all_against_crime's Reading List
12 stories
♕The Last Bait♕ by cloudy_ya
cloudy_ya
  • WpView
    Reads 5,268
  • WpVote
    Votes 622
  • WpPart
    Parts 17
•خلاصه: بلک بابل... قاتلِ سفارشیِ یه سازمان جاسوسی توی تایلنده، که بهش ماموریت داده میشه تا بیلد ، هکرِ فراریِ سازمان، که کلی اطلاعاتِ مهم داره رو پیدا کنه و بکشه! بیلد از هوشِ زیادی برخورداره و چیزایی میدونه که میتونه این سازمانو از ریشه نابود کنه .. چی میشه اگه مسیرِ این هکرِ باهوش با مسیرِ یه قاتلِ فوقِ بی رحم گره بخوره؟! ♚ژانر: جنایی،رمنس، اسمات♚ ♚کاپل:بایبل بیلد♚ ♚نویسندگان: cloudy. ya& Bible♚ ❌این فیک اجازه ی بازنویسی و بازگردانی نداره❌
Monster [l.s_z.m] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 34,447
  • WpVote
    Votes 5,456
  • WpPart
    Parts 21
با تمام توانش ميدويد. هواي سرد رو با صدا داخل شش هاش پمپ ميكردو باعث ميشد گلوش به شدت بسوزه. سكوت شب باعث شده بود صداي جز صداي پاها و نفس هاش نشنوه. نميدونست چه مدته دويده، پاهاش ديگه جوني نداشت و بدنش در حال پاشيدن بود. صداي قلبش رو تو سرش به وضوح ميشنيد، هر لحظه ممكن بود قلب ترسيدش سينه شو بشكافه و بيرون بپره. تو تاريكي پاش به چيزي گير كرد و بدن كوچيكش رو زمين پخش شد. دستش رو زانوي دردناكش گذاشت تاشايد يكم قابل تحمل بشه. صداي نفسهاش تنهاي صداي پيچيده تو زوزه باد سردي بود كه ميوزيد
the challenge [persian translate_by bahar] by bahar_styles_
bahar_styles_
  • WpView
    Reads 29,036
  • WpVote
    Votes 4,085
  • WpPart
    Parts 32
چیکار میکنی اگه خودت رو توی یه بازی پیدا کنی؟ ولی نه هر بازی ای... یه بازی از عشق. و، نمیتونی کدوم یکی رو انتخاب کنی تا برنده بشی! داستان راجب کتی هست. اون یه دختر جدیده. باهوش، زیبا و بی خیال. اون استعداد خودش رو توی موسیقی دید. کتی و مادرش خیلی جا به جا میشدن. و کتی مشتاق بود که توی انگلستان زندگی کنه. ولی اون خودش رو پیدا کرد در حالی که توی یه بازی گیر کرده بود. چالشی بین دو تا برادر. هری یه پسر جذاب و مشهور. و مارسل یه خوره ی با نمک! کی میتونه قلب اون رو برنده بشه؟
Unfelling |ziam| by paypano
paypano
  • WpView
    Reads 68,267
  • WpVote
    Votes 8,139
  • WpPart
    Parts 37
_زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام... Best rank:1in ff
اعترافات رنگین کمونی by reyhane7611
reyhane7611
  • WpView
    Reads 332,749
  • WpVote
    Votes 28,251
  • WpPart
    Parts 252
سلام بچه ها اینجا میخوام انواع و اقسام اعترافاتی که یک lgbt+ داشته باشه رو بذارم هرکسی هم دوست داشته باشه اعتراف ناشناس داشته باشه میتونه بفرسته من میذارم توی کتاب
Rental Father  L.S by story_1d_larry
story_1d_larry
  • WpView
    Reads 156,217
  • WpVote
    Votes 16,070
  • WpPart
    Parts 50
پول....پول....پول....همه چیز بر مبنای پول . شهرت، درمان، خوشبختی، آسایش، امنیت، رفتار، قضاوت، محبت، غم، شادی، کمک، صبر، عجله، چشم پوشی، خطا، درست، غلط..........و حتی........تحصیلات. پس میتونم این دو خطو توی نصف خط خلاصش کنم. زندگی بر مبنای پول.....آره اینم یه نوع زندگیه....زندگیهه که برای بدست آوردن پایش ( پول ) دست به کارایی میزنی که حتی خودتم فکرشو نمیتونی بکنی.
SerVanT (+18) by hotlikepayne
hotlikepayne
  • WpView
    Reads 112,676
  • WpVote
    Votes 5,856
  • WpPart
    Parts 35
هیجانی ، عاشقانه و درتی +18 "همه چیز بایه تصادف شروع میشه که اول خیلی تلخ به نظر میومد !" داستانه یه دختره فقیره که یه روز توی خیابون با یه ماشین تصادف میکنه و از اونجایی که توانایی مالی برای پرداخت خسارت ماشین طرف مقابل رو نداره قبول میکنه هرچیزی که صاحب ماشین گفت رو قبول کنه.. و وقتی صاحب ماشین،یا همون لیام پین ازش میخواد که توی خونش به عنوانه خدمتکار مخصوص خودش مشغول به کار شه چاره ای جز قبول کردن نداره...و خودتون حدس بزنید که بین این دو نفر که نقش ارباب و برده رو دارن چه اتفاقایی زیره یه سقف میفته،اونم در صورتی که خدمتکار،یه دختره زیبا و جذابه و اربابش یه پسر معروف و پولدار فقط کافیه ۳ قسمت از فن فیک رو بخونین تا معتادش بشین از شخصیت های جذاب فنفیک : Liam Payne Taylor Hill Zayn Malik Ian Somerhalder ❤ Sara Sampio Best rate : #41 fanfictions
Barbie Girl [H.S] by harold_iran
harold_iran
  • WpView
    Reads 111,767
  • WpVote
    Votes 9,153
  • WpPart
    Parts 41
[Completed] داستان درمورد یه دختر ۱۷ ساله به اسم کلویی هست که بعد از روبرو شدن با یکی از پسرای مدرسه و وابسته شدن بهش زندگیش به خطر میوفته و...