"دكتر استايلز توي اتاق معاينه منتظرتون هستن"
Warning ⚠️ Sexual Content
* پارت ١٣ به بعد اينجا آپ ميشه
* پارت هاي قبلي رو در اينجا بخونيد :
http://my.w.tt/UiNb/oN48j5XRBD
* يا به اين آيدي بريد : @kimnem
Hannah Taylors finally gives in to her desperation and does one of the stupidest things a girl can do to grab her unapproachable long-time crush Jonah Gibbs' attention: spill soda on his white shirt and leave a motherfrigging red blotch on it. Accidentally... on purpose.
چشمات رو ببند و بزار قلبت راهت رو نشونت بده...
یا
بزار عقلت راهنماییت کنه چون اون چیزی رو میدونه که قلبت نمیدونه....
کدوم؟
همه ی زندگی همینه...همه چی به این تصمیم بستگی دره...
من دوباره روی تختم دراز کشیدم. "چرا همه میمیرن تا هم اتاقی تو باشن؟"
هری روی تختش نشست و پوزخند زدو گفت : خوب کی میتونه نخواد؟ من به طور باور نکردنی خوشتیپ، پولدار و دختر بازم و حس خیلی خوبیم دارم."
"حس خیلی خوبی داری؟" من ازش پرسیدم وقتی داشت بلند میشد.
"من میتونم کل شب سوارت شم." اون کم کم خودشو به تختم نزدیک میکرد.
فکر کنم روحا بالا آوردم.
خوابگاه اتاق 69 جایی که همه کثافت ها کامل هستن جایی که قول ها شکسته میشن قلب ها تکه تکه میشن و عشق ها ساخته میشن.
همه خودکشی میکردن تا با هری استایلز هم اتاقی باشن از خوش شانسی رایلی این اتفاق برا اون افتاد تا بتونه با اون هم اتاقی باشه.
ولی یه مشکل وجود داشت ، اونا از همدیگه متنفر بودن.
کمربنداتونو محکم ببندید چون این یه سواری برای جهنمه.
هری استایلز
All rights to : Heartbreaker99_
رانی درد های زیادی رو تحمل کرده. در شش سال اول زندگیش مجبور به تحمل دعواهای خانواده اش بوده، مادرش جلوی چشمش از بین رفت، با کسی غریبه بزرگ شد و هیچ دوستی کنارش نداشت.
حالا پانزده سال از قتل مادرش گذشته، اون لندن اومده و جایی میخواد کار کنه که روی پرونده مادرش و کسایی که به وسیله یک نفر کشته شدن تمرکز دارند...
(اینو وقتی یه هویج بودم نوشتم!!)
MATURE CONTENT