Gray World(L.S)
(completed) يه دنياي جديد با قانون هاي جديد...
صبر کن، چی؟! همین الان لوییس تاملینسون سلفیمو لایک کرد! این یه داستان متفاوت از لریه. و من واقعا از ترجمه کردنش لذت بردم. امیدوارم شما هم همون اندازه از خواندنش خوشتون بیاد.
تو دنیای سیاه و سفید یه پسر فلج یه پسر با صدایی به رنگ سبز پیداش میشه و میشه فرشته ی اون پسر فلج
من آسیب دیده ام این زخم از بین نمیره و بزرگتر و دردناکتر از قبل میشه زنجیر اختیارم دست خودم نیست حمله کردن و اسیب زدن به اطرافیانم قسمتی از وجودم شده من انسانی ام از جنس تاریکی گرگها به کسي رحم نميکنن ميکنن؟ حتی وقتی مقابل چیزی قرار بگیرن ازش کم نمیارن اما چرا من تو اقیانوس چشماش سقوط کردم ؟ * این داستان توسط...
+لی من...من متاسفم _متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو +باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟ _نه +نه؟ _نه زین سرشو انداخت پایین... +باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم
صبح ها که از خواب پا میشمو چشمام رو باز میکنم فکر میکنم همه چیز مثله قبله ولی....یه دفعه همه چیز یادم میاد و میفهمم که دیگه نمیتونم خیلی از کارهارو انجام بدم...........
هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.
(Larry/narry/zarry) Writer:dream85 هری یه پسر جوون با موهای فرفری و چشای سبزه که الان چند ساله تو مدرسه توسط گروه the gang کتک میخوره و از وضعش خستست اون از همهی اعضای این گروه مخصوصأ لویی و زین متنفره. اون تقریبأ هر روز تو تمام این سال ها کتک میخورد و از همهی کسایی ک باعث این وضعش بودن و همینطور از همه بچه ها و مدرس...
لويى يكى از مشهورترين طراح هاى كلاه توى دنياست........... ولى اونقدر خنگ هست كه نتونه يه كارمند درست حسابى پيدا كنه.......... و درست زمانى كه اون بيشترين احتياج رو به كارمند داره سر و كله ى يه پسر جوون و خوشتيپ پيدا ميشه كه قصدش يه چيزى خيلى بيشتر از كارمند بودن بوده..........