Select All
  • lover killer ( Z . M )
    23.5K 2.2K 43

    -کارشو تموم کن نمی تونم -چرا ؟ چون اسیر اون چشمای کریستالی شدم

    Completed  
  • Upstairs
    114K 15.1K 50

    «طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در...

    Completed  
  • Guitarist
    79.3K 10.1K 60

    گيتار.. شروع عشق ما

    Completed