Select All
  • Are You Afraid Of The Dark
    431K 16.5K 41

    17 year old Morgan Cassidy is forced to spend her Summer at Cheshire's Mental institution. The idea seemed completely oblivious to her. Why would she want to spend her summer here and not with her friends? Her illness wasn't bad. Well it was but compared to the other patients placed here she seemed perfectly normal.Th...

    Completed  
  • Bad boy (Bruno Mars Fanfic)
    74K 2.9K 44

    Another high school drama. Simple at that but you'll get some Brunz over here ^^ enjoy!

  • Strawberry Milk (Persian Translation)
    113K 12.7K 24

    توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.

  • Sin (persian translation)
    364K 51.6K 58

    گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*

    Completed  
  • Stupids
    116K 16.7K 49

    «احمق‌ها» من معمار نیستم ولی می‌دونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمی‌تونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت ده‌ها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفه‌ی این و اون سرک می‌کشم : ) A Zayn Malik Fanfiction

    Completed  
  • Somnambulism(Z.M)
    5.8K 498 25

    _خوابگرد _تو نمی تونی پیشرفت کنی مگر اینکه مانع پیشرفت دیگران بشی..

  • Special band (persian fanfic)
    852 59 1

    Completed  
  • NO! ( Persian )
    31.7K 4.2K 39

    *اضطراب* *وحشت* *دوستی* *گذشته* *جدایی* *عشق* *ترس* یه زندگی معمولی ، همیشه معمولی نمیمونه اتفاقای جدید ، زندگی اونو تغییر داد

    Completed  
  • dylan obrien fanfic(translate persian)
    1.7K 132 21

    خیلی از شما درخواست فنفیک از دیلن داشتید پس این فنفیک و دنبال کنید.مطمئنم که خوشتون میاد چون منم کلی وقت میذارم تا براتون هرقسمت وترجمه کنم.

  • valerie
    2.3K 258 7

    عشق ! یه حس عجیبیه .... نمیتونم توصیف کنم ....

    Completed  
  • Twinge (Styles brothers Fanfic)
    71.2K 7.2K 86

    +تو كارى كردى كه اون ازت متنفر بشه! -چى...؟ +تو داشتى بهش تجاوز ميكردى!كسى كه داداشت عاشقشه!ادوارد دارى چيكار ميكنى؟اين تو نيستى! -من...خداى من،من داشتم چيكار ميكردم؟ +توى لعنتى به خاطر يه شرط تمام زندگيتو به فاك دادى! *به عقب تلو تلو ميخوره و سوار ماشين ميشه* +كدوم گورى دارى ميرى؟ +ادوارددد! سياهى مطلق...به ياد نياور...

  • Mystery
    312 16 1

  • guilty pleasure [Liam Payne]
    13.6K 1.5K 62

    وقتی عاشق کسی هستی که داره تو رو به قتل می‌رسونه،برات انتخابی باقی نمونده. چطور میتونی فرار کنی؟ چطور میتونی بجنگی؟ وقتی که تمام این کارها بیشتر به اون صدمه میزنه... وقتی زندگیت تمام چیزی هست که میتونی به اونی که دوسش داری بدی،چطور نمیتونی تقدیمش کنی؟ اگه اون کسی هست که خالصانه دوستش داری...

    Completed  
  • Wronged [مظلوم]
    33.3K 2.2K 44

    هیچ کس هیچ وقت نمیفهمه تو گذشتت با چه چیزایی روبرو شدی هیچ کس هیچ وقت نمیفهمه چقدر درد تو سینت داری هیچ کس هیچ وقت نمیفهمه چقدر شبا تو خلوت خودت اشک ریختی هیچ کس هیچ وقت نمیفهمه که همه چیزت رو از دست داری هیچ کس هیچ وقت نمیفهمه یه کلمه سادش چه تاثیری روت میذاره هیچ کس هیچ وقت نمیفهمه برای هر روز زندگیت داری مبارزه می...

    Completed  
  • When Hate Turns Into Love ~ Larry
    2.9K 281 3

    "اوه ، فکر می کردم تو منو دوست داری لولو" "مگه اینکه خوابشو ببینی ، استایلز" "مطمئنم تو خوابشو به خوبی می بینی" "تو نفرت انگیزی" . . . . Persian translation

  • The Empire of Nought
    33.7K 5.8K 55

    «امپراتوریِ هیچ» -«تو فکر کردی کی هستی بدبخت؟ یه قهرمان؟ قهرمان‌ها یا پا به توپ دارن، یا دست به میکروفون یا چشم به دوربین! قهرمان‌هایی از جنس تو هیچی نیستن! تو تبدیل می‌شی به نیم خط توی کتاب تاریخ دبستان!» -«برام مهم نیست کسی اسمم رو به خاطر نیاره. همین که بدونم یه قطره از یه دریا بودم نه یه مرداب، برام بسه...» A Harr...

    Completed  
  • Benefit//zayn malik
    2.7K 352 6

    فكر كردم از اين جهنمى كه توشم خلاص شدم اما حالا دوباره توى يه جهنم ديگه دارم ميسوزم...

  • BLUE...ME(Niall Horan AU)
    25.2K 2.5K 26

    ***همه چیز اینجوری شروع شد: "با من ازدواج میکنی!?"**** فن فیک ساخته و پرداخته خودم ... نه کپی ...نه ترجمه. "نایل هوران" در نقش :نایل هوران "لیلی کالینز" در نقش :لیلی کالینز "نیکلاس هولت" در نقش :نیکلاس هولت ********* امیدوارم دوست داشته باشید.

    Completed  
  • You were the one (persian fanfic)
    5.5K 501 25

    شايد از کارايى که پدرت ميکنه خوشت نياد و باعث آوارگيت بشه اما همين ممکنه سرنوشتتو عوض کنه...

  • Fake date (persian translation)
    1.4K 92 3

    اسمم مگانِ و من ١٨ سالمه. زندگى من تماماً عاديه. مامانم پرستاره و پدرم توى مايكروسافت كار ميكنه. من تنها بچه ى خانواده ام و من در لس آنجلس به دنيا اومدم. من سال قبل از دبيرستان فارغ التحصيل شدم و هنوز دارم فكر ميكنم كه چيكار كنم..... چيز باحالى كه درباره ى زندگى تو LA وجود داره اينه كه تو به طور اساسى در فرهنگ پاپ زن...

  • I'm a ghost(h.s)
    88.2K 12K 42

    رزا دختری تنهاست که یک زندگی ساده داره اما همه چیز عوض میشه وقتی یه موجود خبیث وارد زندگیش میشه آیا اون واقعا یه روحه؟

    Completed