- 𝐅𝐚𝐯 🤍
11 stories
illegal|l.S by nilostylinson
nilostylinson
  • WpView
    Reads 124,563
  • WpVote
    Votes 24,783
  • WpPart
    Parts 63
عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance
Say Something~L.S [Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 127,567
  • WpVote
    Votes 17,838
  • WpPart
    Parts 40
"یه چیزی بگو...دارم ازت دست میکشم... من فردِ خاصِ زندگیت میشم، اگر تو ازم بخوای... هر جایی بری من دنبالت خواهم اومد... یه چیزی بگو... دارم ازت ناامید میشم..." say something I'm giving up on you... Translator : @blueheartedme_
Baby Heaven's In Your Eyes [L/S: Persian Translation] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 97,255
  • WpVote
    Votes 10,346
  • WpPart
    Parts 25
[OnGoing] بیشتر از این نمیتونست تفاوتی بینشون باشه. لویی تاملینسون ۱۷ ساله که آخرین سال دبیرستانش رو تو معتبر ترین مدرسه غیرانتفاعی دانکستر میگذروند.اگه تنها یک چیز باشه که اونو به شدت آزار میده,قطعا مدرسه ی سطح پایینِ دولتیِ خیابون روبرویی هست. هری استایلز ۱۹ ساله,کسی که درحال گذروندن آخرین سال دبیرستانش تو مدرسه دولتی دانکستر هست.اون هیچوقت سره کلاساش حاضر نمیشه و اگرم به خودش این زحمتو بده,یا مسته یا های,بعضی وقتا هم جفتش.پوست بدنش پر از تتوعه و اگه تنها یک چیز باشه که اون ازش خیلی متنفره,اونم بچه های پر افاده و سوسول مدرسه غیر دولتیِ خیابون روبروییه. یا جور دیگش اینه,جایی که هری پسر بد و به فاک رفته با کلی مشکل تو زندگیش,لویی پسر پولدار فوق العاده و خوشبخت,که مدرسه هاشون دقیقا روبروی همدیگن.اونا تو یه پارتی باهم آشنا میشن و شاید این آخرین و تنها چیزیه که بهش احتیاج دارن.
True Mates [L.S] by blouten
blouten
  • WpView
    Reads 26,074
  • WpVote
    Votes 4,497
  • WpPart
    Parts 13
[Persian Translation] [complete✔] لویی تاملینسون، بدترین امگایی هست که هر کس به چشم دیده. اون امگایی هست که خودش رو‌ موظف به تسلیم شدن و اطلاعت کردن از بقیه نمی‌بینه، و به نوعی اون توانایی مقاومت در برابر دستوراتِ تقریبا هر فردی رو داره. هری استایلز پسری که از زمان تولدش یه آلفای واقعی بوده، اون به زودی میتونه جایگاه پدرش رو دریافت کنه، دقیقا به محضِ اینکه جفت شود. اما چه اتفاقی رخ میده اگر هری یقین داشته باشه که لویی جفتِ حقیقیش هست؟ و چه اتفاقی می‌افته اگر لویی نخواد با اون جفت بشه؟ یا اینکه در طرف دیگر، جایی که هری و لویی عاشق همدیگر هستند ولی تمام تلاششون رو میکنن تا اون رو نشون ندن؟ جایی که لویی از هری دوری میکنه، در حالی که بقیه افراد به آلفاهاشون احترام میزارن؛ در این زمان هری نیز سعی میکنه خودش رو به لویی نزدیک نکنه تا به تصمیمات اون پسر احترام گذاشته باشه. ژانر : امگاورس، عاشقانه، دبیرستانی #1 - shortstory #1 - harrytop #1 - louisbottom #2 - teenagers #3 - werewolf
This House No Longer Feels Like Home (Persian Translation) by larents_iranff
larents_iranff
  • WpView
    Reads 163,147
  • WpVote
    Votes 16,400
  • WpPart
    Parts 18
هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.
TRIPLE S (StylesTriplets+Louis ) by Zara23M
Zara23M
  • WpView
    Reads 157,398
  • WpVote
    Votes 17,805
  • WpPart
    Parts 35
Omega Louis Alpha Edward, Harry & Marcel styles Best rank: #1 in هری #1 in استایلز
EXPERIMENT (L.s) by story_1d_larry
story_1d_larry
  • WpView
    Reads 325,750
  • WpVote
    Votes 45,516
  • WpPart
    Parts 75
تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#
Always You [L.S] ~ By Miss X by larry_diary
larry_diary
  • WpView
    Reads 3,307,122
  • WpVote
    Votes 303,299
  • WpPart
    Parts 140
هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار بود.هری این قسم نانوشته رو امضا کرده بود. صدای لویی پشت سرش خاموش میشه.زمزمه ی خفه ی هری توی باد گم میشه. هری:متاسفم لویی.متاسفم...
Our Destiny (L.S) by Fff_Writer
Fff_Writer
  • WpView
    Reads 1,171,085
  • WpVote
    Votes 128,362
  • WpPart
    Parts 134
"من اسمش رو گذاشتم.... . . . سرنوشتِ ما..."
Game over (larry persian) by stylesmahya
stylesmahya
  • WpView
    Reads 142,420
  • WpVote
    Votes 13,372
  • WpPart
    Parts 32
هری ترکش کرد و لویی مجبور شد دخترشونو تنهایی بزرگ کنه... #larrystylinson