Select All
  • Glassy Eyes
    9.4K 1.4K 30

    دنیای پیچیده ی من...آروم باش روزی میرسه که اون میاد و میمونه و اون روز، روزیه که میتونم بگم اون مال منه، فقط مال من.

  • Pure Love [Z.M fanfiction]
    44.4K 4.9K 51

    یه دختر هفده ساله که وارد یه دبیرستان جدید میشه،"افراد جدید و اتفاقای عجیب غریب" اون زندگی آرومی داره و عشق هم به همین آسونی و بی پروایی وارد دنیای جذاب اون میشه... Zayn Malik Fanfiction Written by Iamnotshadi

    Completed  
  • Shadow Of Love (persian.Zayn Malik)
    6.1K 656 19

    زندگی همیشه اون جوری که میخوای پیش نمیره ... و یه چیزایی اتفاق میوفته که مجبوری خودت رو با اون شرایط وفق بدی ... و گاهی وقتا عشق نمیزاه اینا بهت آسیب بزنه و درمان دردهات میشه... ...گاهی وقتا که نه ... همیشه ...

  • Mr.Malik (my angels series) Z.M
    37.6K 2.7K 34

    هیچ وقت فکر نمی کردم یه لجبازی کوچولو با یه غروره مسخره انقدر بهم صدمه بزنه

  • over than love(L.H & Z.M)
    39K 4.2K 52

    زندگی پر از پستی و بلندی دختری که به سختی از ایران به آمریکا بورسیه میشه و تحت تاثیر روش زندگی مردم اونجا قرار میگیره و با ورود دو پسر هات به زندگیش هدف و آیندش از یادش میره و حالا اون درگیره...تصمیم سخته...دروغ سخته...دوراهی دردناکه... "فراتر از عشق" 1394/6/27

    Completed  
  • Stupids
    116K 16.6K 49

    «احمق‌ها» من معمار نیستم ولی می‌دونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمی‌تونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت ده‌ها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفه‌ی این و اون سرک می‌کشم : ) A Zayn Malik Fanfiction

    Completed