Select All
  • better than words (Persian)
    32.1K 3.1K 25

    نمیتونستم ادامه بدم. همه رفته بودن. رفتم جلوی قبرش. به اسمش و عکسش که داشت میخندید نگاه کردم. صداش تو مغزم تکرار میشد. «میدونی چیه؟ میخوام عشقمو بهتر از کلمات بهت نشون بدم.» بهش گفتم. دستمو کردم تو جیبم. درش آوردم و گذاشتمش رو سرم. چشمامو بستم. «بهتر از کلمات..» زمزمه کردم و ماشه رو کشیدم.

    Completed  
  • I Wish I Was Beside You
    1.3K 56 1

    هاى گايز :)) من هستى ام و داستان Don't Let Me Go... هم مال منه ؛) همونطور كه ميدونين اين پيج شريكى منو دوسمته كه ما فن فيكشن مينويسيم. منم امروز يه داستان كوتاه و غمناك براتون از زين نوشتم. اميدوارم خوشتون بياد ؛)

  • labour(zayn malik)
    10.4K 1.6K 30

    عشقم من چیکار کردم که تنهام گذاشتی؟؟ گناهم چی بود؟؟ هیچ کدوم از این اتفاقات تقصیر تو نیست، تو بی گناهی،

  • Familiar stranger
    45K 4.3K 43

    اين كار هر روزش بود، صبح زود تلفن زنگ ميخورد و تا برميداشتم قطع ميكرد، بعد هم يه شاخه گل رز جلوى در خونمون بود. آخه اين چه جور ابراز عشقيه من نميدونم!

  • Worst
    259 13 1

    اولین بار که دبدمش تعجب کرد که چرا مثل بقیه ی دخترا جیغ نمی زنم

  • NO! ( Persian )
    31.7K 4.2K 39

    *اضطراب* *وحشت* *دوستی* *گذشته* *جدایی* *عشق* *ترس* یه زندگی معمولی ، همیشه معمولی نمیمونه اتفاقای جدید ، زندگی اونو تغییر داد

    Completed