Select All
  • Straight, right?
    3.1K 449 2

    برادر دوستم، با اون چشمهاى جذابش، قيافه ى هاتش، باسن خوشگلش، استريته، مگه نه؟ Translated by @otpclub

  • Colors PT II: Black and Blue
    13.9K 1.6K 31

    [Completed] 《او یک خاطره‌ی سیاه بود...》 رنگ‌ها قسمت دوم : سیاه و کبود اون پیرهن مشکیش رو برام گذاشت و پیرهن آبیم رو با خودش برد و حالا من موندم و سیاهی‌ها و کبودی‌هام... Thanks for Perfect cover: @IWONTBETHEONE

    Completed   Mature
  • Moviola
    23.9K 3.9K 1

    جايى كه توش زين و ليام هر آخر هفته با هم فيلم مى بينن. يا وقتى زين به فيلم ديدن، نترسيدن و دوست داشته شدن و دوست داشتن عادت نداره، و ليام به همه ى اينها عادتش ميده. ziam mayne fanfiction copyright © frogmd 2017-20

  • The Thing About Gingers
    5.6K 689 15

    "این همون شکلیه که میخوای تموم عمرت رو زندگی کنی؟" با حرص پرسیدم و حس می کنم با ابرو های توهم رفته خیلی احمقانه به نظر میرسم. لبخند بزرگی میزنه و دست هام رو توی دست هاش قفل می کنه. "البته که نه..البته" Highest Ranking : #1 in Teen Fiction (persian)