Pari_Kh's Reading List
93 stories
numb life//B1 by avin_ap
avin_ap
  • WpView
    Reads 21,785
  • WpVote
    Votes 3,419
  • WpPart
    Parts 55
من دختری،با احساس و خندون و مهربان بودم ولی منو شکستن،از عزیزترینهام گرفته تا کسایی که حتی نمیشناختم. ولی میگن که فردا بهتر خواهد شد، یعنی فردایی هم وجود داره؟
Fřįěńđš by sarela_stylinson
sarela_stylinson
  • WpView
    Reads 988
  • WpVote
    Votes 70
  • WpPart
    Parts 8
نزدیک بودن قشنگ تر از عاشق بودنه... باور کن ؛)
پسر خاله لویی by PariSfv
PariSfv
  • WpView
    Reads 4,114
  • WpVote
    Votes 277
  • WpPart
    Parts 10
سلام. من جیلیان لی مستر (Leemaster ) ،متاسفانه یک پسرخاله دارم.یک پسر دست و پاچلفتی خنگ وصدالبته بچه ننه... نمیدانم من چه گناهی کرده ام که اولا خانه شان دیواربه دیوار ماست.دوما ،هم کلاسی هستیم و هرروز قیافه مسخره اش را می بینم. لعنتی .. ازاین بدتر هم می شود؟ ○_○
Punks In The Different World by miyool
miyool
  • WpView
    Reads 6,461
  • WpVote
    Votes 868
  • WpPart
    Parts 19
یه فن فیکشن طنز راجب وقتی که هریه پانک اتفاقی سر از ایران در میاره اون تو ایران با جواد(زین)و نایب(نایل)و جمال(لیام) و جلال(لویی) اشنا میشه هرکدوم از اونا یه اتفاق جدید برای هری درست میکنن ممکنه هری تغییر کنه ممکنه بدتر بشه:) از دست ندید
Upstairs by atalebymystery
atalebymystery
  • WpView
    Reads 114,774
  • WpVote
    Votes 15,132
  • WpPart
    Parts 50
«طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در دیدم! ...که وحشت‌زده به من خیره شده!!! A Niall Horan Fanfiction
SerVanT (+18) by hotlikepayne
hotlikepayne
  • WpView
    Reads 112,678
  • WpVote
    Votes 5,856
  • WpPart
    Parts 35
هیجانی ، عاشقانه و درتی +18 "همه چیز بایه تصادف شروع میشه که اول خیلی تلخ به نظر میومد !" داستانه یه دختره فقیره که یه روز توی خیابون با یه ماشین تصادف میکنه و از اونجایی که توانایی مالی برای پرداخت خسارت ماشین طرف مقابل رو نداره قبول میکنه هرچیزی که صاحب ماشین گفت رو قبول کنه.. و وقتی صاحب ماشین،یا همون لیام پین ازش میخواد که توی خونش به عنوانه خدمتکار مخصوص خودش مشغول به کار شه چاره ای جز قبول کردن نداره...و خودتون حدس بزنید که بین این دو نفر که نقش ارباب و برده رو دارن چه اتفاقایی زیره یه سقف میفته،اونم در صورتی که خدمتکار،یه دختره زیبا و جذابه و اربابش یه پسر معروف و پولدار فقط کافیه ۳ قسمت از فن فیک رو بخونین تا معتادش بشین از شخصیت های جذاب فنفیک : Liam Payne Taylor Hill Zayn Malik Ian Somerhalder ❤ Sara Sampio Best rate : #41 fanfictions
Hegemonic by rozhan_jh
rozhan_jh
  • WpView
    Reads 17,479
  • WpVote
    Votes 1,959
  • WpPart
    Parts 24
گناه هایی برای زنان درکتاب مقدس: 1.سوار کاری برای زنان عیب است. 2.کار کردن زنان بیرون از خانه عیب است. 3.طلاق گرفتن زن عیب است. و.. تنها کاری که دراین جامعه از زنان میخواهند.نگه داشتن نجابت خود تا وقتی که با کسی ازدواج کنن است.و گوش کردن دستورات شوهر شان است و بدنیا اوردن فرزند. و البته که مردان هم همین توقع از همسرشان دارند1.با آن هم بسطر شود2.از دستوراتش پیروی کند3.برای او بچه بدنیا بیاورد ! امیلیا باون مردسالاری درکل جهان پا بر جا بود ولی من با این طرز فکرها و عقیده ها کاملا مخالفم پس ترجیح میدهم مجرد بمونم تااینکه برده مردی بشوم ولی شانس همیشه با آدم یار نیست و من بخاطر سلح بین چشایرو مانس به اجبار باید همسر مردی بی ادب،عصبی و تند خو به نام هری ادوارد استایلز شوم ! آدم نمیفهمه کی مغزش به قلبش میبازه.بدون اینکه بخواد قلبش رو میده به یکی و من اونو به مردی دادم که حتی نمیتونه بگه دوستم داره .ولی برام مهم نیست.چون میتونم از چشماش عشق رو ببینم.همین برام کافیه.ولی بازم باور دارم که یه روز این حرف روبه زبون میاره. و حس میکنم اون روز زیاد دور نیست (+18)
Restart by frhnzatq
frhnzatq
  • WpView
    Reads 18,048
  • WpVote
    Votes 2,484
  • WpPart
    Parts 33
دستشون و از دهنت مى برن پايين و پايين تر و وقتى به قلبت رسيدن دم گوشت آواز سوگواريت و مى خونن.وقتى لا به لاى زمان گمشدى واقعا چى كار مى كنى تا دقيقه ها رو سريع طى كنى و به حال برسى؟
Get Hard(HarryStyles) by persian_story
persian_story
  • WpView
    Reads 11,018
  • WpVote
    Votes 1,173
  • WpPart
    Parts 26
داستان راجع به دختريه كه يه باند خلافكار خانوادشو به قتل ميرسونن و اونم به سختي فرار ميكنه و ميره با تنها دوست و اشنايي كه داره زندگي ميكنه و كم كم يه سري رازها راجع به خانوادش ميفهمه و تصميم ميگيره انتقام بگيره و......
Alien [Z.M] by nil_rz
nil_rz
  • WpView
    Reads 67,288
  • WpVote
    Votes 6,532
  • WpPart
    Parts 44
[COMPLETED] - ما تنها نیستیم ! -