Larry
10 histoires
my angel par MakeRainbow
my angel
MakeRainbow
  • LECTURES 8,388
  • Votes 1,545
  • Parties 6
تو دنیای سیاه و سفید یه پسر فلج یه پسر با صدایی به رنگ سبز پیداش میشه و میشه فرشته ی اون پسر فلج
Love in bare 2 par djmalikstories
Love in bare 2
djmalikstories
  • LECTURES 11,377
  • Votes 1,458
  • Parties 8
اين فصل دوم love in bar هستش ولي از خودم چون خواستم ادامش بدم و اينو فهميدم كه يجورايي اين ف.ف محبوب شده خب و اينكه نظر و راي فراموش نشه ميخوام از اولي هم بيشتر طرفدار داشته باشه لذت ببريد
Game over (larry persian) par stylesmahya
Game over (larry persian)
stylesmahya
  • LECTURES 141,868
  • Votes 13,343
  • Parties 32
هری ترکش کرد و لویی مجبور شد دخترشونو تنهایی بزرگ کنه... #larrystylinson
Love in bare par djmalikstories
Love in bare
djmalikstories
  • LECTURES 51,247
  • Votes 5,865
  • Parties 21
لويي به عنوان يه توالت شور ميخواد پيشه هري كار كنه اما يه سري اتفاقاتي ميوفته كه اون از يه توالت شور به يه دوست پسر دوس داشتني تبديل ميشه !
strong(persian translation) par larents_fanfics
strong(persian translation)
larents_fanfics
  • LECTURES 95,500
  • Votes 10,777
  • Parties 35
"ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم اشک توی چشمام داشت جمع میشد و من محکم پلکامامو رو هم فشار دادم... "پاشو..." سریع چشمامو باز کردم و به زحمت روی پاهام وایسادم... تی-شرتمو گرفت تا منو به خودش نزدیک تر کنه و خم شد که همسطحم بشه چشاش مستقیم تو چشمای من خیره شده بودن و داشتن اتیششون میزدن حس کردم سرما از ستون مهره هام پایین رفت،لبمو از ترس گاز گرفتم "چند بار باید بهت بگم؟ تو.مال.منی"
Sin (persian translation) par larry_fanfic_iran
Sin (persian translation)
larry_fanfic_iran
  • LECTURES 365,900
  • Votes 51,708
  • Parties 58
گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*
SIN(LarryStylinsonAU) par S_Larry_S
SIN(LarryStylinsonAU)
S_Larry_S
  • LECTURES 250,252
  • Votes 29,063
  • Parties 40
Original Larry Stylinson (persian AU) for Iranian Larry shippers
Gray revenge (larry stylinson) par farsi_1d_fanfictions
Gray revenge (larry stylinson)
farsi_1d_fanfictions
  • LECTURES 6,519
  • Votes 913
  • Parties 10
سال ها سختى کشيد و تلاش کرد تا به جايى برسه که الآن هس،چيزى که آرزوشو داشت،کارى که بايد انجام ميشد حتى به قيمت جونش. ولى آيا ميتونه به انجام برسونتش يا عشق مسير زندگيشو عوض ميکنه؟! آيا زندگيش همينطور سياه ميمونه يا ميتونه با انتقام گرفتن يه بار ديگه به ديواراى قلبش رنگ سفيدو هديه بده؟!
Mad World (Persian translation) | L.S/Peter Pan crossover par larry_stylinson_ff
Mad World (Persian translation) | L.S/Peter Pan crossover
larry_stylinson_ff
  • LECTURES 16,883
  • Votes 2,327
  • Parties 25
هری استایلز در تمام زندگیش با این آرزو بزرگ شد که آیندش شبیه به یه افسانه بشه. وقتی اون کوچیکتر بود با دوستاش ساعت‌ها داستان تعریف می‌کردن. توی تولد هفده سالگیش هری با خودش فکر کرد که آیا زندگیش مثل یه افسانه هیجان‌انگیز خواهد بود یا نه. تو اون شبِ معمولی، هری با پسری ملاقات می کنه که زندگیش رو برای همیشه تغییر میده. هری و دوستاش به جایی برده میشن که اسمش نِوِرلَنده، جایی که هری باید تصمیم بگیره آرزوی افسانه بودنش ارزشش رو داره، یا واقعا وقتشه که بزرگ شه. و اون باید تصمیمش رو بگیره قبل از اینکه خیلی دیر بشه. - برای لری‌شیپرای دوستدار پیترپن! -