malec-lexi's Reading List
95 stories
North star  (l.s) by  azad by mishacollins71
mishacollins71
  • WpView
    Reads 93,164
  • WpVote
    Votes 22,062
  • WpPart
    Parts 122
NORTH STAR هیچ وقت نباید یه گرگ رو بکشی, برادرش همیشه برای انتقام بر میگرده H تو نمی تونی منو سرزنش کنی من فقط از جفتم محافظت کردم. L genre_ werewolf STYLES TRIPLETS OMEGAVERSE A.B.O H.end A/E.H.A H.T L.B AU MPREG The writer / azad
گرداب گناه by fiction_crystal
fiction_crystal
  • WpView
    Reads 158,405
  • WpVote
    Votes 16,441
  • WpPart
    Parts 28
من درون گرداب گناهی افتادم که عشق تو رو برام ممنوع می‌دونست... باید به خودم و قلبم می‌فهموندم که اجازه نداره تو رو بپرسته و به کسی که همسر داره، عشق بورزه. اما اون گرداب که بوی تو رو می‌داد، من رو داخل تاریکی خودش کشید و تبدیلم کرد به شیطانی که وجود تو رو می‌خواست... به هر قیمتی! ๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑๑ اسم: گرداب گناه ( فیک از کاپل سریال The Devil Judge ) کاپل: کانگ یوهان، کیم گائون ژانر: بی‌ال، رومنس، اسمات نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh ⛔️داستان فیک هیچ ربطی به سریالش نداره.
ANCHOR by fanfic_shyrn
fanfic_shyrn
  • WpView
    Reads 10,442
  • WpVote
    Votes 1,574
  • WpPart
    Parts 30
||برگشت‌ خرابکار فراری و دردسرهای بعدش به بیکن هیلز تمام شهر رو وتمام زندگی‌استلینسکی‌جوان رو بهم میریزه|| کاپل:استرک،تیام.. ژانر:عاشقانه،ماورایی،اسمات،انگست..
ɪᴍᴘᴏssɪʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ by chaosshits
chaosshits
  • WpView
    Reads 3,618
  • WpVote
    Votes 560
  • WpPart
    Parts 67
من باور دارم سوروس هیچوقت به عشقش دروغ نمیگفت، خیانت نمیکرد و عشقش رو خالصانه و بی قید و شرط در اختیار معشوقه‌ش میذاره و همیشه ازش حمایت میکنه :')
The game of our destiny  by Ribo_79
Ribo_79
  • WpView
    Reads 2,110
  • WpVote
    Votes 308
  • WpPart
    Parts 9
_توی احمق‌نما یه نابغه‌ی لعنتیی! _این اخلاق جدید بهت نمیاد؛ خودت بودن چه مشکلی داشت؟ _بعد همه‌ی اینا... فکر کنم سوروس اسنیپ بهترین چیزیه که میتونم باشم! "هر کسی که میخواد بخونه؛ یا میخونه: این اولین چیزیه که دارم مینویسم و آپ میکنم. امیدوارم دوستش داشته باشید و ضعفاشو ببخشید" و AdrianLightD@ ؛ ممنونم که تشویقم کردی و هلم دادی که بنویسمش و تو واتپد بزارمش! _♧리보
ECHOLIA | اکولیا by le_fabula
le_fabula
  • WpView
    Reads 3,979
  • WpVote
    Votes 400
  • WpPart
    Parts 74
[تکمیل شده]برای همه پاترهدها...💎 در دنیایی که قلب با جادو طلسم می‌شه و احساسات، فقط ابزاری برای رسیدن به هدف هستن... اکولیا وارد زندگی اسنیپ می‌شه، به‌عنوان رازی که هر لحظه خطرناک‌تر می‌شه.... 🪄سوروس اسنیپ، دختری رو ملاقات میکنه که کاملا شبیه لی‌لی، عشق از دست رفته اونه....اتفاقات جدید باعث میشن زخم رنج‌های قدیمی، دوباره سر باز کنن. 🔮ژانر: معمایی، جنایی، سوروس اسنیپ محور،دارک فانتزی، درام روانشناختی، فن‌فیکشن هری پاتر نویسنده : lele ✍🏻 ❌❌❌لطفا این فیک رو بدون اطلاع و رضایت من جایی دیگه منتشر نکنید. ممنونم❌
Beside you| در کنار تو by ZahraDavar
ZahraDavar
  • WpView
    Reads 21
  • WpVote
    Votes 2
  • WpPart
    Parts 2
This fanfic about Hogwarts and Snape lovers. hope you like it!
Silver Mystery  by Elenora55Silver
Elenora55Silver
  • WpView
    Reads 809
  • WpVote
    Votes 67
  • WpPart
    Parts 6
تقدیم به همه پاترهدها 💚💛💙❤ تاحالا فکر کردین شاید رازهای ناگفته ای توی این قصه وجود داره؟ داستان کسی که همه فراموشش کردن... Disclaimer: all characters blong to JK Rowling except Elenora and her adventures are of my own creation.
She Is Not Potter by she_is_green
she_is_green
  • WpView
    Reads 4,013
  • WpVote
    Votes 414
  • WpPart
    Parts 17
"دامبلدور : اون یکی دیگه از خودش ساخته مینروا" همه چیز دست به دست هم داده تا یه بچه مخفی بمونه ولی نمیشه یه مشکل رو همیشه مخفی نگه داشت مخصوصا اگه اون مشکل دختر اسنیپ باشه
A Broken Symphony {Drarry} by lilianpetal
lilianpetal
  • WpView
    Reads 10,611
  • WpVote
    Votes 1,356
  • WpPart
    Parts 20
آخخخ هری کاش میدونستی چقدر دلم نمیخواد ملاحظه ی دوست دخترتو بکنم " دریکو به همچین چیزی فکر میکرد اما نهایتا لبخند معصومانه ای تحویل دوست عزیزش داد که همین 10 دقیقه ی پیش همش چند قدم با از دست دادنش فاصله داشت. . به صورتش نگاه کرد که هنوز جای یکی دوتا از مشت ها روش مونده بود . مشت هایی که به خاطر اون خورده بود . برای حمایت از اون در برابر یه مشت بچه مدرسه ای که تازه حق هم با اونا بود . به این فکر کرد که خانوادش چندبار به خاطر حمایت از اون خودشون رو تو دردسر انداختند : " بجنب هری ، تو که نمیخوای گیر فیلچ بیفتیم " ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ [در حال نوشتن ]