❤️‍🔥 Fave
13 stories
𝔇𝑒𝑡𝑖𝑛𝑦  by Serendipity13_6
Serendipity13_6
  • WpView
    Reads 9,373
  • WpVote
    Votes 1,410
  • WpPart
    Parts 95
افسانه ها افسانه ای درباره گرگ خورشید و گرگ ماه افسانه ای درباره خدایان افسانه ای درباره ماه و خورشید روشنایی و تاریکی عشق و نفرت شادی و غم زندگی و مرگ سرنوشتی که از شروع آفرینش نوشته شده تقدیری که اجتناب ناپذیره از شروع خلقت ماه به دنبال خورشید و خورشید به دنبال ماه و لحظه تلاقیشان زیباترین رخداد آسمانی لحظه یکی شدنشان نورانی ترین ‌و جادویی ترین واقعه عشقی افسانه ای اما دردناک .    ☾         .   ✦⠀ ,  ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀.        ⠀   ⠀.    ˚   ⠀ ⠀    ,      .              .       *⠀  ⠀  ✮     ⠀✦⠀                    *  ⠀.★ کاپل اصلی: جیمین/ ات کاپل فرعی : کوکوی ژانر: افسانه ای- امگاورس -اساطیری-فانتزی-آمپرگ-انگست-درام-عاشقانه-bg-جادویی-اسمات. **جادویی که ازش حرف میزنم براتون شیرین خواهد بود قول میدم یه جادوی غیرواقعی و باورناپذیر نیست**     .    .   ⠀•    *  ⠀.★.      *      ☽. .    ☾         .   ✦⠀ ,  ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀.        ⠀ 
Hey Little,You Got Me Fucked Up [S1_Completed] by WhiteNoise_61
WhiteNoise_61
  • WpView
    Reads 473,873
  • WpVote
    Votes 53,284
  • WpPart
    Parts 44
بکهیون،پسری که به خاطر جرم مادرش توی زندان متولد شده میتونه به وکیلی سرد و مرموز اعتماد کنه و همراهش پا به دنیای ناشناخته و ترسناکه پشت دیوارهای بلند زندان بذاره؟! ⛓ کـاپـل: چـانبـک ⛓ ژانـر: ددی کـیـنک،اسمات،رمـنـس،روزمره ⛓ محدودیت سنی: +21 ⛓ نویسنده: وایت نویز
Revenge [ S1 Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 89,843
  • WpVote
    Votes 16,575
  • WpPart
    Parts 46
احساس گناهی که بخاطرش راضی به ازدواج با اون مرد شده بود، باعث میشد زندگیش بطور کامل عوض بشه. راضی شد کنار کسی زندگی کنه که تمام فکرش رو انتقام و نفرت پر کرده بود. چی میشه وقتی یکی از بهترین دوست‌هات، همسرت میشه و قسم میخوره نابودت کنه؟ چی میشه وقتی مرگ آرزوهات رو به چشم میبینی و حتی برای اعتراض هم صدات در نمیاد؟ چی میشه وقتی حتی خودت هم، خودت رو لایق اون مجازات‌ها میدونی؟ ********************* _ چطور؟ وقتی برگردی دیگه دیوونه نیستم؟ + وقتی برگردم... دیگه من دیوونه نیستم. اینطوری شاید بتونیم راحت‌تر زندگی کنیم. _ زندگی کنیم؟ با خنده‌ی هیستریکی پرسید. _ زندگی نه یول... میتونیم باهم بمیریم. + با هم نه بک... تو بمون و من به جای هردومون، میمیرم. ******************** کاپل: چانبک، هونهان ژانر: رومنس، درام، روانشناسی، انگست تایم‌های آپ: یکشنبه و چهارشنبه
•𝑫𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒎𝒆༄ by LiviaFictions
LiviaFictions
  • WpView
    Reads 94,190
  • WpVote
    Votes 25,417
  • WpPart
    Parts 44
☪ خلاصه↶ فراموشی انتخابی، تنها بحرانی نیست که چان باید باهاش در کنار بکهیون، همسر فراموش شده ش، و سه فرزند شیرینشون دست و پنجه نرم کنه. چان حس میکنه اتفاقات اطرافش بشدت آشنان. جوری که انگار قبلا یکبار تمامشون رو زندگی کرده... ☪ عنوان⇜ رویایم را ببین | Dream about me ☪ کاپل⇜ چانبک ☪ ژانر⇜ انگست، علمی-تخیلی، عاشقانه، رازآلود ☪محدودیت سنی⇜18+ ☪ وضعیت⇜ تمام شده ☪ نویسنده⇜ اِمِرالد #1 on scifi #3 on رمنس #3 on انگست #3 on mystery #3 on angst
V E N G E A N C E [S1] by TheSuperGirl6104
TheSuperGirl6104
  • WpView
    Reads 479,894
  • WpVote
    Votes 72,224
  • WpPart
    Parts 56
- خلاصه ↓ ورود بکهیون به خونه‌‌ی ویلایی پارک، مساوی میشه با قتل دختر اون خانواده و زندگی شیرین بکهیون، در عرض یک شب، تبدیل میشه به یه کابوس بزرگ و پارک چانیول تبدیل میشه به فرشتهٔ عذابش! ༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص ༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek ༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Mpreg , Angst ༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl
