سلسه مراتب ، تعصب ، طمع و رنج و عذاب بود. اون رزی بود که بین خارها اسیر شده بود. پادشاه بلند قد ، تاریک و جذاب بدون روح , بدون رحم ، بدون هیچ توانایی برای دوست داشتن و قدردانی ; مردی که بیش از اندازه حس مالکیت داشت. یک ارباب فریبنده با چشم های سبز دلربا، با یک روح مهربان ، موهای پریشان تیره و یک لبخند چال دار که قلبت رو به لرزه در میاورد. عشق دوران کودکی ، مردی که اولین باور داشت همونیه که میخواد ، مردی که باید باهاش ازدواج کنه ...تا این که سرنوشت مداخله کرد.