Mobina's Favorite
18 stories
RESTLESS (PersianTranslation) by larryrbbstylinson
RESTLESS (PersianTranslation)
larryrbbstylinson
  • Reads 30,937
  • Votes 2,797
  • Parts 22
این داستان شامل نوشته های جنسی، استفاده از الکل و خودآزاری میشه. اگر اذیت میشید، من خیلی جدی بهتون پیشنهاد میکنم که یه داستان دیگه بخونید. لویی تاملینسون همیشه باور داشت یا مجبور بود باور کنه که استریته. ولی وقتی که یه پسر چشم سبز به اسم هری استایلز شمارشو براش میزاره، هیچ نظری درمورد اینکه زندگیش چطوری تغییر میکنه نداره. لویی بیشتر زندگیشو با کناره گیری از آدما گذرونده و مصممه که گذشتشو کنار بزاره ، اما با خودآزاری و کسایی که نمیتونه فراموش کنه. لویی اون زندگیو هرچیزی به غیر از "آسون" میبینه. هری استایلز یه هنرمند با اعتماد به نفسه که از شجاعتش برای نه گفتن به پدرش سود میبره. الان که هری بالاخره شروع به فهمیدن این کرده که چه طوری کنترل زندگیشو خودش داشته باشه ، نتایجشو دوست داره. با یه پسر خوشگل مثل لویی توی زندگیش و دوستای خوبی که همیشه پشتش ان ، اون بالاخره میتونه ببینه که زندگی میتونه شیرین باشه. آیا این دوتا پسر میتونن به هم عشق بورزن؟ آیا لویی به تمایلات جنسیش پی میبره؟ یا آیا جفتشون تا ابد "بی قرار" میمونن؟
Winter [Harry Styles AU] by xwriter123x
Winter [Harry Styles AU]
xwriter123x
  • Reads 1,755,814
  • Votes 51,366
  • Parts 26
Winters in London are cold. Harry drinks tea to keep warm. Lena doesn't like that. She's much more of a coffee person, really.
Anarchy by styleslegend
Anarchy
styleslegend
  • Reads 21,783,657
  • Votes 69,692
  • Parts 6
Preview of the first book of the Anarchy series, published by Orion Books. Preorder your copies today! This is danger. This is chaos. This is anarchy. All Rights Reserved to Megan DeVos, 2018 ©
Glass by Lady_Scribbles
Glass
Lady_Scribbles
  • Reads 47,228
  • Votes 2,734
  • Parts 8
A retelling of Cinderella. For years, Ella has lived under the tyrannical thumb of her stepfamily, wishing for nothing but freedom. One night, a spectacular series of events leads her to a sparkling castle and a handsome prince...but is the life they offer really what she wants? Beautiful cover by Abyss-Of-Crazy! :D
Strawberry Milk (Persian Translation) by larents_iranff
Strawberry Milk (Persian Translation)
larents_iranff
  • Reads 113,990
  • Votes 12,765
  • Parts 24
توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.
different worlds by negnegin
different worlds
negnegin
  • Reads 179,737
  • Votes 8,639
  • Parts 41
_ما خیلی شبیه به همیم ... ولی یکم که دقت کنی میبینی ما متفاوت ترین ادمایه رویه زمین هستیم دوتا ادم با دوتا دنیای متفاوت!
pact love(larry) by shaghayeghjon
pact love(larry)
shaghayeghjon
  • Reads 5,348
  • Votes 609
  • Parts 10
آدم باید برای به دست اووردن عشقش تلاش کنه وبجنگه و من تا قسمتی از زندگیم اینو درک نکردم ولی اون چشمای زمردی باعث شدن تا براشون بجنگم بااین که میدونستم اون چشما به کس دیگه ای نگاه میکنه
Welcome to hell(larry stylinson) by imZoyAa
Welcome to hell(larry stylinson)
imZoyAa
  • Reads 34,818
  • Votes 5,189
  • Parts 27
ه...هری ...تو مطمئنی ؟_ _اره توماس ...مطمئن باش خونه لویی قراره برامون بهترین جای دنیا باشه ... _ ولی ...صلا می دونه که داریم میریم اونجا ؟ هری نخودی خندید و گفت : _ نه ... این یه سورپرایزه . _ قبولمون میکنه هری ؟ _ البته که قبولمون میکنه ...اون عاشق منه ...ما عاشق همیم ... _ولی ما الان هیچ پولی نداریم ... ما ... _اوه برادر بیچاره من ...پول هیچ معنی توی عشق ما نداره ... من و لویی یه زوج خاصیم . توماس به برادرش لبخند زد ... خب ...مثل اینکه عشق برادرش قابل اعتماده ... ولی اون هنوز هم نگران بود ... چشم هاش رو بست و سعی کرد خودش رو ریلکس کنه ... هری خوشحال بود ...چون قراره پیش دوست پسر عاشقش زندگی کنه ؟ شایدم چون نمی دونه عشق لویی بسته به دسته دسته اسکناس توی جیب هری بود ؟ هری خوشحاله , چون نمی دونه یه دوست پسر عوضی پول پرست داره ... البته فعلا نمی دونه
Game over (larry persian) by stylesmahya
Game over (larry persian)
stylesmahya
  • Reads 141,943
  • Votes 13,372
  • Parts 32
هری ترکش کرد و لویی مجبور شد دخترشونو تنهایی بزرگ کنه... #larrystylinson
Love in bare by djmalikstories
Love in bare
djmalikstories
  • Reads 51,252
  • Votes 5,865
  • Parts 21
لويي به عنوان يه توالت شور ميخواد پيشه هري كار كنه اما يه سري اتفاقاتي ميوفته كه اون از يه توالت شور به يه دوست پسر دوس داشتني تبديل ميشه !