V E N G E A N C E [S2] by TheSuperGirl6104
TheSuperGirl6104
  • WpView
    Reads 137,456
  • WpVote
    Votes 33,347
  • WpPart
    Parts 30
- پیوست ↓ همه چیز تو یه لحظه اتفاق افتاد. دست‌هام رو دور بدنش پیچیدم و وقتی به بدنم چسبوندمش انگار تکه‌ی گمشده‌ی قلبم رو دوباره بهش پیوند زدن اما من جای نگاه کردن به چشم‌های درشتش، جای دیدن لبخندی که چال لپش رو به نمایش می‌گذاشت و جای نوازش کردن پوست نرم و بی‌نقصش اون رو تو سبد گذاشتم و ترکش کردم‌. بعد از اون دیگه هیچوقت قلبم اونطوری نتپید. ༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص ༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek ༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Angst ༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl
𝙐𝙣𝙚𝙭𝙥𝙚𝙘𝙩𝙚𝙙 𝙇𝙤𝙫𝙚 by Serendipity13_6
Serendipity13_6
  • WpView
    Reads 4,019
  • WpVote
    Votes 629
  • WpPart
    Parts 57
زندگی سه دختر با برخورد اتفاقیشون با گروه اکسو دستخوش تغییراتی میشه ❦ گذشته‌ای فراموش نشده و‌ کینه‌ای قدیمی، خاطراتی که‌ سعی در فراموشیش داشتن با دیدن هم زنده شد. قلب شکسته و‌ دردمند و نفرت درون‌ جفتشون مثل‌ زخم‌‌ قدیمی ‌که‌ هیچ‌وقت‌‌ خوب‌‌ نشده سر باز کرد. ❦ آرزو‌ و خواسته هایی که سالها برای تحققش، زندگی رو‌ به کامش تلخ کرده با تحولی مواجه میشه. زندگی سخت و‌ دشوارش که سرتاسر از تنهایی و سختی پر شده روی جدید رو‌ بهش نشون میده. رویی‌ که‌ باورش برای خودش دشواره و دچار شوک و ابهامش میکنه، رویی که زندگی شو به کلی تغییر میده. ❦ مراقبت ها، دل نگرانی ها و از خود گذشتگی هایی که بدون چشم‌ داشت انجام میده. ستون و‌ پشتیبانی که براش ارامش و‌شادی اطرافیانش مهم ترینه. کسی‌که همیشه مراقبت کرده و الان نوبت اون شده که‌ ازش مراقبت بشه، اما مراقبتی که با سختی و دلشکستگی همراهه و مراقبی که نمیدونه چطور باید مراقبت کنه. * ✩‧₊˚༺ྐ❤︎༻˚₊ ‧✩ * کاپل ها: بکهیون/دختر- جونگین/دختر- کیونگسو/دختر- (سورپرایز) ژانر: روزمره- ریل لایف- فلاف-عاشقانه-انگست-برشی از زندگی-bg-(کمی Au)-اسمات⠀ تایم آپ : چهارشنبه‌
ColdBreath🍂 [Completed] by MoonAeri9797
MoonAeri9797
  • WpView
    Reads 29,285
  • WpVote
    Votes 7,308
  • WpPart
    Parts 14
نفسِ سرد 🍁 ژانر: رمنس | انگست | فانتزی | ترسناک(مهیج) کاپل: چانبک♡ نویسنده: 🐾ماه‌بانو🐾 🍂🍂🍂 ◇خلاصه‌ای از داستان◇ شش ماهِ جهنمی از ناپدید شدن بکهیون گذشته و چانیولی که یه زمان به بدترین شکل ممکن عشقِ اون پسر با لبخند درخشان و زیباش رو پس زده بود، حالا برای پیدا کردنش کل کشور رو زیر و رو کرده بود. اما بکهیون جوری غیبش زده که انگار از اول هم وجود نداشته...
" LOTTO "  [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 44,750
  • WpVote
    Votes 7,170
  • WpPart
    Parts 25
•¬کاپل: چانبک (اصلی) | شیوچن | کایسو | هونهان •¬ژانر: ددی کینک | اسمات | رومنس | انگست •¬خلاصه: - من خودت رو میخوام بک! خودکنترلی بکهیون فرو پاشید، دستش رو محکم روی میز کوبید و فریاد زد: - گرفتن جایگاه، موقعیت و معشوقم کم نبود؟ حالا برای مردانگی من برنامه ریختی؟ ⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯ - این، بکهیونه؟! بک شوکه اتصال لب ها رو شکست و فاصله گرفت، با چشمای گرد بهش نگاه کرد. - چانیول تو... طی یک حرکت بک رو زیر خودش کشید و روش خیمه زد، توی چشمای متعجب و بهت زدش خیره شد و گفت: - آره، عاشقت بودم! ⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯ - این، بکهیونه؟! - همیشه به کسایی که عاشقشونی به قصد کشت تجاوز میکنی؟ ⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯ - این، بکهیونه؟! چانیول با غرور لبخند زد و موهای لخت عروسکش رو نوازش کرد. - البته که بکهیونه، بیبی من. - چـ.. چطور؟! چانیول دستش رو روی رون بیبیش کشید و خیلی عادی گفت: - فقط یکم کنترل کنن رتبه ها: چانبک 🥇 کای 🥇 دی او 🥇 سهون 🥈 چن 🥇 و... ═ ∘♡༉∘ ═ #Thunder @exunder