Select All
  • Perfect Disaster (Z.M)
    24.6K 3K 30

    [ C O M P L E T E D ] اون مثل یه گرگ، توی جنگل تاریک شکارشو دنبال میکرد. هرچقدر که ادگار در دنبال کردن زین مهارت داشت زین هم در فرار کردن ماهر بود. اونا همو خنثی میکردن نه ادگار میتونست زین رو بگیره.... نه زین میتونست تا ابد فرار کنه..... pErFeCt dIsAsTeR (ZaYn MaLiK) Copyright © 2016 Kiki_kogarashi Completed on Wedn...

    Completed  
  • I'm a ghost(h.s)
    88.2K 12K 42

    رزا دختری تنهاست که یک زندگی ساده داره اما همه چیز عوض میشه وقتی یه موجود خبیث وارد زندگیش میشه آیا اون واقعا یه روحه؟

    Completed  
  • Hide (Harry Styles)
    545K 29.5K 42

    Bella é apenas uma rapariga com uma vida completamente normal. Ela tem amigos e namorado. Tudo parece perfeito para o último ano, quando um professor novo chega à escola. O professor Harry Styles. Por mais que tentem resistir-se um ao outro é impossível. Bella e Harry vivem uma história de romance praticamente impossí...

    Completed  
  • Stolen Innocence ➤ Luke Hemmings [Edited]
    404K 22.7K 28

    [Editada] ✗ ✗ ✗ ❝Arabella, deixar-me-ia retirar a inocência que predomina no seu corpo?❞ - ele perguntou-me, de forma educada, com um sorriso provocador curvado nos lábios. Só me apetecia arrancá-lo do seu atraente rosto. Nem soube o que responder, este homem tinha-me apanhado completamente desprevenida. ❝Parece-me...

    Completed  
  • He's No Good - Zayn Malik
    23.3M 483K 94

    WARNING: This contains mature content such as sex, drugs, violence. Zoe Fray has just moved to Bradford when she meets Zayn - a guy from her neighborhood who's got the looks of a Calvin Klein model, and an arrogant yet alluring bad boy attitude...

  • Excessive (Harry Styles Fanfiction)
    34.8M 959K 105

    "I have been watching you for a while now, my love" he whispered darkly in my ear. "Why are you doing this to me" I squeaked, earning a low chuckle from him. "Because" he said, moving his hands from the wall above my head and down my body, resting very low on my waist. "I can". ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~...

    Completed  
  • Hope(Harry Styles A.U-Persian)
    2.3K 196 9

    I Didn't Want To Fall In Love Again I Knew i Would Break Again And Now I'm In Pieces Again

  • My fate(h.s fanfic)
    1K 146 9

    مثل اینکه سرنوشت برای اونا اینو رقم زده ولی اون ها فرار میکنند و با فرار اونهاست که داستان ما شروع میشه وماجرا ها و اتفاقات جدید به وجود میاد.و اینکه بزودی شخصیت اصلی هری معلوم میشه.ماه همیشه پشت ابر نمیمونه.

  • Slave Of The Darkness
    108K 10.2K 57

    من بهش یه بوسه روی گونه دادم قبل اینکه به گوشش برگردم. من شاهرگی که بهش نیاز داشتم رو دیدم. با بوسیدن پوست ظریفش آمادش کردم برای کاری که قرار بود انجام بشه. دندون های نیشم از همیشه تیز تر بودن. آماده برای دریدن! من دندون هام رو توی شاهرگش فرو بردم و دو سوراخ روی گردنش به جا گذاشتم.. بقل گوشم نفس نفس میزد.. خون خیلی سر...

  • New Romantics
    19.1K 1.9K 33

    عشق گاهی شیرینه گاهی تلخ شاید گاهی هم دشوار اما تنها چیزی که از عشق به من رسیده تیکه های تیز و برنده احساسات خرد شدمه... اما خب اون با همه فرق داشت ........ Kiss my neck گردنمو ببوس .... Bite me گازم بگیر ..... Trace my spine ستون فقراتم رو دنبال کن ..... Hold me down ...

    Mature
  • Before
    18.6M 437K 20

    He never knew life could be this way, but truly if he did, he wouldn't have cared. He cared about nothing, not even himself until her. Before her, he was empty/ Before her he knew nothing of joy or completion, and this is his journey to his life After her.

    Mature
  • Merdous
    67 4 2

    It was night the rain was so fast that hurted the man running towards the village in search of the villages midwife when he arrived at the door start knocking on the door as hardest he can but it was no answer suddenly he heard a voice saying roldo,roldo,he turned around and saw his best friend giis running towards hi...

    Mature
  • What I see...(first book,secrets)
    22.4K 3.7K 42

    فن فيكشن:What I see شخصيت اصلى:هرى استايلز عاشقانه/ترسناك

  • Haunted (H.S Persian Teranslatoin)
    17.1K 2.2K 38

    ~وقتی که اون مرد، اونو بگیر و به قطعاتی اندازه ستاره ببر. اون صورتی از بهشت خواهد ساخت که کل عالم عاشق شب خواهند شد و دیگر کسی خورشید شعله ور را نخواهد پرستید.~ _ویلیام شکسپیر ۱۹ ژوئن سال ۱۹۲۴ رو زناگواری برای دهکده ی کوچکی که در چند مایلی لندن قرار داشت بود. یکی از خانواده های محلی ، خانواده استایلز، به‌طرز وحشیانه ا...

  • Stupids
    116K 16.6K 49

    «احمق‌ها» من معمار نیستم ولی می‌دونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمی‌تونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت ده‌ها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفه‌ی این و اون سرک می‌کشم : ) A Zayn Malik Fanfiction

    Completed  
  • Hidden( translated to persian )
    404K 37.4K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Completed  
  • Midnight dark memories
    998 109 2

    خیلی بده آدم هیچی از خودش ندونه خیلی. اینکه کی هستی؟ فامیلیت چیه؟ اصلا فامیلی کس و کاری چیزی داری؟ این وضعیت اونه. تنها چیزی که از خودش میدونمه اسمشه؛ فقط اسم: اولین(eveline) بعد این همه سال که با رفیقی که خواهرش شده زندگی کرده، برای بار هزارم تو کالجه،اما کالج موسیقی ولی این دفعه، یه بد خواه داره: هری میتسون ولی نمید...

    Mature
  • BAD END LOVE
    377 27 1

    همیشه قرار نیست یه زندگی خوب باشه مثه زندگی من و هری... قرار نیست همیشه شاد باشی... قرار نیست همیشه بخندی... قرار نیست توی بهترین شرایط ممکن زندگی کنی... ولی همیشه یه چیزو باید بدونی... باید قدر شناس باشی... تا مثه من نشی...

    Completed  
  • Obsessive (Sequel to Excessive)
    3.8M 126K 22

    "It was your love that got us into this mess" she said, running her hands over my shoulders. "Well, baby, it's going to be yours that gets us out of it" I said quietly. ~ Sequel to Excessive WARNING: Contains sexual content and mature language, read at own risk!! Copyright All Rights Reserved © fxckingpayno

    Mature