farnaz_cyrus's Reading List
15 stories
Forever in your memory | L.S - AU by Marry____
Marry____
  • WpView
    Reads 93,239
  • WpVote
    Votes 13,520
  • WpPart
    Parts 30
' همیشه در خاطر تو ' " و همینه ، عشق همینه . در عین پیچیدگی به سادگی گفتن یک جمله ی صادقانست " هر چیزی که مال منه مال توعه تا برای خودت بکنیش " نویسنده : ____Marry@ - فن فیکشن لری استایلینسون - کامل شده آغاز : تابستان ۱۳۹۶ پایان : بهار ۱۳۹۷
Blowing Mind (Persian Translation) by larents_iranff
larents_iranff
  • WpView
    Reads 40,941
  • WpVote
    Votes 4,826
  • WpPart
    Parts 14
❌Original Name: Hoping This Cold Blue Water Scrubs Me Clean And Spits Me Out Again❌ "بمون" هری با ناامیدی زمزمه کرد و لب هاش رو به شقیقه ی لویی چسبوند، طوری که انگار میتونه دردی که اونجا رشد میکرد رو تسکین بده. ولی اون نمیتونه درد رو متوقف کنه، و مهم نیست که چه قدر تلاش کنه... اون نمیتونه کاری کنه که لویی بمونه.
13 Letters | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 21,696
  • WpVote
    Votes 2,802
  • WpPart
    Parts 16
[ C O M P L E T E D ] اون دختر به تازگى خانواده ش رو از دست داده ، به همين خاطر 13 نامه به فرشته ى نگهبانش مينويسه ، و حتى روحش هم خبر كه اون نامه ها به جلوى در خونه ى كسى ختم ميشن كه از فرشته بودن كاملا به دوره. [Persian Translation] (Louis Tomlinson AU) copyright all rights reserved, ©-Bruised Translated By : @GoharAmini داستان كوتاه / رازآلود #8 in persian FanFiction
Letters To Him | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 36,023
  • WpVote
    Votes 5,789
  • WpPart
    Parts 51
[ C O M P L E T E D ] اون دختر براى اون پسر نامه مينويشت ، نامه هايى كه هيچوقت به دست اون پسر نرسيدن. [Persian Translation] (Louis Tomlinson AU) copyright all rights reserved, ©prernapunjabi Translated By : @DinzTheKitten
Somewhere In Heaven | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 33,290
  • WpVote
    Votes 4,785
  • WpPart
    Parts 33
[ C O M P L E T E D ] رز بارکلی و لویی تاملینسون در کنار همدیگه بزرگ شدن. عشقشون رو توی یه شب طولانی دور از چشم پدر خشن رز در کلبه متروکی درختی پیدا کردن.. وقتی لویی برای شرکت در اکس فکتور رز رو ترک کرد ، پدر رز سختگیر تر شد و زر و مادرش مجبور به جعل کردن مرگ ساختگی خودشون شدن ، اسمشون رو تغییر دادن و از دانکستر به لندن نقل مکان کردن.. لویی برگشت و متوجه شد که احتمالا دوست دخترش مُرده...و این تنها چیزی بود که میدونست.. چند سال بعد رز با یکی دیگه از اعضای گروه(لویی) نامزد کرد ، لیام پین ، و اون دوتا دوباره همدیگه رو ملاقات کردن.. ولی لویی میدونست که اون نمیتونه رز باشه به خاطر اینکه اون مُرده..اینطور نیست؟؟ [Persian Translation] (Louis Tomlinson) Copyright All Rights Reserved ©unpoetic ❌داستان خصوصيه ، قبل از خوندن پيج رو فالو كنيد❌
Mute | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 18,573
  • WpVote
    Votes 2,846
  • WpPart
    Parts 14
[COMPLETED] حرف زدن خیلی اهمیت داره. (فن فیک های ناتوانی ؛ جلد دوم) [ Persian Translation ] (Niall Horan AU) Translated By : @Weird_lili
Autism | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 14,760
  • WpVote
    Votes 1,808
  • WpPart
    Parts 12
[COMPLETED] این فقط یکی از همون چیزاس (فن فیک های ناتوانی ؛ جلد چهارم) [Persian Translation] (Louis Tomlinson AU) Translated By : @Weird_lili & @BluestKitten
Blind | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 33,093
  • WpVote
    Votes 4,995
  • WpPart
    Parts 15
[COMPLETED] عشق کوره. به معنی واقعی... (فن فیک های ناتوانی ؛ جلد اول) [ Persian Translation ] (Harry Styles) Translated By : @Weird_lili
my sick heart after you by larrymayne9194
larrymayne9194
  • WpView
    Reads 32,302
  • WpVote
    Votes 3,974
  • WpPart
    Parts 25
چطور ممكنه يه قلبي كه ديگه نميزنه، بازم برات بتپه؟