aniakavana's Reading List
23 stories
Mammatus | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 29,850
  • WpVote
    Votes 2,670
  • WpPart
    Parts 48
𓂃𝐌𝐀𝐌𝐌𝐀𝐓𝐔𝐒𓍯 تهیونگ طرد شده بود، به عنوان روانپزشکِ برجسته و جوانی که سال‌ها قبل معشوقه‌ی هم جنس خودش رو به قتل رسوند طرد شده بود... نه خانواده‌ای داشت، نه دوست و نه هم خونه‌ای. فقط و فقط به موسسه‌ی رواندرمانی‌اش میرفت و مشغول کار میشد، قسم خورده بود درب‌های قلبش رو به روی کسی باز نکنه و سمت هیچ پسری برای رابطه نره. اما درست توی یک شب عادی مثل بقیه شب‌هایی که توی موسسه مشغول دیدن بیمارهاش بود، پسر خیابونیی با خشم به اتاقش هجوم آورد. پسری که توی مدت نه چندان طولانی، درب‌های قلب بدنام ترین روانپزشک این شهر رو باز کرد تا دوباره زندگی‌اش پر از تنش‌ و طرد شدن‌های دیگه‌ای بشه. ___ " خدا تو رو خلق کرد و از خودش پرسید چطور ممکنه تنها روی زمین ولت کنه؟ این شد دلیل به دنیا اومدن من. " ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، نامجین. ⊹ ژانر⤟ رومنس، درام، روانشناسی، اسمات، انگست، معمایی. ⊹ نویسنده⤟ LeeTelma
[ A Flower In My Heart ] by luna_se
luna_se
  • WpView
    Reads 16,521
  • WpVote
    Votes 3,561
  • WpPart
    Parts 34
[ Completed ] ( فصل دوم فیکشن look like a rose) وقتی که برف می باره ، وقتی که درخت ها شکوفه می دن ، وقتی برگ ها روی زمین می افتند ، وقتی بارون می باره من به تو فکر می کنم . وقتی که کنارم نیستی گذر زمان هیچ معنایی نداره ، وقتی که نیستی بهار و زمستونی برای من وجود نداره . تو گرمای زندگی منی ، سرما با تو برای من معنی پیدا می کنه . زمستون من کنار تو رنگ سفید به خودش می گیره ، بهار من با تو پر از شکوفه های صورتی می شه . من بدون تو مثل مردابی هزار ساله می مونم که سال هاست از دور به صدای رودخانه گوش می ده . می خوام بدونی که من نمی خوام اون مرداب گندیده باشم ، من می خوام اون ماهی ای باشم که توی رودخانه شنا می کنه . لطفا برگرد و دوباره دستم رو بگیر ، این بار من تا آخر دنیا کنارت شنا می کنم . قسم می خورم .
NICHE  by i1ieon
i1ieon
  • WpView
    Reads 50,311
  • WpVote
    Votes 4,213
  • WpPart
    Parts 13
خلاصه : تهیونگ برای ادامه‌ی تحصیل در طراحی لباس، برای دانشگاه سئول بورسیه میشه. اما چیزی که انتظارش رو نداشت استاد جدی و کم‌حرفیه که الگوی بزرگ دوره نوجوونی‌هاش بوده جئون‌جونگ‌کوک طراح مشهور و رئیس یکی از مطرح‌ترین کمپانی‌های مد آسیا و اروپا ، نه‌تنها استاد کلاس طراحی تهیونگه، بلکه در اولین تماس اتفاقی متوجه چیزی می‌شه که دنیاش رو زیر و رو می‌کنه - تهیونگ جفتشه تهیونگ بی‌خبر از همه‌چیز فقط دنبال پیشرفت اما برای جونگ‌کوک هر قدمی که بهش نزدیک می‌شه ، باید با احتیاط برداشته بشه چون نمی‌خواد امگای نارگیلی رو بترسونه وقتی مرز بین کلاس و دفتر کار ، استاد و دانشجو کم‌کم تار می‌شه تهیونگ باید تصمیم بگیره چقدر حاضره برای رؤیاهاش بجنگه - و جونگ‌کوک باید یاد بگیره چطور برای اولین‌بار از روند همیشگی زندگیش خارج شه و یک تصمیم احساسی بگیره ㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤ ‌ ‌ㅤㅤ ⎯⎯ ୨ ୧ ⎯⎯ كاپل اصلی : كوكوی كاپل فرعی : يونمين - جنسو ژانر : امگاورس | رمنس | کمدی | اسمات | آمپرگ فیك چت و توییت 📲 هپی‌اند ㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤ‌ ‌ㅤㅤㅤ ⎯⎯ ୨ ୧ ⎯⎯ حقيقتا راجب روزهای آپديتش زياد مطمئن نيستم و نظرمه تند تند آپ كنم تا تموم شه. شرطی براي آپ‌شدن پارت‌ها نميذارم
The hidden kiss by shiro-93
shiro-93
  • WpView
    Reads 20,913
  • WpVote
    Votes 3,202
  • WpPart
    Parts 22
