His Girl// [h.s]
Trust is like a paper, once crumpled; it'll never be the same ever again.
Trust is like a paper, once crumpled; it'll never be the same ever again.
اون منو نابود کرد.... احساساتم رو زیر پاهاش له کرد... با این که میدونست چه قدر عاشقشم....
Harry is in New York preparing to prove his relationship with Taylor is real while Louis is back at home trying to drink away every thought of his curly haired existence. Despite what Harry has to do, he has a different plan. One that can’t be stopped in front of live cameras. (Better version of how New Years Eve shou...
خلاصه ی داستان: . من دوسش داشتم و دوسش دارم. اون از نظر من بی نقصه ولی خیلیا اینجوری فکر نمیکنن. اون فرشته ی منه! فرشته ی پاکی که منو از کابوسام دور میکنه... اون ماله منه. ماله خودمه. اگه اونو از دست بدم... نمیتونم دیگه زندگی کنم.... یعنی یه روزی میرسه اون از پیشم بره؟؟؟ نه حتی نمیتونم بهش فکر کنم...
نایل:"میدونم چه احساسی بین شما دوتا و ازش مطمئنم فقط بزار خوده هری برات توضیح بده که داره چه اتفاقی میوفته " ماریا:چیو و برام توضیح بده؟ اینجا داره چه اتفاقی میوفته؟ نایل؟!ناااییلل؟!
There was just something about him. *sexual content if you cannot handle please do not read*
He was destined to be evil; it was in his blood. He was destined to kill; it was in his blood. But destiny takes a turn when he does the unexpected, unacceptable, and downright insane thing no other creature of his species has dared to do... He falls in love. [Highest Ranking: #15 in Paranormal] -Please note that thi...
Smart Sun is an original persian fanfic ... about Louis Tomlinson and his true LOVE , Harry Styles. it's for Iranian Larryshippers.... لویی تاملینسون استاد تازه ی دانشگاه از شدت استرس روز اول تدریس نمیدونه باید چکار کنه... یعنی چه اتفاقی میوفته وقتی باید با یه مشت جونور پررو سر کله بزنه...!?
High school student Niall Horan's life turns upside down when London's most wanted criminal climbs through his open window one night. Trapped in his own home, Niall struggles to keep himself and his friends safe while battling his own mind. While being stuck between truth and lies, right and wrong - Niall must also pr...
Cassandra Lowe's parents seem to be always working, making them leave behind their two children with relatives far more then they would like. When Cassie's father gets a call for him and his wife to take a trip to Australia, thousands of miles away from their children. They accept the offer but know they can't leave...
چیکار می کنی اگه هم اتاقیت کسی باشه که بیشتر ازهمه ازش بدت میاد؟امی الان داره زندگی می کنه با دشمنش ،کسی که قلب اونو شکسته و اون ازش بدش میاد اون کسی نیست جز هری استایلز .
کامنت فراموش نشه. **************************************** Sey me what about love I love your eyes
اولين فن فيك من!! وقتي در زندگي لويي و هري يك اتفاق غير منتظره ميوفته!
secrets are harmless, aren't they? [ highest ranking #90 in fanfiction - 2015.06.25 ]
This is by H28 on onedirectionfanfiction.com it's wonderful and I hope you like it as much as me. Recommended for 17+
این داستان درباره دو تا دختره که تازه خواننده شدن و توی یه ماجرا با وان دایرکشن آشنا میشن و اتفاقاتی بینشون میافته... *در حسرت آغوش تو*
Preview of the first book of the Anarchy series, published by Orion Books. Preorder your copies today! This is danger. This is chaos. This is anarchy. All Rights Reserved to Megan DeVos, 2018 ©
Harry's father Devon marries Louis' mum, and at first, Louis isn't happy about it. In fact, he tries his hardest to hate Harry. But the more he learns about Harry, the more he likes him. In the process of getting to know him, Louis learns a dark secret that could tear their "family" apart. Louis is sworn to secrecy bu...
***همه چیز اینجوری شروع شد: "با من ازدواج میکنی!?"**** فن فیک ساخته و پرداخته خودم ... نه کپی ...نه ترجمه. "نایل هوران" در نقش :نایل هوران "لیلی کالینز" در نقش :لیلی کالینز "نیکلاس هولت" در نقش :نیکلاس هولت ********* امیدوارم دوست داشته باشید.
کار لویی در زندگی تمرین دادن فُک هاست. هری توی استخر فُکش میافته و باهاش همراه میشه. ترجمه ی این http://archiveofourown.org/works/973210
گاهی وقتا فکر میکنی عشق تنها چیزیه که بهش نیاز داری و با تمام توانت سعی میکنی تا زنده ای عشق رو با چشمای خودت ببینی و وقتی یه نفرو پیدا میکنی که فکر میکنی میتونی عشق رو باهاش تجربه کنی،با هر مشقتی که شده،اونو با چنگ و دندون نگه میداری اما دقیقا زمانی که فکر میکنی همه چیز داره خوب میشه «عشق زندگیت رو نابود میکنه.»
Mackenzie Miller was a regular teenager girl, this is until she met her hot new teacher, Mr.Styles. They immediately begin to have a relationship that is less than appropriate for a teacher and student. Will their feelings for each other be strong enough to overcome everything that comes between them? © 2014, alyloves...
پول… اين كلمه كثيف… دليل بدبختي منه! منو مجبور به احترام گذاشتن به كسايي كه اصلا لياقتشو نداشتن كرد… منو مجبور به سكوت در برابر خيلي چيزا كرد… اين سكوت و احترام بيجا،آينده منو به آتش كشيد!
اون فقط منتظر بود تا مردی که دوست داشت (هری استایلز)بهش چند جمله رو بگه... "من واقعا متاسفم ،من رو ببخش بخاطر همه چیز،من هنوز عاشقتم بیا صفحه اخر کتاب عشقمون رو دوباره بنویسیم با پایانی شاد...و...فقط یه چیز میخوام... با من ازدواج میکنی؟" اما اون چقدر باید منتظر بمونه و فرصت هایی که برایه خوشبخت شدن بهش داده میشد روناد...