Select All
  • I dont want to need you (larry)(persian)
    57.4K 7.4K 41

    صبح ها که از خواب پا میشمو چشمام رو باز میکنم فکر میکنم همه چیز مثله قبله ولی....یه دفعه همه چیز یادم میاد و میفهمم که دیگه نمیتونم خیلی از کارهارو انجام بدم...........

    Mature
  • sue ; gxg
    15.6K 644 19

    acceptance series ; book one "Amanda said, "I love you," and it struck me in the heart as she looked at me with her sad eyes and mouth." COMPLETED

    Completed  
  • This House No Longer Feels Like Home (Persian Translation)
    160K 16.2K 18

    هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.

    Completed  
  • Because you're All I Wish | Persian Translation
    18.1K 3.8K 11

    لوئی هرسال به جشن تولد هری میره و بهش هدیه میده...

    Completed