حقیقتا از خیلی وقت پیش ایده ی این به ذهنم اومد و خب با خودم فکر کردم که آپش کنم بد نباشه ؟ در نتیجه آپش کردم البته یه دلیل دیگه هم داشت ؛ اونم اینکه من هر فیکی رو شروع به نوشتن می کنم وسطاش ول می کنم چون ایده ی یه فیک یا وانشات جدید تر به ذهنم میرسه😐 سو گفتم اگه این گوگولیو بزارم یکم متعهد بشم و تا اخرش بنویسم 😄 کاپل : تهگی ژانرشم : رمنس ، زندگی روزمره ، معمایی ، یکم انگست و شاید فلاف~ ●•●•●•●•●•●•●•●•● خلاصه داستان : یونگی و تهیونگ هردوشون جدا از هم یه زندگی معمولی و یکنواخت دارن تا وقتی که تهیونگ خیلی اتفاقی متوجه میشه یونگی ، هیونگ دوست صمیمیه گیم نتش جانگ کوکه و تو ملاقات اولش با یونگی تصمیم می گیره قلم این زندگیه یکنواخت رو خودش به دست بگیره
Lemon Station🍋 by miyunanna
miyunanna
  • WpView
    Reads 473
  • WpVote
    Votes 95
  • WpPart
    Parts 1
شبیه اثر هنریه ، انگار از موزه فرار کرده ، خودشو رو صندلی ایستگاه اتوبوس جا داده و نگاه های پسر مو بلوطی ‌‌‌رو سمت خودش میکشه و اون ایستگاه اتوبوس دیگه یه جای عادی نیست کاپل : تهگی / یونته شاید یه عاشقانه آروم که بوی لیمو میده وانشات وقتی قلبت قلب یکیو بخواد هرچیز و هرجایی که به اون یه نفر ربط داشته باشه عادی نیست این خاص بودنه ، اسمش عشقه miyun,anna
Butterfly's Repose - [Completed] by theteara
theteara
  • WpView
    Reads 16,759
  • WpVote
    Votes 3,315
  • WpPart
    Parts 27
عشق من؛ وقتی در‌خت‌های همیشه سبز، زرد شدند و شاخه‌های منجمد، شکوفه‌ دادند، بیا و دستم رو بگیر؛ نجاتم بده. صدای من رو می‌شنوی؟ زمان مرگ پروانه‌ها نزدیکه. عشق من، بهم نگفتی؛ این عشق ما بود که مسمومشون کرد؟ |یونکوک - ویمین| |انگست| BTS YOONKOOK/VMIN FANFICTION copyright © 2020 teara , Yeg
𝐥𝐚𝐧𝐝 𝐨𝐟 𝐬𝐤𝐲 |vkookmin  by Purple_AUA
Purple_AUA
  • WpView
    Reads 20,433
  • WpVote
    Votes 2,408
  • WpPart
    Parts 15
-'𝐥𝐚𝐧𝐝 𝐨𝐟 𝐬𝐤𝐲'- | -'سرزمین آسمان '- جیمین الهه خورشید امگای پسری از جنس پاکی و نور در دنیای رنگارنگ خودش زندگی می کنه که به ناگاه وارد سرزمینی سیاه و سپید میشه سرزمینی به سیاهی شب های بدون ماه و به سپیدی برف زمستان ... Gang: اسمات، امگاورس،فانتزی ،هیجان انگیز،تریسام ویمینکوک ؛ نامجین؛ چانبک
[ You Are Blue ] by luna_se
luna_se
  • WpView
    Reads 26,988
  • WpVote
    Votes 7,058
  • WpPart
    Parts 66
[ Completed ] عشق برای هر کس رنگ های مختلفی داره ، اما اکثرا می گن که قرمزه . اگه از من بپرسی من می گم عشق قرمز عشق واقعی نیست ، قرمز هیجان زده ات می کنه باعث می شه عجولانه تصمیم بگیری و عجولانه ترک کنی ، زود اوج می گیره و زود سقوط می کنه ، به نظر من عشق واقعی عشقیه که بهت احساس خونه بودن بده . عشق واقعی برای من آبی رنگه ، آبی ای که آروم و آگاهت کنه، آبی ای که بهت حس وجود داشتن بده . عشق من آبیه چون تو بهم آرامش می دی ، بهم احساس خونه بودن می دی . عشق من آبیه چون تو آبی هستی .
[look like a Rose] by luna_se
luna_se
  • WpView
    Reads 111,809
  • WpVote
    Votes 23,570
  • WpPart
    Parts 68
[ Completed ] هجده ساله شدن ارزوی من نبود ، اما زمان متوقف نمی شد و بالاخره روزی که ازش وحشت داشتم رسید . روز تولد هجده سالگی ام [فصل دوم : a flower in my heart]
ᯓ 𝐋𝐢𝐟𝐞 𝐎𝐟 𝐀 𝐑𝐚𝐜𝐞𝐫 by Brunetta_Garcia
Brunetta_Garcia
  • WpView
    Reads 43,530
  • WpVote
    Votes 6,500
  • WpPart
    Parts 34
ᯓ Street Race S1 [ Completed ] مین شوگا؛ رئیس سرد منطقه غربی. کسی که توی زندگیش فقط جای پدال گاز، طعم آمریکانو و کم خوابی رو خوب میشناسه و گوشه چشمی به کلمه سه حرفی "عشق" ننداخته -این یه دروغه، دروغ محض. اون عاشق ماشینش و شرط بندی‌های شبانه‌ست- شاید ورود یه ماشین با رنگ‌های روشن و راننده‌ی درخشانش بتونه نظرش رو درباره عشق عوض کنه. ⛓ فیکشن " مسابقه خیابانی " Genre: Thriller, Enemies to lovers, Smut (verse), Romance, Happy ending Couple: Sope By: Brunetta